از بغداد تا اهواز در سوگ سردار/ سنگ تمام خوزستان برای حاج قاسم

از بغداد تا اهواز، از اهواز تا مشهد و از مشهد تا کرمان زمزمه های «الوداع الوداع» بلند است، صدای عشق یکصدا و یکرنگ برای «حاج قاسم» شنیده می شود، جامه های سیاه بر تن ایران است و عزایی که در عمق دل هاست برای سردار دل ها.

خبرگزاری شبستان_ اهواز،‌ معصومه صالحی: اینجا اهواز است، مرکز خوزستان بزرگ، خوزستان هشت سال دفاع مقدس و امروز میزبانی سرداری را دارد که شکوهش، جلالش و عشقش قیامتی به پا کرده است.

 

الله اکبر از این شکوه، الله اکبر از این جلال، الله اکبر از این عشق.

 

روز تاریخی دیگری در تقویم سرزمین خون و شهادت، دیار سربازها و سردارها رقم خورد؛ اینجا همه آمده بودند، خیابان های محل تشییع جای سوزن انداختن نداشت، خوزستان به احترام او تمام قد ایستاده و چشم ها به دور دست خیره؛ آنجا که پیکر سردار آهسته می رود و جمعیت اشک می ریزد برای قهرمانی که آوازه محبوبیتش مرزهای جغرافیا را در نوردیده، برای قهرمانی که یادش جاودانه می ماند در تک تک لحظه هایمان؛ در سیلی که کنارمان بود و در امنیتی که نثارمان کرد.

 

اهواز امروز میعادگاه سوگواران سیاه‌پوش قهرمان وطن بود و یک خوزستان برای او بی قراری کرد، او سردار جنگ نبود، سردار دل است، سردار مهربانی ها، او اسوه عشق است و تفسیر عاشقی، او مرحم درد است و درمان بیچارگی، او با صلابت است و با صلابت رفت .

 

 

اینجا عاشورایی دیگر 

حکایت امروز اهواز - این موزه خاطرات جنگ- دیدنی بود، اینجا عاشورایی دیگر بود! اینجا دلدادگان آمده بودند برای وداع؛ آمده بودند بگویند اگر خواب بودیم و دشمنان سردارمان را شهید کردند اما امروز از همیشه تاریخ بیدارتریم.

 

صدای یا حسین گفتن ها بلند است؛ صدای الله اکبر گفتن ها و صدای یا عباس ها ... دلم می لرزد، اشک امانم نمی دهد، شوری دیگر است در دل های همه، زیر لب می گویم سردار چه کردی با ما ...

 

یادم می آید که گفته بود «نگویید سردار»، نگوییم «سردار» پس چه بگوییم؟! «حاج قاسم» تو سردار دل هایی تا همیشه تاریخ، تو سردار بودی و سردار ماندی و سردار خواهی ماند.

 

امروز «ویرانه شود تل‌آویو به زودی، ولله نماند اثر از آل سعودی» ورد زبان همه داغداران و سوگواران حاج قاسم است؛ دیروز در سرزمین کاظمین، کربلا و نجف و امروز در سرزمین خون و شهادت دوستدارانت به دیدارت آمدند.

 

 

از بغداد تا اهواز، از اهواز تا مشهد و از مشهد تا کرمان زمزمه های الوداع الوداع بلند است، صدای عشق یکصدا و یکرنگ برای «حاج قاسم» شنیده می شود، جامه های سیاه بر تن ایران است و عزایی که در عمق دل هاست برای «سردار دل ها».

 

اینجا هر گوشه شهر نشانی از توست سردار، دل ها همه غمبار از نبودنت، چهره ها خیس از اشک های داغ رفتنت و تنها تصاویر دلنشین تو با آن چهره مهربان و لبخند شیرینت بر دست ها بلند است.

 

مدارس، دانشگاه ها و ادارات تعطیل شدند تا شرکت در مراسم استقبال از حاج قاسم حسرتی بر دل ها نشود و همه آمدند، دانش آموزان، کارمندان، دانشگاهیان، فرهنگیان ... موج موج جمعیتی است که از صبح زود بیقرار حضور سردارشان هستند.

 

 

جمعیت سوگوار و قیامتی که به پا شد

میدان مولوی اهواز از 6 صبح امروز میعادگاه سوگواران سردار دل ها شد، نوحه‌سرایی حاج صادق آهنگران، گریه ها و ناله های زنان و مردان، شعارهای پیر و جوان و یزله های مردم عرب اهواز در کنار پرچم های طایفه ای رنگا و رنگشان و حضور بزرگان عشایر بختیاری با لباس های محلی و موسیقی محلی خاص عزاداری، سنج و دمام همه و همه شوری دیگر از عشق را رقم زد.

 

«حاج قاسم علوانی» هم نام سردار است، پوستری از چهره سردار در دست دارد، آن را به سینه اش چسبانده و در حالی که اشک امانش نمی دهد فریاد بر می آورد «الموت لآمریکا»، فارسی را دست و پاشکسته حرف می زند، از کشاورزان حمیدیه است که آمده دینش را به سردار سلیمانی ادا کند.

 

می گوید: ما هرچه داریم پای نظام و اسلام می دهیم و هر چقدر هم سختی ببینیم اما از جمهوری اسلامی ایران دست نمی کشیم و نظام را تنها نمی گذاریم، سردار در جنگ با داعش کاری کرد که با امنیت زندگی کنیم و آب در دلمان تکان نخورد.

 

 

اشک هایش را با دستان پینه بسته اش پاک می کند، با صلابت خاصی که در صدایش موج می زند ادامه می دهد: سردار سلیمانی مرد بود، مردی که از جان خود برای راحتی و امنیت ما گذشت، او لایق شهادت بود اما برای ما سخت است که داغش را تحمل کنیم.

 

این کشاورز دلشکسته می گوید: یادمان نمی رود در جریان سیل او کنارمان بود، یادمان نمی رود او برای ما برای خوزستان و برای ایران چه کرد، ما دلمان قرص بود به داشتن بزرگ مردی چون قاسم سلیمانی و امروز غمی بزرگ بر دلمان نشسته است.

 

ازدحام جمعیت اجازه مصاحبه را نمی داد، حرکت مردم از میدان مولوی به سمت نادری به کندی صورت می گرفت، مسیرها مملو از جمعیتی بود که برای وداع با مردی آمده بودند که جان و امنیت و حیثیت خود را به او مدیونند.

 

 

مرگ بر آمریکا بیت الغزل شعارها

جمعیت یکپارچه شور و غوغاست، اینجا صدای مرگ بر آمریکا همچنان بلند است و فریادهای «می‌کشم آنکه برادرم کُشت»، «سردار سرفراز خوش آمدی به اهواز» و «این گل پرپر ز کجا آمده؟ از سفر کرب و بلا آمده» به آسمان می‌رود.

 

«معصومه کریم زاده» سینه زنان در میان جمعیت به جلو می رود به عشق وداع با سردار؛ از احساسش که می پرسم بغضش می ترکد، با گریه می گوید: «دلم نمی خواست به این زودی خبر شهادت سردار سلیمانی را بشنوم، واقعا شنیدن خبر شهادتش برایم سخت بود و این چند روز به سختی گذشت».

 

او که از فرهنگیان خوزستانی است، ادامه می دهد: «راه سردار سلیمانی عزیزمان ادامه دارد و این اقدام ترامپ و دولت جنایتکار آمریکا که ناشی از زبونی و خواری آنان است، قطعا به گفته مقام معظم رهبری انتقام سختی خواهد داشت».

 

 

و کودکان سلیمانی

کودکان و خردسالان در آغوش مادر، بر دوش پدر و بعضی در کالسکه‌ها صحنه هایی از خروش امروز است که حرف های زیادی را با خود برای گفتن به همراه دارد، کودکانی که تصاویر سردار را در دست دارند.

 

«ماندانا» دانش آموز اهوازی از این کودکان است، دست در دست پدر دارد و با دست دیگر تصویر سردار سلیمانی را بالا برده، در میان جمعیت به سختی حرکت می کند اما از اینکه در مراسم تشییع قهرمان وطن شرکت کرده خوشحال است.

 

صدایش در میان شعارها و نوحه ها به سختی شنیده می شود، می گوید: «خیلی به پدرم اصرار کردم تا مرا همراه خود به این مراسم آورد چون به خاطر شلوغی جمعیت نگرانم بود و حالا خوشحالم که اینجا هستم تا به دشمنان اسلام و دشمنانی که سردار و قهرمان وطنم را ترور کردند بگویم ما راه همه شهیدان و راه سردار سلیمانی را ادامه می دهیم و از ترورها و تهدیدهای آنها نمی هراسیم».

 

 

حضور انبوه جمعیت مردم برگزاری مراسم را با مشکل مواجه کرده بود؛ خودروی حامل پیکر سردار به جای میدان مولوی از وسط مسیر یعنی از حسینه ثارالله وارد جمعیت شد، این خودرو در طول جمعیت بارها و بارها متوقف شد.

 

حضور جوانان کفن پوش در میان جمعیت جلب توجه می کند، امیر یکی از این جوانان است، می گوید: «شهادت سردار همه ما را متحد کرد و در یک جبهه ضدآمریکایی قرار داد و یکصدا فریاد می زنیم تا آخرین قطره خون از راه حاج قاسم سلیمانی دفاع خواهیم کرد».

 

او ادامه می دهد: «امروز آماده ایم تا بگوییم آمریکا و همرزمانش هیچ غلطی نمی توانند بکنند و ما برای دفاع از میهنمان و آرمان های بلند نظام جمهوری اسلامی ایران همیشه آماده هستیم و گوش به فرمان رهبری خواهیم بود».

 

 

می رود تا همیشه بماند

فضا سراسر شور و عشق بود، دمام نوازان دمام می نواختند، نوحه سراها نوحه می خواندند، مردم اشک می ریختند و سینه می زدند، جوانان شعار می دادند و سردار بر دستان خوزستانی ها تشییع می شد تا مقصد بعدی او مشهد الرضا باشد.

 

قهرمان وطن، فرزند شایسته ایران ترا به علمدار شباهت است و ملک سلیمانی تو قلب های بی قرارمان است؛ منت بر دل ها نهادی به سرزمین نور، سرزمینی که یاد تو و رشادت های ترا بر تارک تاریخ حک کرده است خوش آمدی تا بار دیگر این سرزمین ترا در آغوش بگیرد و این بار بلندتر از گذشته فریاد برآورد که تا همیشه تاریخ اسطوره خوزستان خواهی ماند.

 

کد خبر 877189

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha