خبرگزاری شبستان_رشت، مهری شیرمحمدی؛ هرسال در هفته منتهی به سال جدید مادربزرگ هفت نوع دانه حبوبات و غلات را در آب میخیساند تا سفرههای را که برای نوروز میگسترد، سبزتر جلوهگری کند و من عاشق این سبزهها بودم.
دانههای ماش و عدس با موهای مجعدش و گندم و جو و ذرت که ایستاده قد میکشند و نخود و باقلا با برگهای کوچکش. با پایان تعطیلات نوروز، مادربزرگ سبزههای سالم مانده را در باغچه حیاط میکاشت تا جان گرفتن و قد کشیدنشان را بیشتر شاهد باشد.
اسفند ماه امسال اما، چاره نداریم تا در خانه بمانیم و دانههای دلمان را زیر خاک سرد و غم گرفته این سرزمین پنهان کنیم تا «امید» دوباره بر سفره زندگیمان سبز شود.
اگر موقع تحویل سال، نمیتوانیم دسته جمعی دور سفره مادربزرگ بنشینیم، ولی دل خوش به آنیم که هنوز خورشید زندگی بهما لبخند میزند.
در خانه میمانیم و اگر بذری نداریم که بکاریم، خوشههای تجربه سالهایی که از خداوند عمر گرفتهایم، در آب حیات میخیسانیم تا فرزندانمان، جوانه زدن را، زاده شدن را و رویش دوباره زندگی را بیاموزند و از پس سالهای زندگی ما بیاموزند که دنیا همواره زیر و زبر بوده است.
از پشت پنجره آپارتمانهای دلگیر، آمدن دوباره بهار را انتظار میکشیم و چشم بهراه تلالو گرم خورشید مینشینیم و قد کشیدن جوانههای زندگی را به نظاره مینشینیم و موقع تحویل سال از ته دل برای پزشکان و پرستارانی که در بیمارستانها از جان خود مایه گذاشتهاند، دعا می کنیم.
از پشت پنجره، منتظر آمدن بهار میشویم، دیدن شکوفههای آلوچه باغچه حیاط، از پشت حصارهای قرنطینه هم لذتبخش است و گوش به صدای حاج فیروزهایی میسپاریم که این روزها از کسادی بازار عید، به کوچههای دلگیر و ماتم زده پناه آوردهاند.
اگرچه در این روزها که ممکن است خانوادههایی عزادار از دست دادن عزیزانشان باشند، اما در خانه میمانیم تا به تداوم این سوگ دامن نزنیم و شاهد به آتش رفتن سیاووشان دیگر نباشیم.
در خانه میمانیم تا زندگی بیش از این برای پرستاران و پزشکان تلخ نگردد و خستگی و غم از دست دادن همکارانشان را بیش از این پشت ماسکهایشان پنهان نسازند.
در خانه میمانیم و بهار را به تمام سختیهایش به انتظار مینشینیم.
در خانه میمانیم و دوباره سبز میشویم.
نظر شما