خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : یکی از مولفه های طراحی عروسک که نقش مهمی در جذابیت آن دارد، طراحی و انتخاب لباس کاراکتر عروسکی است. مولفه ای که معمولا از چشم عموم دور می ماند. با نگاهی به عروسک های مشهور جهانی که با استقبال فوق العاده روبرو شده اند، به خوبی می توان نقش پوشش عروسک را بازخوردهای مثبت آن مشاهده کرد. به طور مثال امکان تغییر لباس عروسک، همواره به عنوان یک ارزش افزوده در نگاه خریداران جلوه گر شده است. «مریم قلی پور» عروسک ساز ایرانی است که پیش از این بخش هایی از گفتگو با او در شبستان منتشر شده است. «طراحی لباس عروسک» از جمله موضوعاتی است که برای این هنرمند از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ موضوعی که نمود آن را به خوبی می توان در کاراکترهایش یافت. گفتگوی پیش رو با قلی پور در ادامه بخش های پیشین، بر «طراحی لباس عروسک» تمرکز دارد:
در مواجهه با کاراکترهای عروسکی شما، طراحی لباس آن ها جلب توجه می کند. به این معنا که می توان تصور کرداین لباس برای یک کودک طراحی شده و در مقیاسی کوچک تر بر تن عروسک پوشانده شده است. مثل پیراهن یقه اسکی یکی از شخصیت ها که خوب از آب درآمده است. چه طور به این طراحی لباس رسیدید؟
از آن جا که ساخت عروسک را از تصویرسازی شخصیت های عروسکی آغاز کردم، از همان ابتدا این نکات برایم با اهمیت جلوه کرد. در تصویرسازی، یکی از مهمترین موضوعات استفاده درست و بجا از رنگ هاست؛ مثلا این که کدام زنگ ها در کنار هم جذابیت بیشتری به کاراکتر می بخشند.
علاوه بر طراحی لباس ها، بافت آن ها نیز جلب توجه می کند و به نوعی در تناسب با کاراکترهاست. در این باره توضیح دهید.
میان تصویرسازی و انتخاب پارچه و بافت رابطه ای دو طرفه برقرار است. گاهی بافت لباس را بر اساس ایده تصویرسازی اولیه انتخاب می کنم و گاهی برعکس. به این معنا که گاهی به نظر طراح می رسد مثلا کاموا برای لباس فلان کاراکتر مناسب است و تصویرسازی را بر اساس کاموا انجام می دهد.
تاکنون پیش آمده که پارچه متناسب با تصویرسازی را پیدا نکنید؟
بله، زمان هایی بوده که نتوانسته ام پارچه مورد نظرم را پیدا کنم. در این مواقع بافت نزدیک به طراحی ام را خریداری و خودم آن را نقاشی می کنم تا به خواسته ام نزدیک شود.
در کنار آن چه گفتید، به نظر می رسد در انتخاب لباس کاراکترها سابقه پیشینی دارید.
بله،علاقه‌ای است که از گذشته تاکنون همراه من است. از سال ها قبل به فعالیت های هنری علاقه داشتم. مثلا تکنیک های دوخت و دوز همواره برایم جالب بود و برایش زمان می گذاشتم. به یاد دارم از همان کودکی، خودم با پارچه های دور و بر برای عروسک ها لباس می دوختم و پوشش آن ها را تغییر می دادم.
گفتید که در رشته زیست شناسی تحصیل کرده اید. آیا این زمینه هم در شکل گیری نقش و بافت عروسک هایتان موثر بوده است؟
شاید اگر هنگام انتخاب رشته دانشگاه به سراغ رشته های هنری می رفتم، فعالیت حرفه ای در عرصه هنر را زودتر از این حرف ها آغاز می کردم و بیش از این موفق می شدم، اما به هر صورت حالا رشته تحصیلی ام زیست شناسی است. البته باید یادآوری کنم، زیست شناسی تاثیر بسزایی در نگرش من به طراحی کاراکترها داشته؛ به طوری که عروسک های نخستین من همگی با الهام از حیوانات طراحی و ساخته شدند. همان طور که پیش تر اشاره کردم، استقبال دوستان و آشنایان از همان کاراکترهای حیوانی بود که مرا به ادامه عروسک سازی تشویق کرد.
نظر شما