به گزارش خبرگزاری شبستان، علی ربیعی، سخنگوی دولت در یادداشتی نوشت: در دوره اخیر به حاکمیت رسیدن یک گروه ضد ایرانی در امریکا، سیاستهای مداخله گرانه امریکا و نفت خواهی از منطقه و مقاومت ما منجر به تحریم شدید ایران شده است که در طول تاریخ هیچ کشوری چنین تحریمی را تجربه نکرده است. اثر این تحریم چنان بود که وقتی فروش نفت به شدت کاسته شود قطعاً سیاستهای اقتصاد توزیعی پاسخگو نبوده و از جهت دیگر اندازه اقتصاد ایران بهعلت فقدان سرمایهگذاری رشد نکرده و در نتیجه فشار بر طبقات پایین جامعه افزایش مییابد.
این روزها ضرورت اقناع افکار عمومی را بهکرات میشنویم. اینکه باید جامعه برای افزایش قیمت بنزین اقناع میشد. من هم معتقدم که ما اقناع نکردیم اما موضوع اقناع مورد نظر من اقناع جامعه درباره تحریم است. چندی پیش آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری نکاتی درباره سختی فروش نفت گفت که دیدیم مخالفان دولت چه هیاهویی بر سر آن ایجاد کردند. در حالی که این تنها شمهای از مشکلاتی است که تحریم ایجاد کرده و جامعه حق دارد و باید بداند.
معتقدم ما اشتباه کردیم، باید مسئله تحریم را برای مردم بهطور شفاف تبیین میکردیم، اما بهدلیل عدم سوءاستفاده دشمنان امکان تشریح وضعیت را برای مردم نداشتیم و نتیجه اینکه مخالفان دولت آن را دستمایه اتهامات ناروا علیه دولت قرار دادند. مخالفان دولت از تحریمها خشنودند که دولت تحت فشار قرار میگیرد، مخالفان نظام خشنودند که تحریمها نظام را هدف قرار میدهد و حتی گروههای وابسته به امریکا میگویند «مردم در خیابانها علیه تحریم شعار نمیدهند، بلکه علیه نظام شعار میدهند.»
رخدادهای تلخ اخیر محصول سیاست غلط اطلاعرسانی (در حقیقت «اطلاع نرسانی») درباره تحریمها بود.
تحریمها به درستی یک «جنگ تمام عیار» توصیف شدهاند اما ما ملتزم به این تشبیه یا استعاره «جنگ» نیستیم. اگر تحریمها یک جنگ تمام عیار وحداکثری است باید در مقابل ملت را به شکل حداکثری بسیج کرد. باید هدف ما تولید رضایت حداکثری باشد. اما ما در عمل به بسیج حداقلی معطوف شدهایم نه بسیج ملی. بسیج ملت الزاماتی دارد: برگزاری انتخابات در حد و تراز انتخابات مجلس نخست، گفتوگو با مردم وتبدیل همه رسانهها و بخصوص رسانه ملی به رسانهای که آینه تمام نمای ملت با همه سلایق فکری باشد، گشودگی اجتماعی و سیاسی، دیپلماسی فعال، عدم مداخله در زندگی خصوصی مردم، ایجاد احساس مشارکت نه فقط پای صندوق رأی بلکه در همه سطوح و پیشا و پساز صندوق رأی، مبارزه با تجرید ایران از نظام مالی وبانکی جهانی که اتهام تروریسم وپولشویی در رأس آن قرار دارد.
سیاست کتمان وانکارگرایی واقعیت تحریم بزرگترین تجلی «خود تحریمی» است و باعث میشود تحریمها نه به جانب تحریمگران که به جانب حاکمیت فرافکنی شود. رویکرد انکار گرایانه در قبال تحریم باعث محرومیت از یارگیری ایران درسطح افکار عمومی جهانی میشود.
اعتماد مهمترین رکن سرمایه اجتماعی است. اعتماد در سطح اجتماعی در دل سازمانهای مدنی تولید میشود. اعتماد در سطح مناسبات دولت _ ملت با «دادن» یعنی با واگذار کردن و با اعتماد کردن به مردم تولید میشود. ما به ملت باوری نوین نیاز داریم که تحریمها را پشت سربگذاریم. یعنی باید مقاومت بر ضد تحریمها را به جامعه واگذار کنیم. جامعه را دور نزنیم وبه مردم نگوییم مردم ما بدون شما و برای شما و به نیابت از شما با تحریمها مقابله میکنیم.
واقعیت این است که برخی جریانهای تندرو در عمل از تحریمها استقبال میکنند و این استقبال عملی گاه بیانی آشکار مییابد. روشن است که بدون اتخاذ «سیاست حقیقت درباره تحریمها» دولت نمیتواند بر آن همدستی اعلام نشده میان تحریمگران و سوءاستفادهکنندگان از تحریم غلبه کند./
نظر شما