خبرگزاری شبستان- ایلام: تصویرگری یا تصویرسازی یکی از زیرشاخه‌های هنرهای تجسمی است که نوعی نقاشی روایی، هدفمند، دارای کاربردی مشخص به‌منظور تأثیرگذاری بر بیننده و انتقال معانی و خوانش ذهن هنرمند تصویرساز به مخاطب است، تصویرگر در اثر خود تلاش می‌کند که پیام‌هایی را که درصدد انتقال آن است، ازنظر موضوع، محتوای فکری و شکل، قالب افکارش را بسیار غنی، باارزش و با رعایت همه‌جانبه اصول زیباشناسی را به مخاطب خود منتقل کند و در یک خلاصه می‌توان گفت که تصویرگر یا تصویرساز، روای مجسم متن است.
سید «صادق اکبری» ازجمله هنرمندان برجسته ایلامی در حوزه نقاشی و تصویرسازی است و تاکنون به خلق آثاری پرداخته که محصول مکاشفه و دریافت‌های درونی این نقاش است، وی در نقاشی‌هایش سعی می‌کند به مفهوم متعالی انسان توجه و درعین‌حال نیز از رویدادهای اجتماعی و فرهنگی پیرامون خود غافل نشود و این سیر مطالبه گری آرمان خواهانه در آثار این نقاش ایلامی کاملاً آشکار است.
همان‌گونه که در بخش اول مصاحبه با این هنرمند ایلامی اشاره شد، سید «صادق اکبری» از هنرمندان آیینی است که آثار مفهومی بسیاری را با موضوع دین، عرفان، فلسفه، جنگ و حماسه خلق کرده است، وی متولد 15 آذرماه 1339 در ایلام است، تحصیلات خود را در رشته کارشناسی ارشد علوم سیاسی به پایان رسانده و در رشته طراحی و نقاشی فعالیت هنری دارد.
شرکت در نمایشگاه‌های گروهی، برگزاری چندین نمایشگاه انفرادی ازجمله «نقش‌های ناتمام» ۱۳۹۳، «وعده صادق» 1396، «چشم‌های محسن» 1397 و «مشکات» 1398، تدریس در کلاس‌های هنری فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری، دبیری و داوری جشنواره‌های هنرهای تجسمی، تدریس در آموزشگاه‌های هنری، عضویت در انجمن‌های نقاشی را در کارنامه هنری خود دارد.
در بخش اول مصاحبه تلاش داشتیم که در گفت‌وگویی اختصاصی به بیان دیدگاه‌ها و نظرات ایشان در خصوص هنر و به‌ویژه هنر تصویرگری به معرفی تعدادی از آثار این هنرمند نقاش ایلامی ازجمله آثاری مانند «صبح صادق» که به وعده سردار حاج قاسم سلیمانی در مورد نابودی داعش اشاره می‌کند و دیگر آثار مبتلابه زمان حالی که در آن قرار داریم، بپردازیم.
در بخش دوم مصاحبه با ایشان با نیم‌نگاهی به هنر آئینی، بیشتر با نظرات این هنرمند ایلامی در خصوص توجه به رسانه هنر، هنر متعالی و انتظارات ایشان پرداخته‌شده است که توجه شما مخاطبان عزیز به آن جلب می‌شود.
موضوع اغلب آثار شما رخدادهای ملموس اجتماعی و پیوند خورده با مفاهیم دینی است، چه فرایندی به خلق آثاری با این مضامین منتج شده است؟
شرح احساسات و عواطف هنرمند در هنگام خلق آثاری که نشانه‌های دینی دارند، احوالی است که تعریف آن دشوار است، خلوتی است که هنرمند با خود دارد، در فرآیند خلق اثر، هنرمند نخست با بضاعت و معرفت دینی، سطح و عمق موضوع را کاوش و یافته‌های حاصل را با پرداختی زیبانگرانه ملهم از روح هنری به مخاطب عرضه می‌کند تا با جذابیت هر چه بیشتر به مخاطب القا گردد.
هنر متعالی و فاخر را چگونه تعریف می‌کنید؟
در مواجهه با یک اثر هنری علاوه بر ویژگی‌های کالبدی و ظاهری، شناخت ابعاد فرا فیزیکی و معنوی اثر اهمیت فراوان ای دارد، شناخت ویژگی‌ها و ارزش‌های نهفته در وجود اثر، وزن و کیفیت آن را تعیین می‌کند.
به اعتقاد من، ردپای نقش‌مایه‌ها و نشانه‌های برگرفته از مبانی دینی، عرفانی و فلسفی سنت اسلامی در هر اثر هنری، آن اثر را اصالت می‌بخشد، نشانه‌های وجود اندیشه ورزی در متن اثر و احترام به دریافت ادراکی مخاطب آن را متعالی و اعتبار می‌دهد، اما درمجموع کیفیت اثر هنری به ارزش‌های گوناگون وابسته بوده و تحلیل ارزیابی دقیق همه ابعاد برای رسیدن به اوزان آثار هنری در این کلام مختصر، دشوار است.
دیدگاه شما در خصوص هنر آیینی چیست و چه توصیه‌ای برای تقویت هنر آئینی در استان دارید؟
نشان مایه‌ها (element) در هنرهای تجسمی زبان گویایی هستندکه میانبرترین حامل، برای رسیدن پیام به مخاطبان هستند، کنکاش در تاریخ هنر و روایت‌های متعدد حاکی از آن است که (مانی معروف به نقاش پیامبر) آموزه‌های خود را برای مردم با نقاشی قابل‌فهم می‌کرد.
هنرهای تجسمی، ابزار لطیفی برای توجه و اشاره به عالم ملکوت هستند، اگر جاذبه‌های هنرهای تجسمی را در خدمت شناساندن باورهای مذهبی و الهی به‌کارگیریم، هم به نجابت هنری رسیده‌ایم و هم معرف هنری پاکیزه و طاهر شده‌ایم که از سیطره عامدانه و مهاجم مکاتب هنری غرب مصون خواهد بود و هم هویت ناب هنر اسلامی را به نمایش گذاشته‌ایم.
عصاره آثار یک هنرمند متأثر از باورهای درونی و عمیقی است که نخست خود آن را باور کرده است، آثار هنری باید منشور مواضع فکری هنرمند باشد و این، ضرورت و پیش‌نیازی برای ورود به عرصه هنر آیینی است.
نقاشی آیینی قالب هنری مناسبی است که به مدد نشان مایه‌های دینی، موجد آرامش است و توانایی جذب همدلانه مخاطب را دارد.
حمایت از هنرمندان در بسیاری از نقاط کشور با خرید آثار همراه است، نظر شما در این مورد چیست؟
ضعف معرفی ارزش فرهنگی آثار هنری از سوی متولیان فرهنگی و هنری استان و خلأ بانک اطلاعاتی هنرمندان، نبود برنامه‌ریزی در دستگاه‌های اداری برای خرید آثار هنرمندان بومی به‌منظور زینت بخشی فضای فیزیکی، هویت بخشی فرهنگی و به‌موازات آن پایین بودن توان مالی مردم برای خرید آثار هنری از مشکلات عمده‌ای است که می‌توان به آنها اشاره کرد.
در همین راستا اهتمام مسئولان ادارات و نهادهای فرهنگی هنری استان در شناساندن جایگاه هنرمندان بومی و معرفی آثار آنان، گامی در جهت ترویج فرهنگ خرید آثار هنری در جامعه خواهد بود؛ اما اولویت اول حمایت مالی مسئولان است که می‌تواند حیات هنری استان را ضمانت نماید.
در پایان، انتظار شما از مسئولان فرهنگی چیست؟
همان‌طور که اشاره شد نهادهای فرهنگی و هنری، مطالبات هنرمندان در پایین‌ترین سطح انتظار را هم نمی‌توانند برآورده کنند و در اغلب موارد نبود اعتبارات مالی مصوب در این خصوص را عذر موجه این عدم‌حمایت اعلام می‌کنند.
در مصاحبه‌های مختلف گفته‌ام که فرجام ماه‌ها زحمت و کار یک هنرمند در بازدید از یک نمایشگاه هنری یا مراسم رونمایی از یک اثر مناسبتی عبارت «موفق باشید» یا «خسته نباشید» است بدون اینکه نهادهای فرهنگی به‌عنوان ناظران بلا واسطه اندیشه کنند که هزینه خلق این آثار چگونه تأمین‌شده است.
با این شرایط به نظر نمی‌رسد اتفاق خاص حمایتی بیفتد که دلگرم ادامه کار و هنرورزی باشیم و نسل بعد به‌عنوان ادامه‌دهندگان این مسیر، وقتی جایگاه و عدم تکریم پیشکسوتان را ببینند، از هنر آیینی و اندیشه ورزی فاصله می‌گیرند و به آثار بدون محتوا و بازاری که تأثیری در بهبود و تعالی فرهنگ و اندیشه اجتماعی ندارند، روی می‌آورند.
باید پذیرفت که واقعیت‌های معیشتی چیزی نیست که از آنها چشم پوشید، هرچند کار هنرمند آیینی اعتقادی است اما همراهی مسئولان و حمایت معنوی و مالی، سبب نشاط روحی هنرمند و دلگرمی برای خلق آثاری است که امکان ضعیفی برای فروش در داد و ستدهای هنری دارند.
مسئولان فرهنگ و هنر اگر ضرورت حضور در متن زندگی اجتماعی را باور دارند، هنرمندان، مشاوران شایسته‌ای برای رسیدن به آرمانی است که در چارچوب وظایف مصوب خود دارند.
نظر شما