خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : تاکنون بخش هایی از گفتگو با «انیس رضایی» عروسک ساز و موسس برند «دارلوک» در شبستان منتشر شد. رضایی پیش از این، درباره روند تولد برند عروسک سازی خود سخن گفت و تجربه هایی که در این مسیر از سر گذرانده است. آن چه در پی می آید به زمینه های آموزش مهارت های عملی عروسک سازی به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد:
درباره تجربه فعالیت با کودکان در نقاشی شخصیت های عروسکی سخن گفتید. آیا در زمینه کار با چوب هم چنین تجربه ای داشته اید؟ نمایشگاه ملی اسباب بازی می تواند فرصتی برای این امر باشد؟
تاکنون چنین تجربه ای نداشته ام اما اگر امکان برگزاری یک کارگاه خلاقیت با چوب برای بچهها را داشته باشم، از آن استقبال می کنم. اتفاقا در همین نمایشگاه اسباب بازی اخیر در کانون پرورش فکری بسیاری از خانوادهها که برای بازدید آمده بودند، پیشنهاد برپایی چنین کارگاهی را با خودم مطرح کردند، اما به هرصورت برگزاری کارگاه نیازمند حمایت یک مجموعه است. مثلا اگر کانون پرورش فکری فضایی در تهران در اختیا من بگذارد میتوانم چند وقت یک بار از بندرعباس به تهران رفت و آمد کنم.
در بندرعباس امکان برپایی چنین کارگاهی وجود ندارد؟
در بندرعباس این پیشنهاد را مطرح کردم، اما از سوی هیچ یک از نهادهایی که به نوعی با این موضوع در ارتباط هستند، مورد استقبال و حمایت قرار نگرفت. به همین خاطر با خودم گفتم شاید تهران به دلیل علاقه مندی بیشتر خانواده ها و امکانات بیشتر، زمینه مناسب تری داشته باشد.
کار با چوب برای بچه های با سنین کم خطرناک نیست؟
چرا، در بخش هایی از کار لازم است چوب با دستگاه برش آماده و با دریل سوراخ شود که این برای بچهها مناسب نیست. به همین خاطر قصد دارم قطعههای چوبی را که پیشتر آماده کرده ام به کارگاه بیاورم. بچهها می توانند به صورت جورچین قطعهها را سر هم کنند، عروسک خودشان را بسازنند و رنگ آمیزی کنند. من هم در این پروسه به آن ها کمک می کنم شخصیت منحصر به فرد خودشان را بسازند، برایش نام انتخاب کنند و داستان زندگی او را بنویسند.
از کودکی خودتان خاطره ای درباره بازی با عروسک ها یا رویای ساخت عروسک در ذهن دارید؟
من وقتی که بچه بودم، علاقه بسیاری به نقاشی داشتم و از هر فرصتی برای نقاشی کشیدن استفاده می کردم. همیشه بعد از نقاشی هایی که میکشیدم با آن ها حرف میزدم. خیلی دوست داشتم این نقاشیها از کاغذ بپرند و بیایند بیرون. همیشه کاغذ دستم بود، دست میکشیدم روی کاغذ... بعد در کارگاه که بودم، قطعههای چوبی که اضافه آمده بود را سر هم کردم. وقتی خودم طرحش را کشیدم و توانستم طرح خودم را بسازم یاد بچگیهایم افتادم که چقدر دوست داشتم این نقاشیها از کاغذ بپرد بیاید بیرون. برای همین اکنون هر شخصیتی و عروسکی که خودم دوست دارم، در تخیلاتم طراحی میکنم و سپس آن ها را میسازم؛ جبران بچگیهایم که دوست داشتم نقاشیهایی که میکشم واقعی و قابل لمس باشند.
در این زمینه به پدرها و مادرها توضیه ای دارید؟
با توجه به تجربه ای که خودم از سر گذرانده ام، الان هم به پدر و مادرها میگویم اگر کودکان تان دوست دارند نقاشی هایشان را بتوانند در دست بگیرند و با آن ها بازی کنند، از آن ها بخواهید نقاشی بکشند. سپس از میان آن ها می توان تعدادی را با چوب قابل ساخت هستند را انتخاب کرد.
از سوی دیگر کودکان معمولا از سن شش سالگی به بعد، توانایی کشیدن نقاشی هایی را دارند که قابلیت ساخت با چوب را داشته باشد. البته بچههای کوچک تر، نیازمند همراهی بیشتری از سوی پدر و مادر هستند.
نظر شما