خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: ساخت تمدن نوین اسلامی به عنوان افق پیش بینی شده انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری فرصتی را فراهم آورد تا در ایام الله دهه فجر با حجت الاسلام «مهدی ابوطالبی»، عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) درباره نقش علوم انسانی اسلامی بر ساخت این تمدن، گفت وگویی داشته باشیم که مشروح آن در ادامه می آید:
به عنوان نخستین سوال به ظرفیت های تمدنی انقلاب اسلامی اشاره کنید و اینکه اساسا دستاورد انقلاب در این عرصه چه بود؟
امام خمینی(ره) بارها بر ابعاد مختلف این انقلاب به ویژه بُعد دینی تاکید داشتند، این انقلاب رویکردی کاملا تمدنی در مواجهه با تمدن غرب بود. آن زمان در کشورهای غربی تمدن از بُعد تکنولوژیک و پیشرفت های مختلف در جریان بود اما این تمدن ذیل یک جریان سکولار بر جهان سایه افکنده بود. در واقع تمدن غربی محصول تلاش های علمی بشری خالص بود. این تمدن به نوعی به تمام نقاط دنیا صادر و فراگیر شده بود.
در این میان انقلاب اسلامی به دنبال تمدنی مبتنی بر سیاست اسلامی بود. یعنی همان مسیری که در طول تاریخ اسلام طی شد، لذا بحث تحقق اسلام و حکومت اسلامی، اولین رویکرد تمدنی انقلاب است که می خواهد نظام اجتماعی با رویکرد دینی را محقق کند.
نکته دیگر اینکه ادبیات امام راحل و شعارهای انقلاب، حتی به تعبیر اهل سنت و بسیاری از ادیان دیگر، شعارهای فرافرقه ای یا فرادینی است. وقتی که امام(ره) بحث انقلاب را مطرح کردند، تصریح شان این بود که ما به دنبال اسلام و توحید هستیم. همچنین تاکید کردند هدف انقلاب تغییر صرفِ حکومت نیست بلکه ما به دنبال برافراشتن پرچم «لا اله الا الله» در قله های دنیا هستیم.
لذا از جنبه تمدنی، نگاه امام راحل توحیدی بود و این امر نَه تنها بین شیعه و سنی که میان ادیان مختلف و انسان های با فطرت پاک و سالم وجود دارد، این ادبیات نَه تنها اهل سنت که به عنوان یک حرکت احیاءکننده دین در عصر مدرن، توجه مسیحیان را جلب کرد لذا رویکردی تمدنی در محتوای این انقلاب موج می زند.
در کشورهای آمریکای لاتین که رویکرد مسیحی و حتی کمونیستی دارند، با توجه به شعارهای فرافرقه ای انقلاب ایران، بسیاری به آن جذب شدند.
بعد از تثبیت انقلاب اسلامی، این رویکرد تمدنی چگونه دنبال شد؟
پس از انقلاب نهادهایی که امام راحل دستور تشکیل آن را دادند نهادهایی تمدنی و زمینهساز تحقق نام های اجتماعی بودند. برای مثال نهاد بسیج که امام (ره) تعبیر بسیج بیست میلیونی را در موردش به کار بردند، این نهاد متعلق به همه اقشار بود و است. از سوی دیگر، این رویکرد همگانی و مردمی خود زمینه ساز تداوم نگرش تمدنی در انقلاب اسلامی بود.
این تنوع کارکردها در یک نهاد و گسترده بودن آن ویژگی های یک نهاد تمدنی است و در نتیجه نهادهایی از این سنخ که امام راحل تاسیس کردند سبب شد تا ظرفیت صدور انقلاب اسلامی ذیل توسعه این تفکر افزایش یابد.
آیا در راستای گسترش ابعاد تمدنی انقلاب، در حوزه علوم انسانی موفق عمل کردیم؟
به هر صورت آنچه که اکنون از علوم انسانی در دست داریم بسیار متفاوت از چیزی است که قبل از انقلاب ارائه می شد. اکنون بسیاری از پژوهش ها و کتاب هایی که منتشر میشود از سوی اندیشمندان داخلی نوشته شده اند و صرفا مباحث ترجمه ای را ارایه نکردهایم و اگر هم ترجمه هایی انجام می شود از بهروزترین منابع است.
با این مقدمه می خواهم بگویم که پایه های هر تمدنی نظام هایی است که آن تمدن را شکل می دهد و محتوا و علومی که آن را پشتیبانی می کند که اصلی ترین آن نظام سیاسی است. اساسا باید توان سیاسی-نظامی وجود داشته باشد تا مقوم یک تمدن شود. پس از آن نظامهای اجتماعی حقوقی. این نظام ها مجموعه تمدن را شکل می دهد. در نگاه امام خمینی(ره) تمدن قالبی برخاسته از اسلام ناب داشت.
در نگاه مقام معظم رهبری این تمدن سازی چه کیفیتی دارد؟
از سوی دیگر وقتی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) از تمدن نوین سخن می گویند به این نکته اشاره دارند که انقلاب اسلامی و نظام سیاسی باید به تمدن نوین اسلامی برسد. طبیعتا تحقق این مولفه ها با تولید علوم انسانی اسلامی محقق می شود، علومی نظیر اقتصاد اسلامی، سیاست اسلامی، ما پس از انقلاب در حوزه نظام سیاسی اسلامی موفق عمل کردیم. اندیشمندان نیز آن را توسعه دادند و الگوی مردم سالاری دینی و مدل نظام سیاسی اسلامی شکل گرفت.
بنابر این، کارهای فراوانی صورت گرفته است هم در حوزه و هم در دانشگاه اما با وجود تمامی این تلاش ها باز هم ظرفیت واقعی محقق نشده است. کنگره های مختلفی برگزار می شود اما تا احقاق تمدن نوین اسلامی و بهره مندی تام از ظرفیت های علوم انسانی اسلامی هنوز راهی طولانی در پیش داریم.
نظر شما