به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، بیش از 6 ساعت از آغاز مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سردار سلیمانی میگذرد. ازدحام جمعیت در مسیر 12 کیلومتری تا گلزار شهدای کرمان روند برگزاری آیین تشییع را با کندی مواجه کرده است.
از خیابانهای مختلف همچنان به جمعیت تشییع کنندگان افزوده میشود و متاسفانه برخی در مسیر بدرقه سردار دلها تا آرامگاه ابدی بر اثر امواج خروشان جمعیت، مصدوم شده و یا جان باختند.
دیار کریمان قبلا فقط یکبار این چنین جمعیتی به خود دیده بود و آن هم زمانی بود که مقتدایشان و رهبرشان به این استان سفر کرده بود.
علاوه بر خیابان آزادی، در خیابان های اطراف هم جمعیت زیادی در حال تردد و نزدیک شدن به گلزار شهدا هستند، عاشقان و دلدادگان «حاج قاسم» لباس سیاه پوشیده اند، بغض در گلو و اشک در چشم.
با هر کسی که هم صحبت میشوم بغضی خفته در گلو دارد و خشمی آشکار در چهره؛ و همه آنها یک نظر مشترک داشتند و آن انتقام سخت است.
با مادرانی از جیرفت و رفسنجان همکلام شدم، که از دیشب چشم به راه سردارشان هستند، می گویند: دل همه ما از غم فراق عزیزمان خون است اما ملت ایران نمی گذارند دشمن شاد بماند از این پس روزگارش را سیاه می کنیم و خواب را از چشمانش می گیریم.
از پسر جوانی که داشت با دیگر عزاداران به سینه میزد پرسیدم حاج قاسم را می شناختی می گوید: مگر کسی هم هست که سردار خود را نشناسد؟! ما همه سرباز سلیمانی ایم. با بغض در گلو می گوید: حاج قاسم، نمونه یک انسان کامل بود، اخلاق محور بود، بی ریا بود، یتیم نواز بود و یک ایرانی شجاع که استکبار حتی از شنیدن نامش هم به خود می لرزید.
اینجا پیر و جوانان دیار کویر همصدا با سراسر ایران حماسه لبیک یا خامنه ای سر می دهند و با شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» تاکید دارند که تنها انتقام می تواند دل ما را آرام کند.
یکی از جوانان دانشجو با سربند «سرباز سلیمانی ام» در حال ثبت نام در گردان دانشجویی بدریون برای آمادگی عملیات انتقام سخت است و می افزاید: دشمن زبون که قادر به رویارویی با سردار سلیمانی نبود از پشت به او خنجر زد.
ایستگاههای صلواتی و موکب ها در عمودهای عاشقی از عزاداران سردار و همرزمان گلگون کفنش با آب، چای و غذا پذیرایی میکنند. اگر حاج قاسم و همراهانش عزیز هستند کسانی هم که سختی راه را برای استقبال از پیکر پاکشان تا وعدهگاه عاشقی طی کردهاند هم عزیز است.
در یکی از موکب ها دختران برای خانواده سردار دلها نامه می نویسند تا بگویند ما همه یتیم شده ایم. اینجا هم مردم طوماری اعتراض خطاب به سازمان ملل را امضا می کنند.
از جوان دیگری که در حال امضا کردن این طومار است پرسیدم از حاج قاسم بگو، چرا به اینجا آمدی؛ این جوان که چشمایش بارانی است، می گوید: سردار سلیمانی، فقط یک سپاهی و رزمنده نبود، او نمونه یک انسان از خودگذشته و ایثارگر بود که مردانه با دشمن جنگید و مظلومانه به شهادت رسید.
با حضور مردم و نواختن گروه دامادم زنی عجب شوری برپاست. فضای شهر آکنده است از معنویت و اخلاص و قدرشناسی.
عده ای هم از صبح زود بر فراز کوه های مشرف بر گلزار شهدای کرمان ایستاده اند و ندای «وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» سر می دهند و با دستانی مشت کرده شعار «مرگ بر امریکا و اسرائیل» را فریاد می زنند.
امروز در میانه کوه هایی سرکشیده تا به آسمان آبی ارادت حضرت دوست و ستارگان آرمیده در خاک وطن، موج های خروشان عشق و ارادت مردم به سردار دلها صحنه های جاویدی است که برای ابد در ذهن تاریخ به یادگار خواهد ماند.
نظر شما