خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی به عنوان یکی از مهمترین مراسم مذهبی مردم ایران، شکل دهنده بزرگترین گردهمایی های سالانه در میان مردم مناطق مختلف کشور است؛به طوری که این عزاداری هرساله در موعدی مشخص مردم آن منطقه را دور هم جمع می کند. اما نکته جالب در این میان، آمیختگی عزاداری شهادت امام حسین(ع) با سنت های مناطق مختلف است به گونه ای که تاثیر این سنت ها را بر گونه های متنوع عزاداری در شهرها و روستاهای ایران به خوبی می توان مشاهده کرد. «پولکه گردانی» یکی از این گونه های متنوع عزاداری است که هر ساله اهالی روستای شیشیوان استان آذربایجان شرقی را گردهم می آورد. «احسان مقدسی» فیلمساز جوانی است که مستند «آتش« را درباره این مراسم ساخته است؛مستندی که آذرماه امسال در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمد. آن چه در پی می آید بخش نخست گفتگو با این فیلمساز درباره «آتش» است:
صحنههای مربوط به مراسم پولکه گردانی خوب از آب درآمده اند. سه بار این مراسم را در مستند می بینیم. یک بار از نمای لانگ شات، بار دوم نزدیکتر و در نهایت به صورت صحنه آهسته همراه با موسیقی. این روند از خشونت این اتفاق کم میکند و در صحنه پایانی لطیفترین تصویر را از پولکهگردانی میبینیم.
به همه اینها در تدوین فکر شد. البته در ورژن اولی که زدیم آن لانگشاتهای اول از مراسم را نداشتیم. بعد احساس کردیم که حداقل درباره این گردهمایی از ابتدا مقداری دیتا بدهیم.
این تصاویر چگونه فیلمبرداری شد؟
ما سه دوربین داشتیم و ازاجرای مراسم، حدود ۱۷، ۱۸ ساعت راش بدست آمد. آن اسلوهایی هم که اشاره کردید از همان ابتدا اسلو فیلمبرداری شده است. تلاش کردم با دیدن، دیدن و دوباره دیدن این راشها، خودم به یک زیباییشناسی از مراسم دست پیدا کنم.
این روایت قصهمانندی که در مستند می بینیم، از ابتدا در ذهن داشتید و تصاویر را بر اساس آن فیلمبرداری کردید؟
این ریتیمی که میبینید محصول حضور خودم در مراسم است(فیلمبردار اصلی و مدیر فیلمبرداری خودم بودم، سه با آتش گرفتم و دو بار موهایم سوخت) ولی در نهایت از همین تجربه حضور در مراسم و نزدیکی با آدمها و مرور راشها روایت فیلم درآمد. در واقع مرور پی در پی راشها که از زاویههای مختلف فیلمبرداری شده بود، نقش مهمی داشت.
چه شد که این موضوع را برای مستندسازی انتخاب کردید؟ با توجه به این که پس از تحصیل در آمریکا به تازگی به ایران بازگشته اید...
بله، آنجایی که من به دنیا آمدم به این منطقه نزدیک بود و می دانستم چنین مراسمی برپا می شود، اما آشنایی با این مراسم برایم کافی نبود. تصمیم گرفتم با مردمش یک مدت زندگی کنم...
چه مدت در آن منطقه ماندید؟
حدود یک ماه و نیم خیلی فشرده و صبح تا شب. می خواستم هم پژوهش کنم و هم اجازه دهم مردم آن جا با دوربین آشنا شوند. در حین این یک ماه و نیم به این نتیجه رسیدم که میشود علاوه بر این مراسم، به کلیت عزاداری عاشورا هم پرداخت بدون اینکه از خط قرمزها عبور کرد. از آن جا بود که برنامه تولید این فیلم آغاز شد.
خودتان اهل کجا هستید؟
من ترک زبان هستم، اهل تبریزیام. اما جالب است بدانید خود تبریزیها هم نمیدانستند هرساله چنین مراسمی برپا می شود. اگرچه این مراسم صدها سال است که در آن منطقه برگزار میشود اما بازتاب چشمگیری نداشته است.
نظر شما