به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری شبستان، مدرسه داری مسئولان موضوعی که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. برخی از کارشناسان مدرسه داری مسئولان را تعارض منافع می دانند و برخی دیگر این موضوع را خلاف قانون نمی دانند و معتقدند مسئولان طبق قانون عمل می کنند.
در این باره گفتگویی با«علی الهیار ترکمن» معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش داشته ایم که نکته نظر های جالب و قابل تاملی دارد. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید:
نظر شما درباره مدرسه داری مسئولان چیست؟
هنگامی که انعطاف، مکانیزم و ابزارها را به مدارس غیر دولتی بیشتر از مدارس دولتی می دهید، مسلما تقاضاها به سمت مدارس غیرانتفاعی کشیده می شود.
ما در خصوص مدارس غیرانتفاعی از دهه هفتاد یک اشتباهی کردیم، وقتی قرار شد مدارس غیرانتفاعی دوباره شکل بگیرند، مسئولین آموزش و پرورش اولین مدارس غیرانتفاعی را با گرفتن امتیاز تاسیس کردند. تمام ظرفیت ها و نهاد سازی هایی که در اختیار آن ها بود برای برند سازی مدارس خود به کار بردند.
متوجه شدند که کیفیت را از مدارس دولتی می برند ولی کسی نبود جلو آن ها را بگیرد. هیچ نهاد نظارتی ورود پیدا نکرد و هیچ کسی تلنگری به آن ها نزد.
آن ها متوجه شدند کیفیت مدارس دولتی کاهش یافته است و تقاضا به سمت مدارس غیردولتی بیشتر شده است، از برند مدرسه هایشان ترسیدند و شروع کردند به متعدد سازی مدارس. مدارس هیات امنایی، نمونه مردمی، نمونه دولتی درست کردند تا نشان دهند عدالت آموزشی خدشه دار نشده است و اینگونه مدارس را هم داریم. کاری کردند که مدارس دولتی به قعر فرو برده شوند. در اینجا باید گفت «دشمن طاووس آمد پر او» و از «ماست که بر ماست» شد.
این نوع نگرش و عملکرد از کجا نشات گرفت؟
اگر مدارس غیردولتی را تابو نمی کردیم، چه ایرادی داشت، من کارمند سازمان برنامه، مجوز راه اندازی مدرسه غیردولتی را می گرفتم، دید اقتصادی داشتم، مگر راه اندازی یک شرکت محدودیت دارد؟ شرایط را داشتم، موسس می شدم و کارمندان واجد شرایط را می آوردم بدون اینکه در آموزش و پرورش باشم. صنعت مدرسه داری را در کشور توسعه می دادم.
یعنی در حال حاضر مدارس غیردولتی منحصر به مدیران آموزش و پرورش شده است؟
ابتدا تاسیس مدارس غیردولتی از مدیران آموزش و پرورش آغاز شد. در حال حاضر بروید ببینید مدارس برند مال چه کسانی هستند. برند های معروف برای کسانی است که در شورای عالی آموزش و پرورش می آمدند و برای خود مجوز دریافت می کردند.اولین مدرسه ای اجازه پیدا کرد دوزبانه باشد، برای دبیرکل شورای عالی وقت آموزش و پرورش بود.
مشکل ما اینجا بود که مدارس غیردولتی را از ریل خود خارج کردند و برند سازی کردند و این مدارس را دست خود گرفتند. برای آنکه خدشه ای ایجاد نشود و عدالت آموزشی دچار مشکل نشود تنوع مدارس را بالا بردند.
مدارس غیردولتی باعث ایجاد ناعدالتی آموزش شده است؟
اگر فکر کنیم صرفا مدارس غیردولتی باعث نابرابری و ناعدالتی می شوند درست نیست. خیلی از کشور ها از مدارس غیردولتی برای توسعه عدالت آموزشی استفاده می کنند.
باید نگاه کنیم به علت ها، امروز اگر این موضوع مسئله ما است نتیجه راه حل دیروز بوده است.اگر این مسئله را حل نکنیم برای آیندگان نیز یک مسئله جدید ایجاد کرده ایم.
خب این موضوع را حل نمی کنیم بلکه با طرح های همانند خرید خدمات آموزشی اوضاع را برای مدارس دولتی بدتر می کنیم، نظر شما چیست؟
خرید خدمات آموزشی برای جاهایی است که آموزش و پرورش کمتر می تواند حضور پیدا کنم.
اما در همین شهرتهران شاهد خرید خدمات آموزشی هستیم. همچنین شاهدیم رئیس جمهوری به وزیر آموزش وپرورش خرید خدمات آموزشی را ابلاغ می کند این به معنای توسعه مدارس غیردولتی نیست؟
خیر ، من این را قبول ندارم و به ضرورت ایجاد می شود و محدود است.
رئیس جمهوری درباره خرید خدمات آموزشی گفته است اما شیوه و شکلی ارایه نداده است. من خودم اگر قرار باشد الگویی برای این موضوع طراحی کنم به دانشگاه فرهنگیان می گویم یک قسمتی از ظرفیت دانشگاه را باید به پذیرش فارغ التحصیلان دانشگاه های دیگر بدهند. کسانی که رشته های مختلف را خوانده اند را تربیت کنند و این شخص پروانه معلمی داشته باشد.
آن هنگام در هر سال تحصیلی اعلام می کنم واجدین شرایط برای تدریس بیایند با این شرایط در این نقطه کار کنید یا بازنشسته های آموزش و پرورش با متوسط سن 51 و 52 سال که هنوز خیلی توان و تجربه دارید، تعاونی تشکیل دهید. به جای اینکه برای 10 روستای استان سیستان و بلوچستان یک معلم چند پایه بفرستم یا آنچه که آقای فانی(وزیر آموزش وپرورش اسبق) همیشه به آن افتخار می کند و از لحاظ کار مالی درست هم نیست که« 110 مدرسه با یک معلم داریم». این مدرسه چه خروجی می تواند داشته باشد؟ معلم حوصله پیدا می کند تنها با یک دانش آموز کلاس برگزار کند؟ در یکی از روستاهای اردبیل که بازدید داشتم متوسطه ساعت مفیدی که آن معلم به دانش آموز درس می داد 20 دقیقه بود. ساعت هشت می آید و به دانش آموز می گوید «مشق هایت را نوشتی» او هم می گوید «بله». معلم دوباره مشق می دهد و کلاس را ترک می کند به خانه خود که در همان روستا هست می رود و دوباره باز می گرد و 10 دقیقه آموزش می دهد. بنده به جای اینکه آن کار را کنم می گویم تعاونی های معلم های بازنشسته در کنار ما قرار بگیرد که از توان، تجربه و صلاحیت حرفه ای بالایی برخوردار هستند با آن ها قرداد می بندیم.
اگر رئیس جمهوری می گوید به سمت خرید خدمات آموزشی بروید می توان از تجربه های کشورهای خارجی استفاده کنیم. اصل حرف رئیس جمهوری درست است اما الگوها را بد اجرا می کنیم. باید هنر آموزش و پرورش این باشد که این موضوع را به یک هنر متوازن مبتنی بر عدالت آموزشی بنگرد که کسی از این الگو ضرر نکند و تعداد کسانی که نفع می برند، بیشتر از متضررین باشد. باید این را از آموزش و پرورش درخواست کنیم که اگر رئیس جمهوری به خرید خدمات آموزشی اشاره می کند الگوچیست.
اینگونه نباشد که آموزش وپرورش به یک محدوده ای برود، ابتکار عمل از آموزش و پرورش گرفته شود.آن مجموعه بترسد که ورود پیدا کند و همان آش باشد و همان کاسه. بحث ما در خصوص خرید خدمات این است.
نظر شما