به گزارش خبرگزاری شبستان، در اواخر دهه 1800 میلادی جنبشی کوچک و متحجر تحت عنوان صهیونیسم سیاسی در اروپا آغاز شد که هدف آن تشکیل یک دولت یهودی در هر کجای جهان بود. رهبران این جنبش سرزمین قدیمی فلسطین که مردمش سالهای طولانی در آن زندگی میکردند را به عنوان مکان تشکیل این دولت انتخاب کردند.
جمعیت فلسطین را در این زمان در حدود 96 درصد غیر یهودی که عمدتا مسلمان و مسیحی بودند، تشکیل میدادند.
سرزمین فلسطین که اکنون از سوی صهیونیستها اشغال شده در اواخر دهه 1800میلادی یک جامعه چند فرهنگی بود که اعراب 96 درصد از جمعیت آن را تشکیل میدادند.
در طول چند دهه گذشته رهبران صهیونیست از استراتژی های مختلف برای رسیدن به هدف خود که همان تسلط بر فلسطین است، استفاده کردهاند که این استراتژیها عبارتند از:
1. تشویق یهودیان برای مهاجرت به فلسطین:
بخشی از این اقدام از طریق بکارگیری شعارهای فریبدهنده مانند اینکه سرزمینی بدون مردم برای مردمی بودن سرزمین صورت میگرفت آن هم در حالی که در واقعیت عدهای از قبل در این سرزمین زندگی میکردند. از آنجا که اکثر یهودیان صهیونیست نبودند تا پس از جنگ جهانی دوم، صهیونیستها استراتژیهای گمراهکننده مانند همکاریهای سری با نازیها را برای پیش بردن طرح مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین به کار میگرفتند.
2. متقاعد کردن قدرتهای بزرگ برای حمایت از این فرآیند:
صهیونیستها برای پیشرفت این فرآیند به ترتیب به عثمانیها، انگلیس و آمریکا نزدیک شدند. در حالی که عثمانیها از یاری صهیونیستها سرباز زدند، انگلیسیها که به آنها قول داده شده بود که صهیونیستهای آمریکایی دولت آمریکا را وادار به وارد شدن به جنگ جهانی اول به نفع انگلیسیها میکنند در نهایت با حمایت صهیونیستها موافقت کردند، همانطور که آمریکا نیز چنین کرد.
3. خرید زمینهای فلسطینی با حیله و ترفند:
رهبران جنبش صهیونیسم سرزمین فلسطین را برای همیشه یک سرزمین یهودی نامیدند و از اجاره دادن زمین ها به فلسطینی ها برای زندگی یا کار امتناع ورزیدند.
صهیونیستها این عمل خود را آزادسازی دوباره سرزمینهای فلسطینی یا از رهن درآوردن آن نامیدند که از راههای مختلف از جمله از طریق خانوادههای ثروتمند و بانکدارانی مانند راچیلدها تأمین بودجه شد.
4. خشونت:
صهیونیستها تصمیم گرفتند در صورت عدم موفقیت در مصادره اموال یا پیشرفت کند این فرآیند از خشونت استفاده کنند.
در دهه 1930، مالکان زمینهای به اصطلاح یهودی از حدود یک درصد به بیش از شش درصد رسید و خشونت هم به همین ترتیب افزایش یافت. با ظهور چندین گروه تروریستی صهیونیستی که تعداد بسیاری از آنها را نخستوزیرهای آینده اسراییل تشکیل میدادند درگیریهای خشونتآمیز افزایش پیدا کرد و تعداد زیادی از مردم که اکثر آنها را فلسطینیهای مسلمان و مسیحی تشکیل میدادند، کشته شدند.
خشونت تبدیل به فاجعه میشود:
در سالهای میان 1947 تا 1949 میلادی حدود 750 هزار زن و مرد و کودک فلسطینی با خشونت نیروهای اسراییلی از سرزمینهای خود بیرون رانده شدند و این فاجعه بزرگ انسانی در عربی« نکبت »نامیده شد.
نیروهای صهیونیستی مرتکب 33 کشتار دستهجمعی شدند و 531 روستای فلسطینی را تخریب کردند.
نورمن فینکل اشتاین در اینباره میگوید: بر اساس اطلاعات به دست آمده از آرشیو ارتش اسراییل، تقریبا در همه روستاهای اشغال شده در طول جنگ اقداماتی که آنها را میتوان جنایت جنگی به حساب آورد مانند قتل، کشتار و تجاوز انجام شد.
یوری میل استین، یکی از مورخان نظامی جنگ 1948 اسراییل پا را یک قدم از این هم فراتر نهاده و میگوید که همه منازعات با اعراب ختم به یک نسلکشی بزرگ شد.
کانت فولک برنادوت، یکی از مقامات سابق طیب سرخ سوئد که هزاران نفر از یهودیان را در طول جنگ جهانی دوم نجات داد و به عنوان نماینده سازمان ملل برای میانجیگری در فلسطین انتخاب شد در مورد مهاجران فلسطینی گفت: این مغایر با اصول اولیه عدالت است اگر این قربانیان بیگناه منازعه و جنگ، حق بازگشت به خانههای خود را نداشته باشند.
برنادوت بعدها از سوی یک سازمان صهیونیستی که سرپرستی آن بر عهده یکی از نخستوزیرهای آینده اسراییل به نام شامیر بود، ترور شد.
بیعدالتی ادامه مییابد:
در طول بیش از 60 سال از تشکیل اسراییل در 14 می سال 1948 میلادی این بیعدالتی ریشهدار و عمیق ادامه یافته است.
مهاجران فلسطینی بزرگ جمعیت مهاجر باقیمانده در جهان را تشکیل میدهند. حدود یک میلیون و 300 هزار نفر از فلسطینیها به عنوان شهروندان اسراییلی در اسراییل زندگی میکنند اما به رغم موقعیت شهروندی خود در معرض تبعیضهای سیستماتیک قرار دارند.
بسیاری از آنها از زندگی در روستاها و خانههایی که به زور خشونت از آنها بیرون رانده شدهاند، منع میشوند و مستغلات آنها فقط برای استفاده یهودیان ضبط و مصادره شده است.
در سال 1967 میلادی اسراییل سومین جنگ خود علیه فلسطینیها را آغاز کرد و زمینهای بیشتری از فلسطینیها را تحت اشغال خود درآورد، کرانه باختری و نوار غزه که 22 درصد پایانی زمینهای تحت قیومیت فلسطینیها را تشکیل میدادند تحت اشغال صهیونیستها درآمد و در آن به ساخت شهرکهای یهودینشین و مصادره زمینهای مسلمانان و مسیحیان فلسطینی پرداختند و بیش از 18 هزار خانه فلسطینی از سال 1967 میلادی تخریب شد.
در سال 2005 میلادی اسراییل زمینهای غزه را به صاحبانش بازگرداند اما کماکان به کنترل مرزها، فرودگاهها و حریم هوایی پرداخت و بدین ترتیب غزه را به یک زندان بزرگ تبدیل کرد که در آن یک میلیون و 500 هزار فلسطینی تحت شرایطی که کمیساریای حقوق بشر و سازمان ملل آن را شرایط فاجعهانگیز خوانده است، زندگی میکنند.
دخالتهای آمریکا:
به علت لابی قدرتمند صهیونیسم که در همه حوزههای دولت آمریکا نفوذ کرده، مالیاتدهندگان آمریکایی هر روز حدود 7 میلیون دلار را به اسراییل اختصاص دادهاند .اسراییل که به اندازه نیوجرسی است بیش از هر منطقه یا کشور دیگری پولهای مالیاتی آمریکا را به خود اختصاص داده است.
در حالی که اکثر آمریکاییها از این حقایق ناآگاه هستند، عملکردهای دولتی ،این کشور را مسئول ادامه فاجعه تاریخی فلسطین کرده است که به طور کلی خدشه بزرگی بر چهره کل آمریکاییها وارد کرده است.
پارتیزانهای اسراییلی به طور کلی نقش بسزایی در تعیین سیاستهای آمریکا دارند همانطور که نقش چشمگیری در انجام حملات آمریکا به عراق و تشویق آن برای حمله به ایران دارند.
اما در حال حاضر که بیشتر مردم آمریکا به حقایق پی بردهاند، جنبشهای چندنژادی و دوحزبی برای مقابله با لابی صهیونیسم در آمریکا که تأثیر بسزایی بر روی سیاستهای آمریکا در مورد خاورمیانه داشته به وجود آمده است.
ایلان پاپ، مورخ اسراییلی در کتاب «پاکسازی قومی فلسطین» مینویسد: داستان سال 1948 میلادی داستانی ساده ولی وحشتناک از پاکسازی قومی فلسطین است و وظیفه ما این است که فلسطین را از خطر فراموشی نجات دهیم و این وظیفه حرفهای ماست ، این همان اولین قدم است اگر ما میخواهیم شانسی برای سازگاری و صلح میان اسراییل وجود داشته باشد.
دکتر سلمان ابوسیتا نیز در کتاب «حق قانونی و امکانپذیر بازگشت فلسطینیها» مینویسد: هولوکاست فلسطینی در تاریخ بیسابقه است. برای کشوری که اشغال میشود ،مردم آن اخراج میشوند، هویتهای فرهنگی و جغرافیایی آن مصادره میشود، تخریب آن به عنوان عمل معجزهآسای خدا به دیگران القا میشود و ...این یک هولوکاست تاریخی بیسابقه است.
تشکیل جنبش صهیونیسم سیاسی اروپا در اواخر دهه 1800 میلادی آغازگر چپاول سرزمینهای فلسطینی و آوارگی مردم این سرزمین شد.
کد خبر 88473
نظر شما