به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، همایش روز جهانی فلسفه با محور آزاداندیشی عصر سه شنبه، 28 آبان ماه با حضور تنی چند از پژوهشگران و استادان بنام این حوزه در محل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
بر پایه این گزارش، «خسرو باقری» در این همایش طی سخنانی با بیان اینکه تفکر انتقادی، از عناصر اساسی آزاداندیشی محسوب می شود، گفت: نیچه در کتاب شوپنهاور به سخنی اشاره می کند که هر جا جوامع قدرتمند و استبداد وجود داشته باشد، آن موقع فیلسوفان تنها می مانند و مورد تنفر واقع می شوند چون فلسفه پناهگاهی را به انسان می دهد که استبداد در آن جایی ندارد. این نشان می دهد که فلسفه با آزادی نسبت اساسی دارد و از استبداد مصون است.
استاد تمام فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران ادامه داد: آموزش به معنای عام آموزش فلسفه می تواند یکی از راه های تفکر انتقادی باشد چون آموزش قشر وسیعی از جامعه را تحت پوشش قرار می دهد و اگر بتوان جایگاهی برای آن متصور شد، همین است؛ بنابراین آموزش هم می تواند یکی از راه های تفکر انتقادی باشد و هم می تواند یکی از راه های موانع آن باشد.
وی ادامه داد: آموزش یعنی دسترسی به حاصل اندیشه ها و افکار پیشینیان. به بیان دیگر درک و ارزیابی محتوای فکر پیشینیان و یا جذب محتواهای فکری آنها به معنای آموزش است. حال برای اینکه بدانیم آزاداندیشی داریم یا نداریم باید به آموزش نگاه کنیم. «هانا آرنت» می گوید آموزگار میانجی گذشته و آینده است یعنی وظیفه آموزگار آن است که گذشته را دریافت کرده و آن را در آینده متبلور کند.
باقری در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به تعریف و منظور از تفکر انتقادی، گفت: اولا تفکر انتقادی، تخریب هر فکر موجود و ممکن نیست. هر کس در برخورد با افکار منتقد عمل کند، نمی شود گفت او مخرب است. مسئله بعد اینکه تفکر انتقادی با انتقاد کردن هم یکی نیست. ویژگی های تفکر انتقادی، دغدغه حقیقت داشتن، از جزمیت دوری جستن، دلایل باورها را ساختن و کاوش کردن در مفروضات باورها است.
این پژوهشگر فلسفه با بیان اینکه تفکر انتقادی یک مهارت نیست چون مهارت ها قابلیت هایی هستند که می توانند جهات متضاد داشته باشند، گفت: تفکر انتقادی در عین حال انتقال کردن هم نیست. به هر حال همه چیز را نمی توان اثبات کرد و همه چیز را هم نباید مسلم گرفت؛ بنابراین پیش فرض تفکر انتقادی دغدغه حقیقت داشتن است.
وی با اشاره به رویکردهای تفکر انتقادی ابراز کرد: برای این شکست تفکر، سه رویکرد وجود دارد که اولین آن رویکرد کانتی به معنای جستن پیش فرض ها است، دوم رویکرد انقلابی به معنای شرایط را زیر و رو کردن که بیشتر چپ گرایان تند طرفدار این رویکرد هستند و سوم رویکرد پست مدرن یا پساساختارگرایانه که کسانی چون دریدا و دیگران طرفدار آن هستند اما نسبت به رویکرد اول شخصی مثل (جان دیویی) واکنش نشان داده و می گوید چه لزومی دارد که وارد سنت های آموزشی شویم.
این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: یکی از مفاهیم تفکر انتقادی در آموزش مستلزم ورود به فرهنگ است. ریچارد رورتی می گوید آموزش دو مقطع اساسی دارد قبل از دانشگاه و دوران دانشگاه. در زمان قبل از دانشگاه فرهنگ جذب می شود اما در دوران دانشگاه نقد بنیادی فرهنگ و پالایش آن صورت می گیرد؛ بنابراین جای تفکر انتقادی در دانشگاه است. به عقیده من تفکر انتقادی به یک باره به ظهور نمی رسد بلکه رشد قابلیت های آن در آموزش دوران کودکی باید صورت پذیرد.
باقری خاطرنشان کرد: اگر قواعد آموزش تفکر انتقادی را رعایت کنیم به این شکل از تفکر دست می یابیم که فضای اندیشه را با ویژگی احتمالی علم و معرفت پر کرده و به همه افراد فرصت انتقاد دهیم. از سوی دیگر نقاط ضعفی را که می خواهیم بیان کنیم با ذکر نقاط قوت در انتها و ابتدای حرف مان بپوشانیم؛ به توصیه راسل به جای نام بزرگان از نماد استفاده و زمان شناسی را وارد انتقاد کنیم.
نظر شما