کارشناس ارشد اندیشه سیاسی در گفتگو با خبرنگار شبستان، علت همراهی نکردن بعضی از خواص زمان امام حسین(ع)با ایشان را مورد بحث قرار داد و افزود: هر انسانی باید در برابر امام زمانش موضع داشته باشد و همراهی خود را با آن امام اعلام کند.
حجت الاسلام سیدمحسن آل نبی همه کسانی را که سکوت کرده و یا متوقف شدند یا سیاهی لشکر یزید شدند را در جرم بنی امیه در روز عاشورا شریک دانست و گفت: هر کس که با امام حسین(ع) بود باید روز عاشورا در کربلا حاضر می شد، در غیر این صورت هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست.
وی با بیان اینکه هیچ توجیهی از کسانی که امام حسین(ع)را یاری نکردند پذیرفته نیست؛ به عدم حضور شخصیت هایی چون ابن عباس، عبدالله بن جعفر، محمد حنفیه و ابن زبیر و دیگران در کربلا اشاره و تصریح کرد: مگر امام سجاد(ع)بیمار نبودند اما با این حال به کربلا آمدند.
مبلغ حوزه علمیه قم با اشاره به همراهی نکردن "سلیمان بن صرد خزاعی" تصریح کرد: سلیمان، امام شناس نبود زیرا همیشه از امام جلوتر حرکت می کرد که نمونه آن اعتراض به صلح امام حسن(ع)با معاویه و از دیگر سوی اعتراض به جنگ امام حسین(ع)بود.
وی در این باره با یادآوری فرازی از زیارت جامعه کبیره مبنی بر اینکه هر کس از امام جلو یا عقب بیفتد هلاک می شود، لزوم ملازمت و همراهی با امام(ع) را خاطرنشان کرد و افزود: حرف و قول امام(ع) باید برای پیروان حجت باشد زیرا ایشان با داشتن علم غیب و آگاهی به تمام مصالح و امور، متناسب با مقتضیات زمان و مکان عمل می کند در حالیکه سلیمان بن صرد خزاعی چنین چیزی را بر نمی تافت.
حجت الاسلام آل نبی گفت: شخصیت سازی توسط معاویه و یزید از دیگر عواملی است که همراهی با امام حسین(ع)را غیرممکن می ساخت که متأسفانه عبدالله بن عمر نیز در جرگه این افراد بود زیرا چهره او را حکومت ساخته بود و لذا حضورش در کربلا، برجستگی او را فرو می ریخت.
وی خاطرنشان کرد: حکومت با تکیه به تفکر شیخوخیت که از سقیفه شکل گرفته بود و مسن تران را شایسته تر می دانست، چهره ای از عبدالله بن عمر در اجتماع ساخت که مانع رفتن او به کربلا بود.
کارشناس اندیشه سیاسی یادآوری کرد: عبدالله از صحابی پیامبر بود اما حکومت به او موقعیت داده بود و به همین دلیل با امام حسین(ع)بیعت نکرد.
وی تصریح کرد: عوامل زیادی از جمله شخصیتی، شخصی و شرایط حکومتی در بیعت نکردن با امام حسین(ع)دخیل بود که هیچکدام قابل دفاع و توجیه نیست اما برای روشن تر شدن موضوع باید بعد سیاسی و اجتماعی آن حکومتی که شخص در دورن آن قرار گرفته است بررسی شود.
حجت الاسلام آل نبی در این باره "ارعاب و وحشت" و "قائل نبودن هیچگونه کرامتی برای انسان ها" را از ویژگی های اصلی حکومت یزید ذکر کرد و گفت: حکومت یزید یک حکومت پلیسی و نظامی و خشن به تمام معنا بود که او و پدرش معاویه، بخشی از ساماندهی حکومت خود را مبتنی بر رعب و وحشت قرار دادده بودند.
وی ادامه داد: آنان در راستای این ارعاب، بدعت هایی ایجاد کردند که قبل از آن بی سابقه بود زیرا حفظ حکومت اصلی ترین هدف آنهاست که سعی داشتند تا با پرداخت رشوه و امتیاز دادن به افراد برجسته و سرشناس، حکومت را برای خود حفظ کنند.
کارشناس ارشد اندیشه سیاسی، ایجاد نفاق شخصی و اجتماعی در میان مردم را نتیجه و پیامد اعمال رعب و وحشت های حکومتی دانست و خاطرنشان کرد: اعلام رسمی موافقت با حکومت، مصداق نفاق شخصی و شرکت نکردن در کربلا، مصداق نفاق اجتماعی بود که مردم در نتیجه درگیری و تعارض و تضاد در شخصیت به آن گرفتار شدند.
وی افزود: در همان شرایطی که عده ای متوقف شده یا سکوت کردند و یا جرأت حمایت از امام حسین(ع)را با علم به اینکه یزید هم قابل حمایت نیست، نداشتند؛ تصریح کرد: در همین شرایط و در چنین حکومت ظالمانه ای کسانی مثل حبیب بن مظاهر با فرار از کوفه خود را به امام حسین(ع)رساندند و نیز مسلم بن عوسجه و یا زهیر بن قین هم در خیل اصحاب امام حسین(ع)قرار گرفتند.
مبلغ حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنانش راجع به دومین اصل حکومتی یزید که هیچگونه کرامتی برای انسان ها قائل نبود، گفت: با رحلت پیامبر(ص)تقریباً همه آموزه های اخلاقی و انسانی بر باد رفت گرچه امام علی(ع)در دوران کوتاه حکومت خود نسبت به برجسته کردن ارش های اخلاقی همت گماشتند امام فضای جامعه ای که یزید بر آن حکومت می کرد تهی از این ارزش ها بود.
وی در این باره به توصیه قرآن به پیامبر در سفارش به تعادل حتی نسبت به کفار در جریان فتح مکه در سال هشتم هجرت اشاره کرد و افزود: سیره نبوی و علوی هرگز اجازه ظلم نمی داد که نمونه آن زماین است که نخستین بار معاویه در جنگ صفین آب را به روی امام علی(ع) و یارانش بست اما پس از مسلط شدن حضرت و یارانش بر آب، آن حضرت با عنایت به اصل مروت و جوانمردی، آب را برای معاویه و لشکرش باز گذاشت.
حجت الاسلام آل نبی، با اشاره به اقدامات ظالمانه حاکمان جور که فاقد هرگونه توجیه شرعی، اخلاقی و انسانی است؛ تصریح کرد: فهم افراد جامعه آن روز هم از اسلام دچار مشکل شده بود زیرا بر اساس اسلام ابوبکری و اموی عمل می کردند و ماهیت، حقیقت و محتوای اسلام را نمی شناختند.
وی عدالت را از مؤلفه ها و عناصر اصلی مشروعیت هر حکومتی دانست و گفت: اسلام باید مبین و مفسر قرآن باشد نه در دست عبدالله بن عمر و... زیرا در قرآن و سنت پیامبر، مسلمانان به اطاعت از ظالم امر نشده اند بلکه به مقابله با آن امر شده اند.
پایان پیام/
نظر شما