به گزارش خبرگزاری شبستان، هفتمین گردهمایی علاقمندان ادبیات داستانی و اعضای کانون داستاننویسان "نگاهی دیگر" به نقد و بررسی مجموعه داستان جنگل پینر فرضته احمدی اختصاص دارد.
در این نشست مهمترین و کابردی ترین مباحث داستانی نویسی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و سپس با طرح موضوعات تخصصی تر در حوزه داستان نویسی و ادبیات ادامه می یابد.
در این برنامه قرار است، فرشته احمدی نویسنده، مهسا محب علی منتقد و محمدرضا گودرزی نویسنده و منتقد و جمعی از داستان نویسان حضور یابند.
"جنگلِ پنیر" دومین رمان احمدی پس از "پری فراموشی" از جمله آثار مطرح سال گذشته بود. جنگل پنیر که به تازگی توسط نشر ققنوس به بازار آمده مضمونی پرکشش و خواندنی دارد. این اثر روایت ساده و سرراستی است از یک کشف و شهود درونی و بیرونی توسط راوی در بستری از سفر که همیشه سرآغاز خوبی برای تحول بوده و برای" گذاشتن و گذشتن و رفتن ...".
فصل اول در قطار آثار می شود و با بیدار شدن راوی از خواب، درحالی که نور خورشید زیر سقف آسمانی دیگر، چشم هایش را می نوازد. راوی خوابی دیده که آن را به خاطر نمی آورد و فصل آخر هم با توصیف همان خواب، به انتها می رسد. جالب است با وجودی که محتوای رمان به ماجرای ناپدیدشدن پدر راوی مربوط می شود و با ورود فرزاد و حبیبی و مرد موتورسواری که به تعبیر راوی شبیه اصغر فیلم های جبهه ای است به ماجراهای پلیسی و قاچاق مواد وصل می شود.
بدون هیجان خاص این جور رمان ها خیلی نرم و آرام پیش می رود و به راه خود ادامه می دهد. شاید دلیل آن این است که خیلی از توصیفات و لحظات رمان، ما را به یاد فیلم هایی از این دست هم می اندازد و تداعی کننده رویدادهایی است که دست داستان را از این وجه برای ما رو می کند چرا که ناگفته پیداست نویسنده تلاشی برای ایجاد کشش و تعلیقاتی از آن نوع نداشته است. جدای از اینکه لحن خونسرد و بی تفاوت راوی به پررنگ شدن این ویژگی کمک می کند، گویا راوی مطمئن است که در نهایت هیچ خطری او را تهدید نمی کند.
اگر از اینها بگذریم و از باورپذیری نفس رفتن زنی تنها به چنین سفری آنهم به چنان منطقه ای و اقامتش در آن مسافرخانه، در میان آن همه مرد سبیل از بناگوش در رفته، باید گفت که فرشته احمدی خیلی شجاعانه به سراغ موضوعی رفته که کمتر نویسنده زنی به سراغش می رود.
در واقع راوی نیاز دارد خودش را در میانه ی این جامعه پیدا کند تا تکلیفش را دست کم با شوهرش یا خطره های گنگ گذشته از پدری نامهربان و با نامه های عاشقانه ای که مردی غیر از پدر برای مادرش نوشته بود ،معلوم کند برای همین لازم است در مقابل آنچه گذشته، قرار بگیرد تا بتواند از آن بگذرد و عبور کند. این درونمایه با قوت و به زیبایی در فصل آخر به توصیف درآمده در صحنه ای که زن به همراه دخترک در راهروی قطار می دود تا نشاط و نگاه دخترک به وجودش تسری پیدا کند اما زیباترین و گویاترین تصویری که به زعم من نویسنده می توانست به وسیله آن به نمایش آنچه در رمان و در وجود زن روی می دهد، بپردازد. همان تصاویر توصیف خواب است و قطاری که می رود و قطاری که باز می گردد تا زن را در برابر آنچه گذشته به نقطه ی صفر برساند.
بنا بر گزارش روابط عمومی فرهنگسرای انقلاب، "...تا دو دختر به هم خیره شوند خویش را ببینند و بهت زده دریابند که درست در لحظه تلاقیشان زندگیشان در نقطه ی اوج خود بوده. سفر، زندگی را بی هیچ تلاش عارفانه ای در لحظه حال نگه می دارد زیرا همه چیز تازه است و هیچ چیز تا تو نخواهی به روال تکراری و بی نیاز از کنترل فرو نمی غلطد فقط درآن لحظه در لحظه حال، حال کامل خویشتن های گذشته و آینده تو یکی می شوند و همه چیز به نقطه ی صفر می رسد و ..."
گفتنی است، علاقمندان برای حضور در این برنامه میتوانند یکشنبه 12 دی ساعت 16 به بزرگراه نواب صفوی تقاطع خیابان کمیل، ابتدای کمیل شرقی، تالار سپیده فرهنگسرای انقلاب مراجعه کنند.
پایان پیام/
نظر شما