خبرگزاری شبستان، گرگان- داود خاندوزی: شهید حجت الاسلام«ولی الله سلیمانی فرد» یکی از شهدای دفاع مقدس است و نخستین شهید روحانی دفاع مقدس در استان گلستان به شمار می رود.
شهید سلیمانی فرد متولد روستای «ازنی» بخش چهاردانگه شهرستان ساری است، وی در خانواده ای کشاورز به بالندگی رسید و پس از ازدواج مدتی در گرگان سکونت داشت و در ۲۲ مهرماه ۱۳۵۹ در سرپل ذهاب به فیض شهات نائل آمد.
نخستین شهید روحانی استان گلستان برای فراگیری علوم حوزوی در شهر قم نزد علمای برجسته اساتیدی چون شهید آیت الله مرتضی مطهری و آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله نوری همدانی و… کسب فیض کرد و در دوران انقلاب نیز یکی از مبارزین به شمار می رفت و در شهرهای مختلف کشور از جمله شیراز، کرمان، خمین، زاهدان، اراک، ساری، گرگان به تبلیغ و افشاگری و مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت و بر اثر این سخنرانی ها از سوی ساواک بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفت.
شهید سلیمانی فرد در همان روزهای ابتدایی جنگ به عنوان اولین گروه رزمی تبلیغی روحانیون در معیت حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب در جبهه های غرب کشور به انجام رسالت تبلیغی و جهادی خود پرداخت و در همان روزهای سیاه جنگ به مقام رفیع شهادت نائل شد.
به تاسی از این سخن نورانی امام(رحمه الله علیه) که نگذارید پیشکسوتان عرصه ایثار و شهادت در کوران زندگی و پیچ و خم زندگی به فراموشی سپرده شود با حجت الاسلام«روح الله سلیمانی فرد» فرزند این شهید بزرگوار گفتگو می کنیم.
شهیدحجت الاسلام سلیمانی فرد را معرفی کنید؟
شهید بزرگوار «حجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد» روحانی مبارز انقلابی و مکتبی در خط امام(رحمه الله علیه) و ولایت بودند و در زمان خود و در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرینی کردند و از زمره افرادی بودند که در حوزه کارزار ایثار و شهادت و تقدیم جان از بسیاری از هم کیشان خود سبقت گرفتند.
شهدا همه عزیز هستند و چراغ و مشعل هدایت هستند و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند شهدا امامزادگان عشق هستند و آن تربت پاک شهدا است که تا ابد دارالشفاء آزادگان و ملجأ همگان خواهد بود.
این شهید بزرگوار از خصوصیاتی که داشتند پیشگامی در دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی بود و در دفاع از ارزش های انقلاب و ولایت به هیچ وجه محافظه کار نبودند.
گرچه یک طلبه وظیفه ذاتی دفاع از کشور را برعهده ندارد اما روحانیت مفتخر است که نسبت به جمعیتش و نسبت به سایر اقشار بیشترین میزان شهید را در طول هشت سال دفاع مقدس تقدیم کرده است.
شهید سلیمانی فرد چگونه به شهادت رسید؟
31 شهریور سال 59 که آغاز جنگ بود و ابرقدرت های غرب و شرق با محوریت صدام ملعون و رژیم بعثی عراق نسبت به جمهوری اسلامی ایران تعرض داشت و در همان روزهای نخست جنگ نخستین گردان رزمی و تبلیغی طلاب در قم به سرپرستی آیت الله عظمی نوری همدانی از مراجع معظم تقلید شکل می گیرد که برخی از طلاب جوان استان از جمله شهید مبارز حجت الاسلام سلیمانی فرد عضو این گردان رزمی و تبلیغی بودند.
شهید سلیمانی فرد محور نخستین گردان رزمی و تبلیغی طلاب در قم بود و این گردان به منطقه عملیاتی اعزام می شوند.
این گردان در دو دسته یکی به غرب و دیگری به جنوب کشور اعزام می شوند و شهید حجت الاسلام سلیمانی فرد عضو دسته غرب بود و آیت الله نوری همدانی نیز این کاروان را رهبری می کردند.
شهید در کرمانشاه به لشکر زرهی و پس از آن به گیلان غرب و اسلام آباد و نهایتاً به پادگان ابوذر اعزام می شوند و این مهم در مقطعی بود که شهید بزرگوار شیرودی و کشوری که از ارتشیان ولایتمدار آن زمان بودند مقاومت می کردند.
در آن زمان قصر شیرین سقوط کرده بود و سرپل ذهاب نیز در محاصره تانک های بعثی قرار داشت و نیروهای رزمی انسجام لازم را نداشتند و گروه های مردمی شامل سپاه و بسیج و روحانیت نیز با لباس روحانیت در هفته نخست جنگ در منطقه حضور داشتند و این حضور برای رزمندگان سپاه و ارتش سیار تعیین کننده و امید بخش بود.
حجت الاسلام سلیمانی فرد سرانجام در تک دشمن و در منطقه دشت ذهاب در تاریخ 22 مهر سال 1359 به شهادت می رسد و با توجه به اینکه تا سال 60 بسیجیان و نیروهای مسلح پلاک نداشتند و تمام لباس مقدس روحانیت و کارت هایی که همراه داشتند در مدرسه سرپل ذهاب که قرارگاه آنها بود گرفته شده بود شهید جاویدالاثر شدند.
در زمان شهادت نیروهای ایرانی در تک دشمن مجبور به عقب نشینی شدند و پیکر مطهر شهید باقی ماند و تا یک سال و نیم این منطقه نیز در تصرف نیروهای بعثی بوده و از پیکر این شهید بزرگوار دیگر اثری پیدا نشد و مثل مادرشان حضرت زهرا(سلام الله علیها) جاودانه الاثر و خوشنام باقی ماندند.
از خصوصیت این شهید بزرگوار برایمان بگویید؟
پدر شهیدم به دنبال اسم و رسم نبودند و جایی که دفاع از اسلام، دفاع از انقلاب و مردم مطرح می شد محافظه کاری نداشتند و از نخستین روزهای جوانی به امام(رحمه الله علیه) لبیک گفتند و در کنار مردم قرار داشتند.
هنوز به دنیا نیامده بودم که پدرم به شهادت رسید و او وصیت کرده بود که اگر فرزندم پسر شد نامش را روح الله بگذارید و علت آن عشقی بود که شهید بزرگوار به امام خمینی (رحمه الله علیه) داشتند.
به وصیت شهید نام من روح الله گذاشته شد و 6 ماه پس از شهادتش بنده به دنیا آمدم ولی آن چیزی که از این شهید بزرگوار شنیدم چند خصوصیت شاخص بود و یکی از آنها مبارزه و ایستادگی در برابر رژیم طاغوت بود.
در زمان ستمشاهی ظلم زیادی به مردم شد و شهید بزرگوار چندین بار علیه شاه و رژیم صحبت کردند و سخنرانی هایی در زرند کرمان داشتند که نوارهای سخنرانی شهید موجود است، ایشان در شیراز، گرگان، استان مازندران و سیستان و بلوچستان با جسارت و روحیه انقلابی گری سخنرانی کردند.
در روزهایی که انقلاب اسلامی به پیروزی می رسد شهید بزرگوار تلاش کردند که کتابخانه برای نوجوانان و جوانان تاسیس کنند.
روستای ما تا سال 64 برق نداشت و با این وجود کاست های نوار را با صدای شیوای خود از زندگی معصومین(علیهم السلام) ضبط می کرد و در اختیار نوجوانان و جوانان قرار می داد.
سال 1355 در زادگاه خود در روستای ازنی در منطقه چاردانگه ساری کتابخانه تاسیس کردند، شهید در قم زندگی می کردند و پس از ازدواج در قم ساکن بودند.
چه شد که شما نیز مثل پدر لباس روحانیت را بر تن کردید؟
در دوران کودکی علاقه نداشتم و مرحوم مادرم تاکید داشتند که راه پدر را ادامه دهید و پس از سپری کردن دوران کودکی متوجه شدم روحانیت مثل چشمه زلالی است که معرفت افزایی می کند و نماد دینداری مردم است و لازم است در این عرصه وارد شوم و از این مسیری که آمدم پشیمان نیستم و امیدوارم لایق باشم و از مسیر حقیقی منحرف نشوم.
شهید بزرگوار چه وصیتی داشتند؟
شهید بزرگوار دو وصیت داشتند یکی وصیتی بود که والده من از روی احساسات نگارش کردند و همچنین وصیت دیگر شهید شب قبل از شهادت بر پشت اعلامیه ای که مجاهدین خلق برعلیه حکومت و امام(رحمه الله علیه) صادر کرده بودند، نگارش شده و شهید در این وصیت جمله کلیدی دارد و بیان می کند که «اسلام و انقلاب پایدار نمی ماند مگر به کشته شدن ما و پس ای گلوله ها و ای شمشیرها بیاید ما را در برگیرید تا اسلام عزیز و جمهوری اسلامی پایدار بماند» و این مهم نشان می دهد هدف شهدا حفظ ارزش های اسلامی است.
با توجه به اینکه در حال حاضر مدیرکل اوقاف و امور خیریه هستید در جوار امامزادگان به شهدا نیز خدمت می کنید، توصیف شما از شغلتان چیست؟
بر اساس موقعیت شغلی در کنار جوار شهدا حضور دارم و به شهدا و امامزادگان خدمت می کنم؛ ما مدیون شهدا هستیم و فرزند شهید هستم و سر تعظیم در برابر همه ایثارگران و رزمندگان و خانواده شهدا فرود می آورم مردم از ما انتظار دارند تا با کمترین هزینه بیشترین بهره وری را داشته باشیم.
تمام و وقت خود را گذاشتیم تا مشکلات مردم را حل کنیم قطعا اگر امروز پدر شهید من حضور داشت وقت خود را برای محرومیت زدایی هزینه می کرد و قطعا با مشاهده فقر به اقداماتی همچون تأسیس حمام عمومی و مدرسه اقدام می کرد.
شهید در زمان حیات وقف مشارکتی داشتند و در آن زمان که رژیم به روستاها توجه نمی کرد حمام عمومی، مدرسه و کتابخانه تاسیس می کردند که در راستای فقر زدایی و اعتلای مسائل فرهنگی بود.
یکی از رسالت اصلی ما گره گشایی از مردم و ترویج فرهنگ ایثار شهادت است که ترویج آن انقلاب اسلامی را در تلاطم های دشمنی ها بیمه می کند.
گاهی در جامعه خبرهایی از حذف نام شهدا در کوچه ها و معابر می شنوید، آیا نام شهدا از دل ملت ایران می رود؟
متاسفانه شاهد هستیم که برخی در کتب درسی نفوذ کردند تا نام شهدا را حذف کنند تا جوانان و نوجوانان ما دغدغه شهدا را نداشته باشند.
نسل سوم و چهارم انقلاب از نسل نخست انقلاب هوشیارتر است همانطور که هوشمندی و شور جوانان را در سیل اخیر در استان گلستان مشاهده کردیم.
یادواره شهدا به زنده نگه داشتن راه اسلام کمک می کند امام(رحمه الله علیه) فرمودند که اسلام با محرم و صفر زنده مانده است و باید در مسیر اعتلای اسلام و ترویج فرهنگ ایثار شهادت گام برداریم.
شهید سلیمانی فرد در شب عاشورا در استان کرمان و سال 56 بیان کرد «آنها شهید شدند راه نورانی را رفتند و ما که ماندیم یا باید راه سرخ شهادت را انتخاب کنیم و یا زینب وار پشت ولایت خود ایست کنیم».
مردم ما به روحانیت علاقمند هستند و نمی توانیم پدیده ای که در یک مکان اتفاق می افتد را به کل جامعه تعمیم دهیم.
نظر شما