به گزارش خبرگزاری شبستان، در نهایت ناباوری قرن بیست و یک اروپا شاهد سرباز کردن بحران دیگری است: استبداد.
گرچه به نظر میرسد کشورهای کمتر پیشرفته اروپایی چون لهستان تلاش میکنند با دست گرفتن شعار دموکراسی آزادیهای در سطح شهروندی و آن هم در زمینههای پیش و پا افتاده به وجود آورند اما دموکراسیهای اساسی در اروپا همچنان نامعلوم است.
جان وزلر مولر، استاد دانشگاه علوم سیاسی پرنیستون و نویسنده کتاب ایدههای سیاسی قرن بیستم در اروپا مینویسد: طی هفتههای گذشته رهبران اروپایی به کرار اعلام کردند که این قاره با بزرگترین بحران خود روبرو است.
در حالی که دولتهای اروپایی از حرکت کشورها به سمت دموکراسی تعیین شده خبر میدادند واقعیت در سمت مخالف پیش میرفت.
نباید باور کرد که بحران در منطقه یورو بزرگترین عامل تهدیدکننده هویت اروپا است بلکه مرگ دموکراسی و استبداد و بیدادگری بیماری خاموش کشورهای اروپایی به شمار میرود. اگر سران اروپایی همچنان به مسایل مالی سرگرم باشند شکلهای خطرناکتری از مرگ دموکراسی آنها را دربر میگیرد.
طمع پیوستن کشورها به اتحادیه اروپا آنها را ملزم به رابطه بی چون و چرا با آمریکا میداشت و ناخودگاه تأسی این کشورها از روشهای حکمرانی و کشورداری آمریکا، استبداد و خودکامگی را بر دموکراسی قبول شده حاکم کرد.فساد اقتصادی بزرگترین بحرانی بود که به خوبی توانست استبداد و خودکامگی اروپایی را پنهان کرد.
در نتیجه دولتهایی با این وعده که در انتخاباتهای بعدی از سوی ابرقدرتها حمایت میشود شیوههای استبدادگری را تقویت کردند.
در چنین وضعیتی قدرت دادگاهها و قضاوت داوری تضعیف شد، رسانهها به خدمت منافع شخصی درآمدند سازمان امنیت و همکاری اروپا برای آزادی بیان جنبه سمبوبلیک پیدا کرد.
قوانینی در این سطح وضع شد که کوچکترین توجهی به خواستههای مردمی و رفراندومی نداشت.همچنین قوانینی که در دورههای انتخاباتی باعث تضعیف احزاب کوچک و غیرمعروف میشود و اینچنین قدمها در برداشتن گامهایی به سمت مبارزه با دموکراسی برداشته شد. این شیوه به سرعت به شکل اپیدمی در همه کشورهای اروپایی منشعب شد.
بنابراین امنیت اتحادیه اروپا به وضوح این امکان را به رهبران ملی داد تا کمتر عمل کنند و با سرعت بیشتری به سمت خودکامگی پیش بردند.
محافظهکاران غربی یکی پس از دیگری شیفته استبداد میشوند و همه امور را در سطح وضع و اجرا تحت تأثیر از این خواسته قرار میدادند.
اتحاد کشورهای اروپایی در تقلید از چنین سیستمی باعث شد مبارزه با دموکراسی ارزش پایهای سران اروپایی شود. بیشک این میتواند زنگ خطر کابوسی اروپایی را به صدا درآورد.
اروپا در مجموع به دولتهای دموکراسیخواه منتخب شیوههای دیگری را دیکته میکند تا قدرتهای مردمی در آنها حذف شود.
بازاری با قانونهای منحصر به فرد خودش، از همین رو درک از دموکراسی برای هر یک از اروپاییها مفهوم خاص خودش را دارد.
به گزارش اپن دموکراسی، رهبران اروپایی برای دومین بار در حال ساخت جبههای سیاسی هستند، این اتحاد در حل بحران یورو پایتختهای اروپایی را به هم نزدیک میکند و چه بسا این قرابت به معنی تصدیق و تحکیم الگوبرداریهای غلط تمام شود.
پایان پیام/
نظر شما