ه گزارش خبرگزاری شبستان ، باراک اوباما ، رییس جمهوری آمریکا به دنبال راهی برای پیروزی دوباره در انتخابات سال 2012 میلادی و به تاخیر انداختن سقوط کامل سیستم اقتصادی فاسد کشورش و حفظ ثروتی است که از هر فرد و ملتی برای بقای آمریکا چپاول شده است.
هر یک از رییس جمهوری های آمریکا صحنه را برای رییس جمهوری بعدی آماده می کنند تا راه را برای دست اندازی بر تمام دنیا و چپاول ثروت های کشورهای دیگر آماده کنند.
آقای اوباما یکی از وفادارترین رییس جمهوری های آمریکا به اربابان مالی خود بوده و کار خود را در این زمینه با دقت کامل انجام داده است بنابراین خود را مستحق حمایت دوباره آنها برای پیروزی در انتخابات آتی می بیند.
اما مشکلاع مالی در زمان اوباما برای امپراطوری آمریکا آنقدر بحرانی شده و نارضایتی به وجود آورده است که دیگر چیزی از اعتماد مردم به دولت او باقی نمانده است.
رییس جمهوری آمریکا که از شکست های سیاست های داخلی و خارجی خود بسیار عصبانی و نگران است که می خواهد به هخر طریق ممکن راه گریزی برای فرار از این شکست ها و به ویژه راهی برای انتخاب شدن دوباره خود در انتخابات سال 2012 میلادی پیدا کند.
اوباما مانند رییس جمهوری های پیشین خود احساس می کند که باید برای پیدا کردن راه گریزی از مشکلات داخلی و شکست های کشورش را وارد یک منازعه جدید کند تا قدرت پوشالی خود را در آن به رخ مردمش بکشد.
او اکنون جایی را بهتر از خاورمیانه برای انجام این کار پیدا نمی کند ، منطقه ای که دارای نفت فراوان است و علاوه براین در حال حاضر با امنی هایی دست به گریبان است که بهترین بهانه برای آمریکا به منظور مدخله برای ایجاد صلح و دموکراسی و کمک به مردم می باشد.
جنگ با با کشورهایی مانند عراق ، افغانستان ، پاکستان ، لیبی و دیگر کشورهایی که به لحاظ نظامی بسیار ضعیف تر از آمریکا هستند برای این کشور جنگ محسوب نمی شود بلکه تنها درگیری های کم شدتی برای آمریکا به منظور فرار از مسائل واقعی ،غارت منابع این کشورها می باشد و ایجاد مشاغل در مجتمع صنعتی – نظامی آمریکا است.
همه دولت های آمریکا همواره کوشیده اند تا تسهیلات لازم را برای تقویت صنعت نظامی این کشور که تضمین کننده ادامه سیاست های خارجی آن در طی سالیان متمادی بوده است ، فراهم آورند.
بنابراین می توان گفت که این جنگ ها تنها راهی برای کسب ثروت برای میلیاردهایی بوده اند که این جنگ ها را به وجود آورده اند.
مجتمعهای نظامی ـ صنعتی یکی از پدیدههای بارز سیاست بینالمللی هستند که از دیرباز نقش پیچیدهای را در فرایند تصمیمگیری و سیاست خارجی برخی کشورها ایفا کردهاند. این پیچیدگی به خصلت مرموز سری و غیرمحسوس مجتمعهای نظامی ـ صنعتی برمیگردد که با ظرافت تمام قادر به شکلدادن رفتار و سیاست خارجی کشورها هستند. در بررسی تحولات بینالمللی، مجتمع نظامی ـ صنعتی میتواند به عنوان یک ابزار تحلیل، در تبیین علل رفتاری کشورها بویژه در حوزههای امنیتی و نظامی به کار برده شود.
از سوی دیگر در حوزه داخلی، مسائلی همچون استخدام ژنرالهای بزرگ ارتش در کارخانههای نظامی و شرکتهای تسلیحاتی کشورهای بزرگ صنعتی، حمایتهای مالی کلان این شرکتها از کاندیداهای خاص نمایندگی و ریاست جمهوری، رقابت گسترده میان کارخانهها و شرکتهای بزرگ تولیدی غیرنظامی برای ورود به حوزه تولید نظامی و افزایش چشمگیر در بودجه نظامی برخی کشورها، مواردی هستند که میتوانند از زاویه نقش «MIC» در ساخت سیاسی و اقتصادی آن کشورها، موردبحث قرار گیرند که این مسائل در مورد آمریکا دارای اهمیت فراوانی است.
مسئله مجتمع های اقتصادی –نظامی آمریکا آنقدر در سیاست این کشور نقش مداخله ای داشت که حتی ژنرال آیزنهاور ، یکی از رییس جمهوری های پیشین آمریکا که خود یک نظامی بود در این بره هشدا داده بود.
رئیس جمهور «آیزنهاور» در نطق تاریخی خود در سال 1961 درباره اصطلاح مجتمعهای نظامی ـ صنعتی اظهار داشت:
ما نباید از درک پیامدهای خطرناک آن غفلت کنیم زیرا این مسئله تمامی کارها و معاش ما را در بر گرفته است و در هر ساختاری از جامعه ما وجود دارد. ما باید در مقابل اعمال نفوذ توجیهناپذیر آگاهانه یا غیرآگاهانهمجتمعهای نظامی ـ صنعتی هوشیار باشیم؛ از قدرتی که پتانسیل ایجاد فجایع مصیبت بار را دارد و خواهد داشت.
اما از زمانی که آیزنهاور در سال 1961 نگرانی خود را نسبت به روند رو به رشد مجتمعهای نظامی ـ صنعتی ابراز داشت، این شبکه عنکبوتی منفعت طلب تا به امروز هرچه بیشتر گسترده و قوی شده است. اندکی پس از هشدار آیزنهاور نسبت به ظهور هیولای خطرناک مجتمع نظامی ـ صنعتی، فشار لابی نظامی ـ صنعتی، آمریکا را وادار به حضور در جنگ ویتنام کرد و با ایجاد یکی از بزرگترین فجایع انسانی، سودهای کلانی را به جیب زد. بدین ترتیب منابع نظامی،از جمله سازندگان تسلیحات شیمیایی ایالات متحده، منفعتی بیش از گذشته بردند و در این فضای نو بود که تولید بمبافکنهای جدید«B-70» شروع شد.
آمریکا با استفاده از همین سیستم خطرناک همه جنگ های خود علیه کشورهای دیگر به ویژه کشورهای خاورمیانه را به راه انداخت.
از نمونه های به کار گیری این سیاست می توان به طرح آمریکا برای ایجاد جنگ و کشتن افرادی مثل صدام حسین ومعمر قذافی برای غارت نفت آنها اشاره کرد.
اما دولت اوباما اکنون دست بر روی کشورهای دیگری مانند سوریه و ایران گذاشته است تا با استفاده از شیوه مجتمع های صنعتی – نظامی بار دیگر ادامه سیاست های دولت خود را تضمین کند.
امتناع واشنگتن از مذاکره با ایران و عصبانیت ایران از دخالت های پنهانی دولت های آمریکایی در امور داخلی این کشور که قانون تخصیص بودجه برای آن در زمان ریاست جمهوری بوش به تصویب رسید و همه این مسائل آمریکا را بر آن داشته است تا گزینه جنگ علیه ایران را برای اجرایی کردن طرح خود یعنی طرح خاورمیانه جدید عملی کند.
در 28 نوامبر سال جاری میلادی سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا ( سیا ) ایران را متهم به انجام عملیات تروریستی علیه سفیر عربستان در واشنگتن کرد ، اقدامی که تیرگی روابط میان ایران و آمریکا را به اوج خود رساند.
در ششم نوامبر سال 2011 میلادی ، آندرو شاپیرو ، معاون امور سیاسی – نظامی آمریکا اظهار داشت که آمریکا و اسراییل می خواهند بزرگ ترین مانور نظامی مشترک خود را انجام دهند که ناظران بین المللی آن را بخشی از توطئه جدید آمریکایی- صهیونیستی برای افزایش سطح تهدیدها علیه ایران توصیف کردند.
بنابر گزارش اینفورمیشن کلیرینگ هاوس ، به هر حال اوباما قصد دارد به عنوان آخرین گزینه برای نجات خود با همکاری اسراییل و عربستان ، جنگ علیه ایران را در دستور کار خود قرار دهد.
اما این بار این گفته آیزنهاور به تحقق خواهد رسید که استفاده از هیولای مجتمع صنعتی- نظامی نه تنها دولت آمریکا را نجات نخواهد داد بلکه آن را به قعر چاه خواهد انداخت زیرا این بار مردم آمریکا بیدار شده اند و برای جلوگیری از اینکه بار دیگر به خاطر سیاستمدارانشان ملتی جنگجو خوانده شوند در برابر آنها خواهند ایستاد.
این بار نه تنها قدرت ایران آمریکا را نابود خواهد کرد بلکه مردم آمریکا نیز متحد با هم در مقابل سیاستمداران خواهند ایستاد و فریاد خواهند زد : نفرین بر ارتش ، نفرین بر سرویس اطلاعاتی ، نفرین بر قدرت آمریکا و نفرین بر انتخاباتی که جنگ طلبی دیگر را روی کار بیاورد.
هیولای «مجتمع صنعتی- نظامی» آمریکا که این بار اوباما قصد به کار بردن آن برای نجات سیاست های خارجی و فرار از واقعیت ها را دارد در برابر ایران محکوم به مرگ خواهد بود.
کد خبر 85971
نظر شما