خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: حضرت فاطمه زهرا(س)، در طول زندگانی کوتاه اما پربار خود درس های فراوانی را برای شیعیان و پیروان خود بر جای گذاشتند که می تواند الگویی برای همگان در همه ادوار باشد. به منظور بررسی برخی ابعاد این سیره و سبک با حجت الاسلام والمسلمین «قاسم ترخان»، عضو هیات علمی و مدیر گروه کلام و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگویی داشته ایم که حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:
با توجه به اینکه در سالروز ولادت دخت نبی مکرم اسلامی(ص) قرار گرفته ایم، در رابطه با ظرفیت وجودی ایشان توضیح بفرمایید.
فکر می کنم یکی از نکات مهمی که باید در زندگی حضرت زهرا(س) به آن توجه کنیم، همین بحث ظرفیت وجودی حضرت(س) است که این ظرفیت آثاری را در سبک زندگی مترتب میشود. اگر بخواهیم به مساله ظرفیت وجودی و سعه صدر حضرت فاطمه(س) بپردازیم این مساله به تعبیر عرفا «سیر فی الخلق بالحق» می شود.
یکی از اولین علامت هایی که می توانیم از طریق آن پی به ظرفیت وجودی حضرت زهرا(س) ببریم آن است که پس از رحلت نبی مکرم (ص)، حضرت فاطمه(س) با جبرئیل ملاقاتهایی داشت و حاصل این ملاقات ها در قالب کتابی به نام «مصحف فاطمه» جمع آوری شد که حضرت امیر(ع) آن را مکتوب کردند. این مساله که کتاب مذکور چیست و الان کجا است در حیطه بحثهای دیگر قرار می گیرد که اکنون در این مجال به آن نمی پردازیم.
مُراد من از طرح و اشاره به این کتاب، از جهت ذکر این مساله بود که حضرت فاطمه(س) از حیث ظرفیت وجودی به مقامی رسیده بود که می توانست با جبرئیل ارتباط برقرار کند؛ خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى آيند [و مى گويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد).
در اینجا نزول ملائکه برای آنانی اتفاق افتاده که اهل ایمان و استقامتورزی هستند، البته روی سخن روایات که بخشی از آنها در اصول کافی ارایه شده حکایت از آن دارد ملائکه خود نیز درجاتی دارند که جبرئیل جزو مقرب ترین آنها است. این نشان می دهد که فاطمه زهرا(س) ظرفیتی داشت که می توانست با فرشته ارتباط برقرار کند. رفت و آمد مکرر جبرئیل حکایت از این جایگاه و ظرفیت وجودی والا دارد.
آیا توصیه به دفن مخفیانه و شبانه هم دلالتی بر ظرفیت های حیات و شهادت حضرت زهرا(س) دارد؟
حضرت فاطمه(س) تنها از جنبه مقام اثبات، شاخص نبود، حضرت زهرا(س) وصیت کرد که مرا مخفیانه دفن کنید، این برای همه کسانی که می خواهند راه حق را بیایند یک شاخص و خط کش است، یعنی یکی از اسرار وصیت حضرت زهرا(س) این بود که مردم راه حق را گم نکنند. بنابراین حضرت(س)، نَه تنها از حیث مقام اثبات شاخص شد بلکه از حیث مقام ثبوت، نیز به دلیل این ظرفیت وجودی شاخص بود و از حیث مقام ثبوت نیز ظرفیت وجودی اش به گونه ای بود که در روایات آمده است: «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ» (خداوند از غضب فاطمه غضبناک و از رضایت او راضی می شود).
این یعنی مقام و ظرفیت حضرت زهرا(س) آن قدر بالا است که مقام ثبوت و ظرفیت وجودی اش شاخص شده است، در واقع حضرت زهرا(س) به مقام «قرب فرائض» رسیده که همین باعث شده است تا در مقام ثبوت شاخص شود. روایتی منسوب به امام حسن عسکری(ع) هست که حضرت(ع) می فرماید: «نَحْنُ حُجَةُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطِمَةُ حُجَّةُ اللّهِ عَليَنا» (ما حجّت خدا بر آفريدگانش هستيم، و فاطمه، حجّت خدا بر ما).
این ظرفیت وجودی والای حضرت فاطمه زهرا(س) یک پیام واضح دارد، اینکه باید در سبک زندگی خود از چنین ظرفیت والایی الگو بگیریم. به دنبال هر کسی نرویم. این چنین است که سبک زندگی ما رنگ و بوی خدایی و فاطمی به خود می گیرد.
به قول مولانا:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد/ به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
این بدان معنا است که هر کسی را نباید در زندگی الگوی خود قرار دهیم، حضرت زهرا(س) از حیث ظرفیت وجودی والایی که دارد می تواند الگویی تام و تمام برای سبک زندگی باشد.
الگوبرداری از این ظرفیت، در چه ابعادی ممکن است؟
در واقع این ظرفیت وجودی خودش عاملی است برای اینکه چه طور زندگی کنیم. برخورد حضرت صدیقه طاهره(س) با همسر، با فرزندان، نوع حضور و رویکرد در اجتماع از جمله مواردی است که می تواند برای زندگی ما الگو باشد. اگر استمرار در این رویه داشته باشیم به هر ترتیب ما نیز ظرفیت خود را افزایش داده ایم.
در مورد ولایتپذیری حضرت فاطمه(س) و رویکردی که حضرت صدیقه طاهره(س) در دفاع از ولایت داشتند، توضیح دهید.
قبل از پاسخ به این پرسش مقدمه ای را بیان می کنم، انسان اگر به موقع و در زمان خودش دفاع از حق نکند، ممکن است بعدها دفاعی که انجام می دهد، بی اثر باشد. اینکه به موقع بشناسیم و به موقع عمل کنیم موضوع بسیار مهمی است. حضرت زهرا(س) همه زندگی خود را برای دفاع از ولایت گذاشت تا جایی که می توانیم به ایشان نام شهید ولایت را بدهیم.
زمانی که زنان انصار و مهاجر به عیادت حضرت فاطمه(س) آمدند، حضرت به جای آنکه اکتفا به چند کلمه کند، سخنرانی کرد. از نظر من کسانی که به دنبال آشنایی با زندگانی صدیقه طاهره(س) هستند سخنان حضرت(س) را بخوانند، آنجا که خطاب به زنان می فرماید: «من از مردهای شما بیزارم، وای بر مردان شما، آنها بار خلافت را از جایگاه و مسیر خود منحرف کردند و به جایی بردند که هیچ امنیت و صلاحیت مستقر شدن را ندارد» این در واقع همان دفاع از ولایت بود که جامعه آن زمان در برابر حضرت امیر(ع) از آن سر باز زد.
بنابراین علت سوگواری و گریه های حضرت زهرا(س) پس از رحلت نبوی، ریشه هایی جز پیوند پدر و فرزندی و عاطفه داشته است؟
بعد از رحلت حضرت رسول(ص)، حضرت صدیقه طاهره(س) بسیار بیتاب بودند. اما اگر گریه و بیتابی حضرت تنها جنبه عاطفی و غم از دست دادن پدر را داشت، دیگر لزومی نداشت که در ملاء عام و در بیت الاحزان به عزاداری و گریه برای پیامبر (ص) بپردازند. تحلیل این گریه ها اثبات می کند که حضرت زهرا (س) در آن زمان سلاحی جز گریه برای دفاع از حق نداشتند.
گریه های حضرت زهرا (س) جنبه سیاسی دارد. چراکه وقتی ایشان در معرض دید مردم گریه می کردند، مردم نیز به طور ناخودآگاه راز این گریه ها را می پرسیدند و این سرآغازی بود برای ورود حضرت زهرا (س) به مسائل سیاسی و اجتماعی. تا مردم را از جهلی که در آن فرو رفته بودند و ظلمی که پس از غصب ولایت رخ داده بود، مطلع کنند.
نظر شما