چگونگی تأثیر میزان درآمد و رزق و روزی در زندگی انسان

رزق بودن هرچيزى منوط به ميزان انتفاع و بهره بردن از آن است و برخی دارایی های زیادی دارند، اما بهره حقیقی از آنها نمی برند؛ لذا این ها رزق شان محسوب نمی شود، بلکه این اموال تنها وبال گردن‌شان خواهد بود و باید در برابرش حساب پس بدهند.

خبرگزاری شبستان_اصفهان: «برکت» یکی از پرکاربردترین مفاهیم اقتصادی در آموزه‌های دینی است که در حوزه های مختلفی به کار می رود.


برکت در هر چیزی با توجه به آن چیز و کاربردهای آن معنا و مفهوم می‌یابد و با توجه به ارزش و جایگاه هر چیزی، برکت آن تفاوت می‌کند، ولی با این همه، مراد از برکت، ایجاد زمینه‌های مناسب برای بهره گیری بیشتر، درست، مفید و در حد اعلی از آن چیز در مسیر کمال و دست یابی به حقیقت مطلق است.


«رزق» نیز در معنای قرآنی و روایی، خود به هر چیز، اعم از مادی و معنوی اطلاق می‌شود که در طول حیات انسان و برای رسیدن به حیات طیبه، از سوی خداوند به او اعطا می شود.


رزق برابر ظرفیت و قابلیت شخص بوده و اندازه مخصوصی دارد که از آن تجاور نمی‌کند و دسترسی به آن نیز از طریق اسباب و وسایل مادی ممکن است. رزق معنایی خاص دارد که نقش خداوند در آن بارز است ولی درآمد، خود شخص دخالت دارد، در رسیدن رزق مقدر، فقر یا داشتن ثروت دخالت ندارد. 


این در حالیست که تأملی بر نگرش حاکم بر جامعه نشان می دهد بیشتر مردم به دلیل نگرانی از آینده مالی و برای تأمین رفاه و معاش زندگی، عمده تلاش خود را معطوف به کسب «درآمد» بیشتر می کنند و از مفهوم رزق غافل می شوند.

 

دنیای پیرامون نشان می‌دهد که هستی حساب و کتاب دارد. علوم گوناگون را که نظاره می‌کنیم، قواعدی کشف می‌کنیم که می‌توانیم بر مبنای آن ها برنامه‌ریزی کنیم. حال سوال این است که آیا در زمینه رزق، روزی و کسب درآمد هم حساب و کتاب وجود دارد؟ قواعدی که خداوند برای امور مالی گذاشته است چیست؟ چگونه می‌توانیم بر اساس قواعد و سنت های الهی، برای امور مالی زندگی خود برنامه‌ریزی کنیم؟

 

پاسخ به این سوال ها و همچنین روشن شدن تفاوت این مفاهیم و چگونگی تاثیر گذاری آنها بر سبک زندگی و نحوه تلاش برای کسب درآمد و روزی ما را بر آن داشت تا به این بهانه در گفتگوی اختصاصی با «زهرا ابراهیمی» مدیر مرکز نویسندگی سریر و کارشناس مذهبی به واکاوی بیشتر این موضوعات بپردازیم، گفتگوی ما را بخوانید:

 

در مفاهیمی دینی رزق چه معنایی دارد؟

رزق از جمله اموریست که خداوند نسبت به بندگان، بر خود واجب کرده است.
هرآنچه در زندگی، از ناحیه ی خداوند، مقدر و به صورت مستمر به انسان  برسد و مورد انتفاع و بهره ی حقیقی انسان قرارگیرد رزق او محسوب می شود؛ خواه مادی باشد یا معنوی.
رزق حقیقی و واقعی همان مقداری است که انسان به واسطه ی آن می تواند بندگی کند.
از یک طرف انسان تلاش می کند و بدون حرص داشتن با توکل بر خدا برای کسب روزی حلال گام بر می دارد. از طرفی یقین به رزق مقدر دارد و از سویی تمام هم و غم خویش را صرف دویدنهای بی اساس نمی کند.
 بنابراین در رزق چهار ویژگی اصلی نهفته است: یکی از ناحیه ی خداوند بودن، دوم مقدر شدن آن، سوم مورد انتفاع و بهره مندی قرار گرفتن و چهارم استمرار.


آیا معنای درآمد با رزق متناظر است و یا مفهوم دیگری دارد؟
درآمد آن چیزی است که انسان در قبال انجام کاری اعم از خوب یا بد دریافت می کند، لذا کم یا زیاد بودن درآمد برای انسان به عوامل متعددی از جمله میزان تلاش، شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... بستگی دارد اما رزق آن نعمتیست که از ناحیه ی خداوند معین شده است. 

درآمد کم ممکن است منجر به فقر و درآمد زیاد باعث ثروت گردد در حالی که رزق ربطی به فقیر بودن و ثروتمند بودن ندارد و از ناحیه ی خدا بر بندگان مقدر شده است.
گاهی زیرکی و فریبکاری انسان منجر به درآمد بیشترمی شود و سادگی او، درآمد او را کاهش می دهد در حالی که رزق ربطی به زیرکی و سادگی انسان ندارد و برای هر کس مقدار معین و مشخصی دارد.
در آمد مستند به بندگان خداست چرا که انسان متناسب با امور اعتباری و قراردادی با سایر بندگان،  درآمد معینی دارد اما رزق مستند به خداوند است و جزء امور حقیقیس است نه اعتباری و قرادادی.


سؤال اینجاست که آیا همه عوامل مؤثّر در افزایش یا کاهش رزق و روزی، در عوامل فردی خلاصه می شود؟ و یا خارج از اراده و ویژگی های فرد فرد انسان ها، عوامل دیگری در رزق آنها مؤثّر نیست؟ با اشراف بر مفاهیم رزق و درآمد، در مورد تفاوت این دو چه نکاتی وجود دارد؟
درآمد ممکن است مستمر نباشد، اما رزق حقیقی همواره مستمر و همیشگی است.
خداوند برای بندگانش رزقِ حلال ومستمر و مقدر قرار داده است، پس انسان باید از طریق صبر، تلاش،  گام برداشتن در مسیرهای صحیح و قناعت  آن رزق را ازآنِ خود کند و الا اگر عجله نماید واز طریق مسیرهای ناصحیح اقدام کند همان رزقی که می توانست برایش حلال باشد، حرام می شود. 
با حرص بیشتر و تلاش های افراطی رزق بیشتری به دست نمی آید، اگر چه ممکن است درآمد انسان افزون گردد، ولی معلوم نیست انسان ازآن مال به خوبی بهره ببرد یا خیر، چون مسئولیتش دوچندان خواهد شد.

 

آیا می توان بین رزق و حساب بانکی و میزان دارایی رابطه ای در نظر گرفت؟
عدم بینش صحیح انسان نسبت به رزاق بودن خداوند منجر به حرص و طمع بیشتر، جمع آوری مال ونگرانی از آینده می شود، در حالی که اگر انسان خداوند را رزاق حقیقی بداند هرگز دچارزیاده خواهی نمی گردد.
در دیدگاه الهی، رزق هر انسانی در دست خداوند است و کفیل واقعی هر انسان کسی جز خدا نیست بنابراین دغدغه مندی نسبت به درآمد و کسب پولِ بیشتر،  در این نگاه اصالت ندارد.
اگرچه مشکلات اقتصادی منجر به شغل‌های چندگانه در جامعه شده است، اما با نگاه دقیق تر به این موضوع می توان رد پای حریص بودن انسان را در تجمیع حسابهای بانکی، سپرده گذاریهای متعدد و تلاش در جهت کسب راههای یک شبه ثروتمند شدن شاهد بود. 


این درحالی است که در بحث کسب رزق باید به چند نکته توجه داشت: اول اینکه رزق انسان از ناحیه ی خداوند است و خالق هرگز مخلوق  خویش را فراموش نمی کند، پس جای نگرانی نیست همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید:«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ؛ خدا روزی رسان است و اوست دارنده ی نیرویی سخت استوار.» (سوره ی الذاریات، 58)
مطلب دوم اینکه رزقی که برای انسان مقدر شده به انسان می رسد، منتها این امر نباید منجر به غفلت از تلاش گردد، چرا که این عالم، عالم اسباب است و همه ی امور از جمله مقدرات در سایه ی زنجیره ی سبب و مسبب ها و واسطه ها معنا پیدا خواهد کرد.

لذا هیچ مقدری بدون عبور از مجرای خود به نتیجه نمی رسد.همانگونه که قرآن به این سنت الهی اشاره می کند، آنجا که می فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی»؛ «بهره ای برای انسان جز سعی و تلاش او نیست.»
سوم اینکه رزق تنها یک ابزاریست برای بندگی بهتر پس نباید آن را هدف تلقی کرد.


بنابراین داشتن حساب‌های بانکی متعدد و پول روی پول گذاشتن وسودآوری بیشتر و تبدیل شدن ثروت به دغدغه ی اصلی انسان، او را از فلسفه ی خلقت که همان عبادت و بندگی خداوند است دور می کند.
حسابهای بانکی اگرچه جزء دارایی و ثروت انسان بشمار می روند اما گاهی جزء رزق انسان محسوب نمی شوند بلکه حاصل زیاده خواهی او هستند. توجه کنیم که رعایت تعادل در همه ی امور زندگی مومن از جمله پول درآوردن او اصالت دارد.


پس در زمینه  کسب روزی نیز نه آنچنان حریص باشیم که وقتی برای بندگی نداشته باشیم و نه اهل کسالت و تنبلی که رزق مان محدود شود؛ بلکه باید در حد ضرورت و متناسب با توان خویش تلاش کنیم.
برخی از افراد حساب‌های بانکی زیادی دارند، اما بهره  حقیقی ازآنها نمی برند؛  لذا اینها رزق شان محسوب نمی شود، بلکه این اموال تنها وبال گردنشان خواهد بود و باید در برابرش حساب پس بدهند.
رزق بودن هرچيزى منوط به ميزان انتفاع و بهره  بردن از آن است، بنابراین حسابهای بانکی اگر منفعتی حقیقی برای انسان نداشته باشد رزق او محسوب نمی شود.
پس انداز کردن و داشتن حساب بانکی به خودی خود امر مذمومی نیست و گاهی مدیریت صحیح اقتصادی در زندگی انسان را مجاب به پس انداز می کند منتها اگر این روش پس انداز منجر به تطمیع انسان شود و او را از امور نیکی همچون انفاق و قرض الحسنه دور نماید، مذموم تلقی می شود.

 
بنابراین می‌توان رابطه ای نامحسوس و ظریف بین رزق و برکت متصور شد، در مورد صحت این رابطه و یا رد آن توضیح بفرمایید؟ چگونه می شود چیزی اعم از مادی و معنوی دارای برکت شود؟ چگونه می‌توانیم به برکت دست یابیم و به درستی و کمال از خیر و نیکی هر چیزی برخوردار شویم؟
وقتی رزقی باتلاش بدست آید و انسان مولفه های ضروری مانند درستکاری، امانتداری، عدم خیانت، عدم سستی و سهل انگاری و عدم کم کاری در فعالیت ها را در کسب روزی حلال رعایت نماید، برکت مال او نیز بیشتر خواهد شد. برکت داشتن مال لزوما به معنی زیادی مال نیست بلکه به معنی سودمند بودن دارایی است.
بهره مندی هرچه بیشتر و بهتر از رزق،  نشان دهنده ی برکت رزق است. گاهی مالی را در اختیار داریم اما در مصرف، حیف و میل می شود یا در آن اسراف صورت می گیرد و یا به هر دلیلی از بین می رود اما مال حلال دارای برکت است و خیر مادی و معنوی آن مال به زندگی انسان می رسد.
هرچقدر روش بدست آوردن روزی در زندگی روشی متناسب با فاکتورهای دینی باشد افزایش برکت نیز افزون خواهد شد. 
اگرچه رزق انسان مقدر است اما عوامل متعددی می تواند رزق را با برکت کند، با توجه به روایات از جمله اموری که می تواند در برکت رزق موثر باشد ایمان است که با افزایش ایمان برکت در رزق نیز افزون می شود.
کمک‌های مالی به دیگران، قرض دادن، اطعام مردم، استغفار، پرداخت زکات و سایر انفاقها همچون صدقه دادن و همچنین بیداری هنگام بین الطلوعین از جمله مواردی است که در افزایش و برکت رزق در روایات مورد اشاره قرار گرفته است.


با توجه به شرایط سخت اقتصادی و مشکلات ایجاد شده در ازدواج جوانان از مفهوم رزق و درآمد چه راهنمایی و راهکار فکری در این زمینه می توان ارائه داد؟
بر اساس آموزه های دینی، ازجمله اموری که می تواند در افزایش رزق موثر باشد ازدواج است.
برخی از افراد از ترس  مخارج  زندگی زیر بار ازدواج نمی روند در حالی که امر ازدواج می تواند در مضاعف شدن رزق موثر باشد.
در روایت آمده است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ رزق را در ازدواج جستجو کنید!» ( مستدرك الوسائل، ج 14، ص 173)
ازدواج یکی از راههای جلب روزی است و ترس از مخارج ازدواع نوعی گمان بد بردن بر خداوند است، در حالی که خداوند خود وعده داده است که انسان را از جایی که فکرش را هم نمی کند روزی می دهد.
«یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»«او را از جایی كه گمان ندارد، روزی می دهد.» ( طلاق / 3)
حضرت علی علیه السلام در نامه31 به فرزندشان امام حسن علیه السلام می فرمایند: وَاعْلَمْ یا بُنَیَّ! اَنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ فَإِنْ اَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ اَتاکَ 
ای فرزندم! بدان که رزق، دو رزق است: رزقی که تو به دنبال آن هستی و رزقی که آن به دنبال تو است، که رزقِ نوع دوم طوری است که اگر هم به سوی آن نروی، به سوی تو می آید. 


بنابراین هر یک از زن و مرد در امر ازدواج رزق مختص خود را دارا هستند و طبق روایت انسان هرکجا که باشد رزقش او را دنبال خواهد کرد حتی اگر انسان ازآن فرار کند.لذا ترس از ازدواج به خاطر مخارج آن ترس غیر منطقیست.
حضرت علی علیه السلام در خطبه 114 می فرمایند: « قَدْ تَکَفَّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ وَ اُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ»؛ خداوند روزی شما را ضمانت کرده و شما را به کردار و اعمال خداپسند امر کرده است.
لذا وقتی روزی انسان از جانب خداوند تضمین شده باشد، انسان تنها باید به دنبال عمل به دستورات الهی باشد البته که این عمل گاه نماز و روزه است و گاه ازدواج  و گاهی نیز تلاش برای امرار معاش.

کد خبر 869457

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha