خبرگزاری شبستان:پنجمین جلسه از سلسله نشست های الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با حضور حجت الاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا (عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) و دکتر حسن سبحانی از اقتصاد دانان برجسته و جمعی از دانشجویان و صاحبنظران روز سه شنبه اول آذر ماه در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار گردید. موضوع این نشست "پیشرفت و مبانی معرفت شناختی پیشرفت علوم انسانی" بود. در این نشست دکتر علیرضا قائمی نیا ابتدا به موضوع علم و تعریف آن پرداخته و تفاوت دیدگاه تفکر غربی و اسلامی از علم و علوم انسانی را تبیین نمودند و در پایان نیز حاضرین به بحث و پرسش در موضوعات مطرح شده پرداختند.
چکیده ای از مباحث مطرح شده در این جلسه به این شرح است:
- علم یک فرایند حل مسئله است که با هدف کشف حقیقت صورت می گیرد. این نگاه در مقابل دیدگاه های ضد رئالیستی قرار دارد که هدف علم را صرفا حل مسئله در نظر می گیرند.
- از دیدگاه علامه طباطبائی هر نگاه یا دیدگاه ضد رئالیسم، ضد دین است.
- نکته مهم در مورد تحول در امور معرفت شناسی اسلامی این است که معرفت از صفر شروع نمی شود و متکی به دانش گذشته است. هر نوع اتفاق در دنیای اسلام فارق از اتفاقات روی داده در غرب نیست.
- تفکر معاصر یا غربی را باید به صورت کلی در نظر گرفت و نمی توان به آن بصورت مجزا و جزء به جزء نگاه کرد. مثلا موضوعات فلسفی جدا از موضوعات اقتصادی نیست و روی هم تاثیر دارند. اساسا تفکر غربی تفکر کلی گرایانه است و باید به مباحث مختلف نظر داشت.
- اگر علم دینی بخواهد شکل بگیرد بدون در نظر گزفتن پارادایم های گذشته امکان پذیر نیست.
- اگر علوم انسانی را بصورت مثلث در نظر بگیریم، علوم غربی و معارف اسلامی دو راس آن هستند که از ترکیب این دو، راس سوم یا علم دینی شکل می گیرد.
- اقتصاد اسلامی نمی تواند صرفا مبتنی بر فقه باشد و باید علوم معاصر نیز در آن دیده شود.
- علامه طباطبائی و امام خمینی (ره) در مباحث فقهی، کلیت اسلام را در نظر داشتند. اقتصاد قابل تبدیل به اخلاق نیست. با وارد کردن اخلاق به حوزه اقتصاد نمی توان آن را اسلامی کرد. اخلاق شرط لازم هست ولی کافی نمی باشد.
- پروتستان ها روحیه سرمایه محور داشته و کاتولیک ها زهد محور هستند. بر اساس نظر وبر، سرمایه داری متاثر از مذهب پروتستان است.
- بر اساس نظر محققین، بیشتر خود کشی در جوامع مدرن مربوط به پروتستان ها است. همبستگی اجتماعی با اعتقاد دینی وابسته است.
- مبادی متافیزیکی در علم تاثیر دارد. تفاوت ما و جوامع دیگر با کشور های غربی این است که آنها از متافیزیک به سراغ علم و تجربه می روند اما در جوامع دیگر ابتدا به سراغ ریاضی، فیزیک و غیره رفته و بعد به متافیزیک می پردازیم.
- در جوامع مدرن فاصله متافیزیک با تجربه و علم کاهش یافته است.
- در موضوع علوم انسانی، غرب ابتدا روی علوم تجربی متمرکز شدند ولی در حال حاضر تمرکز روی جنبه های متا فیزیک علوم انسانی دارند.
- دین ماهیت متافیزیکی دارد و حقیقتی است که در همه ابعاد فرهنگی جریان دارد.
- در روانشناسی فروید، تمام رفتار ها و روحیات انسان به غرایز نسبت داده می شود ولی دین مخالف این تفکر است.
- ورود اعتقادات اسلامی به علوم انسانی باعث انقلاب در این علوم می شود.
لازم به ذکر است که این نشست ها از سوی موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران بصورت هفتگی برگزار می گردد و تا 20 دی ماه ادامه دارد.
انتهای پیام/
نظر شما