خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- مریم داوری: «هادی خورشاهیان» شاعر و نویسنده ای است که برای سه گروه سنی کودک، نوجوان و بزرگسال کتاب می نویسد. وی که متولد 1352 در گنبد طاووس است دارای مدرک لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران است و گواهینامه هنری درجه دو که معادل فوق لیسانس است، دارد. از وی تا کنون 100 عنوان کتاب منتشر کرده است. وی همچنین داوری بسیاری از جشنواره های ادبی همچون کتاب سال جمهوری اسلامی ایران،کتاب برتر کودک و نوجوان، کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، داستان کوتاه پایداری و کنگره شعر دفاع مقدس را بر عهده داشته است. به منظور اطلاع از آثار جدید خورشاهیان گفتگویی با وی ترتیب دادیم که بدین شرح است:
چه کتابی در حوزه بزرگسال به تازگی از شما منتشر شده است؟
یک کتاب با عنوان «من فقط دو نفر را کشته ام» دارم که به تازگی چاپ شده است. این کتاب مشتمل بر 230 صفحه و چهل فصل است.
«من فقط دو نفر را کشته ام» را در چه قالبی نوشتید و کدام انتشارات آنرا چاپ کرده است؟
این کتاب ، رمان است که حدود یک ماه پیش از سوی انتشارات هیلا منتشر شده است.
موضوع«من فقط دو نفر را کشته ام» چیست؟
موضوع رمان، پلیسی خانوادگی است. داستان در مورد خانواده ای 4 نفره است . پدر خانواده بنگاه دار است و یک دختر 8 و یک پسر 4 ساله دارد.مرد خانواده متهم به قتل می شود، در مسیر بازداشت، فرار می کند و در نهایت دستگیر می شود و به زندان می افتند.
با وجود یک ماه از انتشار «من فقط دو نفر را کشته ام» چه باز خوردی از آن گرفتید؟
سعی کردم به گونه ای داستان پردازی کنم و بنویسم که افراد به خواندن رمان علاقمند شوند. تعدادی از خوانندگان این اثر گفتند که با اینکه کتاب در مورد ماجرای قتل و اختلافات خانوادگی است اما خیلی سنگین نبود. طنز موجود در داستان، فضا را تلطیف کرده است.
در حوزه کودک چه کتاب یا کتابهایی به تازگی از شما منتشر شده است؟
سه کتاب داستان با عناوین جزیره پرچم ها، روزی که خورشید قهر کرد و گربه ایرانی در چکمه ایتالیایی به تازگی وارد بازار کتاب شده است.هر کدام از این کتاب ها ۲۴ صفحه دارد.
این مجموعه از سوی کدام انتشارات و برای کدام گروه سنی چاپ شده است؟
این مجموعه را که با نگاه جهانی نوشتم از سوی نیستان برای گروه سنی که شامل بچه های کلاس دوم و سوم ابتدایی چاپ شده است.
چه شد که تصمیم گرفتید کتابی با نگاه جهانی برای کودکان بنویسید؟
در سال پیش که برای شرکت در نمایشگاه به ایتالیا رفتم، به هشت شهر ایتالیا سر زدم و متوجه شدم که مهاجران زیادی دارد. آنجا به ذهنم رسید که کاری بنویسم که بومی نباشد بلکه جهانی باشد. این مجموعه به نوعی بچه ها را به صلح و مهربانی، دوستی و احترام دعوت می کند. در نظر داشتم با این کار بچه ها را به هم نزدیک تر کنم.
در بخشی از کتاب « من فقط دو نفر را کشته ام» آمده است: کاظم هاج و واج نگاهم میکرد. با بیرحمی تمام گفتم: «تو اصلا بچهدار نمیشی، واسه همین زنت ولت کرده سی سال پیش. یه مدت آسایشگاه روانی بستری بودهای. این خونه و اون ویلا هم مال تو با دوستت نیست. ویلا رو کرایه کرده بودی و این خونه هم مال یکیه که آمریکاست و تو از خونهش مراقبت میکنی.»
کاظم وا رفت. انتظار شنیدن این حرفها را نداشت. با صدایی که بهزور شنیده میشد گفت: «تو کی فرصت کردی اینا رو از نسیم بپرسی؟»
نظر شما