به گزارش خبرنگار شبستان :مرتضی امیری اسفندقه از شاعران آیینی معاصر است که اشعار زیبایی درباره واقعه خونین کربلا سروده است وی درباره شاعران عاشورایی بر این باور است باید خود شاعر عاشورایی زندگی کنند؛ یعنی شخصیت امام حسین(ع) در جانشان غریب نباشد و فرهنگ عاشورا در آنها درونی شدهباشد.
آنچه در زیر می آید دو غزل عاشورایی از این شاعر آیینی است :
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد
سیاه بود و سیاهی هر آنچه می دیدی
تو را سپرد به آیینه، رو سپیدت کرد
چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه حسین؟
کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد
به دست و پای تو بار چه قفل ها که نبود
حسین آمد و سر شار از کلیدت کرد
جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرف سبزی! جنون مریدت کرد
نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت
قرار بود بمیری خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند ، حر حری تو
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
**********************************************
چشمه چشمه می جوشد خون اطهرت اینجا
کور می کند شب را زخم خنجرت اینجا
چشمه چشمه می جوشد از دل زمین هر شب
خون اصغرت آن جا، خون اکبرت اینجا
میرسد به گوشم گرم بانگ خطبهای پرشور
خطبهای که بعد از تو خوانده خواهرت اینجا
از فرات میجوشد موج و میزند بوسه
بر کرانة خشکِ حلق و حنجرت اینجا
کربلا چه پیوندی با فدک مگر دارد؟
غصب میشود از تو سهم مادرت اینجا
یک نهال بارآور غَرس میشود در خاک
قطع میشود دستی از برادرت اینجا
این فرشتة وحی است وحی تازه آیا چیست؟
روی نیزه میخواند آیهای سرت اینجا
این ضریح شش گوشه، حج پاکبازان است
آب میشوم از شرم در برابرت اینجا
پایان پیام/
نظر شما