به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، ۲۲ دی سالروز درگذشت مردی است که پدر موسیقی فولکوریک گیلان لقب دارد. اگرچه ۱۲سال از دم فروبستن احمد عاشورپور میگذرد، اما طنین صدای وی هنوز در غازیان و موجشکن انزلی طنینانداز است.
مردم هنوز آهنگهایش را دوست دارند و هرجا که میروی طنین صداي عاشورپور میآید؛ در اسکله و بندر و ماهیگیران به وقت پرهاندازی و کرجی رانها و زنان شالیکار بهوقت نشای برنج، کارگران و راننده پشت فرمان و بچههاي امروز و فردا ترانههايش را گوش میدهند و با خود زمزمه میكنند.
احمد عاشورپور اگرچه مهندس کشاورزی بود ولی خواننده، آهنگساز و ترانهسرایی بود که بیشتر ترانههای او به زبان گیلکی و برخی نیز به زبان فارسی است و به خاطر فعالیتهایش در انتشار ترانههای گیلکی، بهعنوان پدر موسیقی محلی (فولکلور) گیلان از وی یاد میشود.
احمد عاشورپور، در ۱۸ بهمن ۱۲۹۶ در غازیان بندر انزلی زاده شد. تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش گذراند و چنان که خودش در مصاحبهای گفته است، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخته است.
عاشورپور آوازخوانی و ترانهسرايی را به شكل غيرحرفهای از دبيرستان آغاز كرد و بعدها به يادگيری موسيقي پرداخت. سالهای ابتدايی دانشگاه در جمعهای دوستانه و كنسرتهای بندرانزلی ترانه میخواند و در سال ۱۳۲۲ به ابوالحسن صبا معرفی شد و اینگونه صدای عاشورپور به رادیو تهران رسید و به خوانندگی پرداخت.
وی به دعوت روحالله خالقی با انجمن ملی موسیقی همکاری کرد. همکاری عاشورپور با رادیو دو دوره بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ و ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۸بود. شعر چند ترانه او را شادروان «جهانگیر سرتیپ پور» سروده است.
جلوههای گوناگون زندگی احمد عاشورپور، نشانگر مجموعهای از ویژگیهای بارز و برجسته در شخصیت اوست. در عرصه هنر عاشورپور، آهنگساز، ترانهپرداز و خوانندهای با صدای گرم و رسا بود. نخستین بار عاشورپور با توصیه استاد ابوالحسن صبا به رادیو رفت، در آن زمان او و معتمد وزیری (از اهالی کردستان) نخستین کسانی بودند که ترانههای محلی را به عرصه رادیو کشاندند.
در دورانی که ترانههای محلی بسیار حقیرتر از خواندن ترانههای معمول به نظر میآمد، او به خواندن ترانههای مردمی پرداخت، ترانههایی که رنگ و بوی زندگی مردم کوچه و بازار، مردم زحمتکش و تهیدست را داشت. در سال ۱۳۳۲ وقتی عاشورپور از فستیوال هنری جوانان در بخارست به ایران باز میگشت او را بازداشت کردند و به زندان رفت و سپس به تعبیدگاه خارک فرستاده شد. پس از آزادی به هر جایی که برای کار کردن پا میگذاشت بیدرنگ نامه ساواک هم در پی او میآمد با این مضمون که به مهندس احمد عاشورپور شغل حساس واگذار نکنید. ولی تواناییهای علمی و مدیریتی مهندس عاشورپور چنان بود که سرانجام راه را میگشود و دیگران را به تکریم در مقابل دانش خود وا میداشت. در یک فقره از تدبیرهای علمی و فنی او جان۲۸ هزار دام را از خطر مرگ رهایی داد.
وقتی در دوران سربازی در برابر سربازان به گونه احمد سیلی زده شد و از پرسیده شد که تو برای چه کسی میخوانی؟ عاشورپور روی برگرداند و رو به سربازان گفت: من برای شما میخوانم و خواند: آی لیلی، جان لیلی، می جان جانان لیلی و به گفته شاهدان همه سربازان با او، همصدا شدند.
عاشورپور در عرصه هنر، خلاق بود، او به خوبی میدانست که هنر وقتی زنده است که مانند هر پدیده زنده دیگر در کار دفع و جذب باشد و موزیسین خلاق کسی است که در کار خود عناصر مثبت را از فرهنگ موسیقیایی سایر ملتها جذب و بعضی عناصر منفی یعنی عناصر کهنه و بیاثر را دفع کند. او میدانست اصالت معنای کهنگی و در جا زدن ندارد بلکه هنر وقتی اصالت دارد که ضمن در برداشتن ویژگیهای عمومی، دارای مهم ترین شاخص ماندگاری یعنی محصول زمانهاش باشد و از دل نیازهای زمانه برآمده باشد.
او فرق موسیقی کهن و ارگانیک را با موسیقی اصیل روزآمد معنا کرد و بر همین اساس بود که او با موسیقی مردمی اروپا آشنایی یافت و نزد یک خانم اتریشی به آموزش موسیقی پرداخت.
موسیقی عاشورپور نه تقلید مبتذل از موسیقی غرب بود و نه بیان ساده و بلاواسطه ملودیهای تکراری مردم کوچه و بازار. موسیقی عاشورپور بازآفرینی خلاق و هنرمندانه موسیقی فولکور و مردمی بود.
امید، عنصر شاخص محتوای ترانههای عاشورپور بود، مردمی که در پهنه شالیزارها به جنگ زالوها میروند تا زندگی را پیدا کنند، آنها موسیقی امید بخش و نشاط آور میخواهند، موسیقی که توفان دریا را بسراید و در غوغای جمعه بازار، زندگی را به عرصهٔ کلام بکشاند.
ترانههای عاشورپور آکنده از امید بود. عاشورپور آرزو داشت يك كنسرت مجانی براي همشهريانش روی موجشكن انزلی برگزار کند، آرزويی كه تحقق نيافت. خاطرات وی در کتابی تحت عنوان «آفتاب خیزران، دریا طوفان» به چاپ رسیده است.
عاشورپور در ۲۲دی ماه ۱۳۸۶ در تهران درگذشت و در گورستان بی بی حوریه در غازیان بندرانزلی به خاک سپرده شد.
نظر شما