دیرزمانی است که فرهنگوران فارس، بهویژه حافظدوستان از نبود پژوهشگاهی با نام حافظ و درخور شأن این شاعرپرآوازه، در شیراز گلایه دارند و این انتقاد، بهطور رسمی و با صدای بلند مدیر مرکز حافظشناسی در آیین گشایش بیستو یکمین یادروز حافظ در تاریخ ۱۹مهرماه ۱۳۹۷ باری دیگر اعلام شد، پس از مدتی و در پی مطرحشدن این انتقادها، زمزمهی ساخت بنای مرکز حافظشناسی در جوار آرامگاه حافظیه و موضوع طراحی خاص این بنا از افراد مختلف شنیده شد، برای یافتن آخرین اخبار دقیق در اینباره، گفتوگویی داشتیم با «جاوید قنبری»، مسئول امور طراحی بنای مرکز حافظشناسی، داشتیم که شرح آن را می خوانید:
-برای دستیابی به طرح معماری که در خور شأن حافظ و حافظیه باشد، چه اقداماتی صورت گرفت؟
با توجه به اینکه موضوع طراحی این بنا قبل از آشنایی بنده با مرکز حافظشناسی شکل گرفته بود، افراد متعددی بنابر علاقه و ارادت شخصیشان به حضرت حافظ و مرکز حافظشناسی طرحهایی را ارائه کرده بودند، اما با توجه به اینکه این بنا 2 وجه عملکردی و معنایی را در یک نسبت مطلوبی میبایست پاسخگو باشد، تصمیم بر آن شد تا بر مبنای خرد جمعی تصمیم مناسبی در این زمینه گرفته شود، در این مسیر پیشنهاد بنده بر این بود تا کمیته سیاستگذاری متشکل از نمایندههای نهادهای متنوع، ازجمله مرکز حافظشناسی، استانداری فارس، شهرداری شیراز (بهویژه شهرداری منطقه 3)، سازمان میراث فرهنگی، سازمان نوسازی و بهسازی شهری و دانشگاه شیراز شکل بگیرد و در آن کمیته، سیاستگذاری مناسبی انجام شود، بنابراین پیشنهاد، چندین جلسه با حضور نمایندگان نهادهای نامبرده شکل گرفت و در نهایت پس از گفتوگوهای فراوان در جلسات متعدد، گزینه دعوت از 6 معمار مؤلف معاصر برای ارائه اتودهای مفهومی اولیه در اولویت و مورد وفاق اعضا قرار گرفت؛ پیرو این تصمیم، کمیتهی راهبری تخصصی با تعداد اعضای کمتری نیز برای پیشبرد اهداف برنامه تعیین شد.
-مسابقات طراحی معماری برای چنین پروژههای شاخصی چه معایب و محاسنی دارد؟
برای برگزاری مسابقات معماری روشهای متنوعی وجود دارد و قوانین و ضوابط آنها را نیز وزارت راه و شهرسازی تدوین کرده است، هرکدام از این روشها قطعا مزایا و معایبی دارد و میتواند از زوایای متنوعی قابل نقد باشد، در جلسات شورای سیاستگذاری این پروژه، بهطور عمده 2 روش مسابقه آزاد و مسابقه محدود (یا دعوتی) مورد مباحثه قرار گرفت، در روش اول که مسابقهی آزاد مدنظر است، امکان شرکت در مسابقه برای همه اعضای جامعه معماران اعم از دانشجو و غیر دانشجو، معماران جوان و معماران پیشکسوت و... وجود دارد؛ از مهمترین مزایای این روش (درخصوص طراحی بنای مرکز حافظشناسی) این بود که یک موج فرهنگی در جامعه معماران و خیالپردازی در طیفی گسترده در بین معماران برای طراحی بنای مرکز حافظشناسی را به وجود میآورد و باعث میشد که طیف وسیعی از اقشار جامعه مدتزمانی را به حافظ و مرکز حافظشناسی بیندیشند، اما این نکته را نیز باید دقت داشت که در این روش ممکن است علیرغم دریافت تعداد بسیار زیادی طرح (که داوری آن فرایندی زمانبر و پیچیده است) معماران باتجربه و معماران مؤلف رغبتی برای ورود به موضوع نشان ندهند که این مسئله باعث میشد از عمق برخورد با موضوع کاسته شود. به همین دلیل گزینه دوم که مسابقه محدود یا دعوتی بود برای این طرح مناسبتر به نظر میرسید، در این مورد نیز نگاههای متنوعی در برخورد با موضوع و انتخاب طراحان در شورای سیاستگذاری مطرح شد و به تشخیص و مصلحتاندیشی شورای سیاستگذاری پروژه، این برنامه بهصورت رسمی بهعنوان یک مسابقه در وزارت راه و شهرسازی ثبت نشد؛ زیرا ماهیت کار در واقع نوعی سفارش طرح به طراحان مشخص بود.
-معماران شرکتکننده در مسابقهی طراحی معماری بنای مرکز حافظشناسی و داوران این پروژه چه کسانی بودند و چگونه انتخاب شدند؟
پس از اینکه شورای سیاستگذاری مبنا را بر روش مسابقه محدود و دعوتی قرار داد، اعضای مختلف حاضر در جلسات، در یکی 2 جلسه لیستهایی از معماران مدنظر خود را بهصورت مخفی ارائه کردند، پس از بررسی آرای دوستان، در نهایت 6 معمار مولف انتخاب شدند که از آن 6 معمار، سه نفر یعنی آقایان مهندس فرهاد احمدی، دکتر داراب دیبا و مهندس سیفالله کاظمپور به مکاتبات اینجانب در بازه زمانی مشخص شده پاسخ مثبت دادند؛
با 2 سه نفر دیگر از معماران شاخص هم برای طراحی گفتوگوهایی صورت گرفت، اما به نتیجه نهایی نرسید و بالاخره کار با همین سه معمار دنبال شد.
درباره کمیته داوران که بهتر است بگویم کمیته «ارزیابی» هم سعی کردیم، تیمی مرکب از دیدگاههای پخته و در عین حال متنوع در بعد نظری (Theory) و عملی (Practice) و همچنین با حضور حافظشناسان شهیر معاصر شکل گیرد، بدین منظور، پس از بررسی اسامی پیشنهادی و بررسیهایی که شکل گرفت، کمیته ارزیابی و بررسی طرحها را آقایان (به ترتیب الفبا) دکتر محمد سعید ایزدی، مهندس سید محمد بهشتی، دکتر کاووس حسنلی، دکتر سعید حمیدیان، استاد بهاءالدین خرمشاهی، دکتر محمدمنصور فلامکی و مهندس ایرج کلانتری تشکیل دادند که ترکیبی از استادان معماری و استادان حافظشناسیست.
-شیوه برگزاری مسابقه طراحی بنای مرکز حافظشناسی چگونه بوده است؟
پس از اینکه معماران اعلام آمادگی کردند، بستههای مربوط به طراحی بنا شامل اطلاعات فنی و کیفی تقدیم آنها شد و سپس مدت 2 ماههای که از قبل نیز در مورد آن با طراحان هماهنگی شده بود آغاز شد، همچنین مبلغی از طرف مرکز حافظشناسی بهعنوان کمکهزینه طراحی به معماران پرداخت شد که البته هر سه طراح سخاوتمندانه کار را آغاز کرده بودند، در طول این مدت 2 ماهه تماسهای تلفنی 2 طرفهای با طراحان داشتم که در طی این تماسها معمولا ابهامات احتمالی برطرف و پیشنهادهایی مطرح میشد، در نهایت پس از تماسهای متعدد با طراحان و بررسی و تبادل نظر در مورد روش ارائه طرحها، مقرر شد، در روز 24 دیماه طراحان در محل دفتر دانشگاه شیراز در تهران حضور پیدا کنند و هر معمار (با تیم همراه) اتود طراحی خود را در حضور کمیته ارزیابی در یک فضای تبادل اندیشه و گفتوگو ارائه کنند و این اتفاق ارزشمند، خوشبختانه عملی شد.
-چقدر نام و مقام حافظ در ترغیب طراحان بزرگ برای مشارکت در این پروژه تأثیرگذار بود؟
خلاصه بگویم! هیچ شکی ندارم که اگر بنا مربوط به حافظ نبود، چنین سطحی از برخورد با مسئله نمیتوانست شکل بگیرد! این فرایند گرچه مربوط به طراحی یک بنای نسبتا کوچک (با زیربنای کمتر از 2 هزار مترمربع و با ارتفاع بیشینه 6 متر از سطح زمین و در یک زمینی به مساحت تقریبی 650 متر مربع، بود، اما از منظر بنده و بسیاری متخصصان امر در بالاترین سطح کیفی ممکن و با حضور و گفتوگوی بزرگانی شکل گرفت که در کنار هم قرار گرفتنشان خود یک اتفاق بزرگ و مبارک در تاریخ معماری معاصر ایران بود؛ تنها نگاهی کوتاه به نام داوران نامدار و طراحان شاخص نشان میدهد که سطح کیفی کار در چه طرازی بوده است.
-در پایان لطفا اگر مطلبی ناگفته مانده است، بفرمایید.
به نظرم فرایندی که تا این لحظه طی شده است را نمیتوان مسابقه نامید! شأن برخورد با چنین موضوع ظریف و حساسی را نمیتوان با کلمه «مسابقه» پایین آورد؛ به نظرم هریک از دوستان بزرگوار که تعدادشان نیز کم نیست، در حد توان و با عشق، فقط قدمی برای حافظ، برای شیراز و در غایت برای فرهنگ ایران برداشتند!
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می توان گرفت!
نظر شما