دکتر مهدی حامد سقایان با اشاره به گسست تاریخی ایجاد شده در سیر طبیعی تعزیه در ایران در دوران معاصر به خبرنگار شبستان گفت: اگر شکل اصیل تعزیه ادامه پیدا میکرد شاید به نوعی نمایش ملی دست مییافتیم.
وی ادامه داد: همین که تعزیه به روستاها پناه برد اصالت خود را از دست داد و سیر تکاملی آن نیز منقطع شد تا پس از انقلاب بار دیگر مورد توجه قرار گیرد، اما دیگر آن تعزیه پیشین نبود. هم به لحاظ متن و شبیهنامهها دچار ضعف و انحطاط شده بود و هم از نظر شخصیتپردازی با شبیهنامهها متفاوت بود.
سقایان همچنین افزود: اگر نگاه تماتیک داشته باشیم مضمون تعزیه نیز دچار افت شد و از نظر فرم اجرایی نیز دیگر اصالت خود را نداشت؛ چرا که از محل اصلی خود که تکیهها بودند، فاصله گرفت؛ تکیهها یا تماشاخانههایی شبیه سالنهای نمایش در غرب که صرفا متعلق به نوحهخوانی و مراسم عزاداری بودند ولی امروز جز چند نمونه در شهرها اثری از آنها باقی نمانده است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود دوره رضاشاه را آغاز دوران گسست تعزیه دانست و افزود: در این زمان یک دوره فترت داریم که تعزیه در آن تعطیل میشود و فقط در روستاها تداوم مییابد تا همان قشر روستایی بار دیگر پس از انقلاب تعزیه را به شهرها بازگردانند و همانگونه که میبینید بسیاری از تعزیهخوانان معروف امروز از اهالی روستاها هستند.
وی درباره لزوم احیای تعزیه به شکل اصیل آن گفت: باید شکل موضعی تعزیه از طریق کارهای پژوهشی احیا شود. از سوی دیگر باید آموزشهای علمی در این زمینه مورد توجه قرار گیرد چرا که هنوز آموزش تعزیه سینه به سینه است و ما در آموزش هنرهای سنتی به ویژه تعزیه تجربه آکادمیک نداریم.
سقایان اضافه کرد: می توان با تحقیقات و پژوهش های آکادمیک درباره تعزیه و بررسی شیوه های اجرایی، حداقل آن را به شکل موزه ای احیا کرد، اما باید دانست آن سنت تعزیه که از میان رفته دیگر به همان شکل پیشین امکان بازیابی ندارد.
ادامه دارد...
پایان پیام/
نظر شما