جدایی ری از تهران

​از هفته‌های گذشته موضوع جداشدن منطقه ری از تهران یک‌بار دیگر در کانون توجه اهل سیاست قرار گرفته و به یکی از موضوع‌های پرسر و صدای خبری تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، «احمد مسجدجامعی» عضو شورای اسلامی شهر تهران در یادداشتی آورده است: از هفته‌های گذشته موضوع جداشدن منطقه ری از تهران یک‌بار دیگر در کانون توجه اهل سیاست قرار گرفته و به یکی از موضوع‌های پرسر و صدای خبری تبدیل شده است. زمزمه‌های جداشدن ری، به‌عنوان بیستمین منطقه از مناطق 22گانه شهری تهران، برای نخستین‌بار در سال1389که شورایاری‌های آن منطقه برای ارائه مشکلات خود به صحن شورای شهر آمده بودند، مطرح شد. در آن زمان اعضای شورا نظرات خود را درباره آن گفتند. پس از آن موضوع را پیگیری نکردند تا اینکه 2 سال بعد در سال 1391، در دولت آقای احمدی‌نژاد، استاندار وقت تهران دوباره این موضوع را پیش کشید. در آن سال شورای شهر ضمن مخالفت با این طرح از دولت وقت دربارۀ جدایی شهرری از تهران انتقاد کرد. موافقان آن روز به مانند امروز مهم‌ترین دلیل خود را قانونی ذکر می‌کردند که براساس آن در تقسیمات کشوری، هر بخشی که زیرنظر فرمانداری اداره شود، باید شهرداری و شورای شهر جداگانه‌ای داشته باشد. همچنین برخی از موافقان به تاریخ کهن ری و اینکه در گذشته تهران و سایر مناطق اطراف همگی زیرمجموعه ری بوده‌اند پرداختند و ری را شهر محوری استان تهران امروز برگزیدند. علاوه بر 2 دلیل ذکر شده، موافقان امروزین ری موضوع دیگری را هم به آن اضافه کرده و عنوان می‌کنند که شهر ری به‌عنوان منطقه جنوبی پایتخت، همیشه از مدار توسعه روزافزون تهران دور بوده و به‌دلیل قرار گرفتن مراکزی چون مرکز دفن و بازیافت زباله آرادکوه و مرکز فاضلاب جنوب شهر و کارخانه سیمان تهران، سبب شده تا انبوه مشکلات پایتخت به ری سرریز شود و مردم آنجا با معضلات بزرگ شهری و زیست‌محیطی ایجاد شده توسط کلانشهر تهران دست به گریبان باشند. موافقان معتقدند درصورت جدا شدن ری از تهران، ری دیگر الزامی ندارد که پذیرای معضلات و مشکلات تهران باشد و به‌عنوان یک شهر مستقل راه توسعه را می‌پیماید.

در همان ابتدا و در سال 1391که این موضوع به‌صورت جدی مطرح شد، در شورای سوم مخالفت خود را با این طرح اعلام کردم و گفتم تهران و ری از گذشته با هم در پیوند و تعامل بوده‌اند و شکستن این پیوند، موجب ضرر و زیان‌های زیادی برای مردم خواهد بود. به گفته موافقان طرح جدایی، درست است که در گذشته‌های دور شهر ری به‌عنوان مرکز ایالت بزرگ ری قصبه تهران و مناطق اطراف را در اداره خود داشت اما بعد از حمله مغولان وضع دیگری پیش آمد. شکل‌گیری ری جدید به مرکزیت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از دوره صفویه آغاز شد و توسعه آن در ادوار بعد، مایه پیدا شدن شهر ری شد. دوره‌های مختلف این توسعه با دوره‌های توسعه تهران قابل تعریف و در پیوستگی کامل بوده است. بعد از حمله مغولان به ری، این شهر متروک شد و مردم آن به شهرها و روستاهای اطراف و قصبه تهران کوچیدند. تا زمان صفویه گزارش چندانی از سکونت در شهر ری ذکر نشده؛ در زمان شاه طهماسب است که عده‌ای در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم(ع) سکنی می‌گزینند. با این حال گسترش اصلی ری امروزی به دوره پهلوی بازمی‌گردد.

از سوی دیگر، چنان که موافقان به درستی اعلام می‌کنند، از دهه‌های گذشته ری به‌عنوان منطقه ‌جنوبی شهر میزبان مراکز بسیاری بوده که سبب ایجاد مشکلات و معضلات برای مردم آنجا شده است بسیاری از این اتفاقات در پیش از انقلاب، زمانی که شهر ری یک حوزه جدا از شهر تهران بود، صورت پذیرفته است. برای مثال، مرکز دفن زباله آرادکوه و صالح‌آباد پیشینه‌ای دیرینه دارند که به همان دوران بازمی‌گردند. در بازدیدی که در تهرانگردی‌ها با موضوع زباله شهری داشتم، از نزدیک نخستین مرکز بازیافت زباله شهر تهران در محدوده صالح‌آباد را که تأسیس آن به دهه 50 می‌رسید، دیدم. همچنین از مراکز مختلف مرکز دفن و بازیافت آرادکوه دیدن کردم که شکل‌گیری اولیه آن به پیش از انقلاب می‌رسید. کارخانه سیمان تهران هم وضعی مشابه دارد که درباره آن در صحن شورا تذکراتی دادم و کم و بیش منشأ اثر شد.

 نکته مهمی که در این‌باره باید مدنظر قرار گیرد، این است که مناطق دیگری هم از مشکلات و معضلات توسعه شهر تهران، تأثیر گرفته‌اند و اگر فرض بر این باشد که آنها نیز هزینه معضلات و تبعات مدیریت شهری تهران را می‌پردازند، پس باید آنها نیز اعلام جدایی بکنند! برای مثال به‌دلیل قرار گرفتن بافت‌های تجاری و مجموعه بازارهای مختلف در منطقه 12و به‌دلیل مشکلات موجود در زمینه نوسازی بافت‌های فرسوده این منطقه و همچنین مشکلات گسترده آسیب‌های اجتماعی، که در کتاب «نگاهی به دروازه غار» به آنها اشاره کرده‌ام، مسئولان این منطقه باید به فکر بیفتند که می‌توان درآمدهای گسترده حاصل از این منطقه را هزینه توسعه آن کنند و یا بگویند به‌عنوان یک منطقه جدا قادر هستند مشکلات آن را با گرفتن عوارض از موتورها، خودروها و شهروندان خارج از این محدوده حل کنند. یا اگر در مناطق مرکزی همچون منطقه 6 که به لحاظ قرارگرفتن درصد بالایی از بیمارستان‌های دولتی و همچنین مراکز مهم آموزشی در آن، ازدحام و ترافیک و مسائل زیست‌محیطی آن را ناشی از عملکرد کلانشهر تهران قلمداد کنیم عنوان کنند که منطقه 6 به‌صورت جداگانه هیچ‌گاه چنین مشکلاتی نخواهد داشت و مردم ساکن منطقه مجبور نیستند مشکلات به‌وجود آمده همچون آلودگی، ازدحام، شب‌مردگی، محدوده طرح ترافیک و کنترل آلودگی هوا را تحمل کنند، آنگاه این منطقه نیز باید در صف جدایی از مجموعه شهری تهران قرار گیرد. حتی مناطق غیرمرکزی همچون مناطق 18و 19نیز با مشکلات زیادی مانند معضلات زیست‌محیطی کارخانجات صنعتی و کوره‌های رها شده آجرپزی روبه‌رو هستند، که صرفاً مشکل اختصاصی آن منطقه نیست و به فعالیت‌های کلانشهر تهران در گذشته بازمی‌گردد. ازجمله معضلات و مشکلات منطقه 19بازار خلازیر و خرید و فروش ضایعات شهری در این محدوده است که در طول تهرانگردی، 2 بار از آنجا دیدن کرده‌ایم. همچنین در بازدیدهای مختلفی که طی سالیان حضور در شورای شهر از بخش‌های مختلف منطقه یک داشتم و با مردم این منطقه به گفت‌وگو پرداخته‌ام، اغلب از این موضوع شکایت داشتند که چرا شهرداری با دادن مجوزهای بی‌شمار برای برج‌ها و آپارتمان‌های بلند در این منطقه، بافت پر درخت و زیبای آن را از میان برده؟ از سوی دیگر چرا به جای آنکه درآمدهای هنگفت ناشی از این مجوزها و تغییر کاربری‌ها را در همین منطقه سرمایه‌گذاری و هزینه کند، بخش اعظم آن را به توسعه مناطق دیگر اختصاص می‌دهد؟ همچنین در یکی از برنامه‌های تهرانگردی که از بیمارستان شهدای تجریش بازدید کردیم، مسئولان این بیمارستان و مدیران شهری به این موضوع اشاره داشتند که برخلاف تصوری که وجود دارد، منطقه یک به لحاظ برخی شاخص‌های توسعه، از بسیاری مناطق عقب‌تر است. برای مثال به لحاظ سلامت و بهداشت، بیمارستان شهدای تجریش و بیمارستان مسیح دانشوری تنها مراکز مهم و در دسترس بهداشتی و قابل استفاده عموم در این منطقه است که با توجه به وسعت و گسترش جمعیت منطقه، نیاز به ایجاد مراکز جدید بهداشتی وجود دارد. در اینجا هم از هزینه‌کرد درآمدهای حاصل از ساخت و سازهای منطقه یک در سایر مناطق انتقاداتی جدی شد.

آنچه در موضوع جدایی ری از پایتخت باید به آن توجه ورزید، عدم‌نگاهِ بخشی و جزیره‌ای به این موضوع است، چرا که مردم ساکن هر منطقه نیز دلایل مهم و بخشی و منطقه‌ای زیادی را می‌توانند پیش بکشند. پس ری تنها منطقه تهران نیست که با معضلات و مشکلات مختلف دست به گریبان است. حتی به لحاظ شاخص توسعه‌ای، مناطق دیگری هستند که در رده‌هایی پایین‌تر از ری قرار می‌گیرد. نگاه بخشی در این زمینه، سبب خواهد شد تا بدون کارشناسی دقیق و یافته‌های علمی و صرف سلیقه‌های شخصی و یا گروهی تصمیمی اتخاذ شود که قطعا در میان‌مدت و درازمدت به‌نفع ری و مردم آن نخواهد بود. برخلاف تصور موافقان، حتی درصورت جداشدن ری از تهران، نه مراکز دفن زباله آرادکوه و نه مرکز فاضلاب جنوب و نه کارخانه سیمان که دولت‌های مختلف هزینه‌های هنگفتی پای آن گذاشته‌اند از فعالیت باز نخواهد ایستاد و نه می‌توان عوارضی بیشتر و سنگین‌تر خواست که هزینه توسعه شود. همچنین شکل‌گیری شورای شهر و شهرداری جدید، نیازمند ساختارسازی نوینی است که با توجه به بوروکراتیک بودن شیوه‌های مدیریتی کشور، هزینه‌هایی تازه برای ری در پی خواهد داشت. از سوی دیگر براساس طرح تفصیلی کلانشهر تهران، مسائل منطقه 20در این طرح گنجانده شده و جدایی ری برخلاف آیین‌نامه‌ها و مقررات طرح تفصیلی قلمداد می‌شود. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که به‌دلیل تمرکز سرمایه و امکانات مختلف در تهران و به تبع آن مشکلات و معضلات این شهر، در سال‌های اخیر موضوع انتقال پایتخت از تهران از سوی نمایندگانی مطرح شد و جالب اینجاست که در پاسخ به این نکته که کدام شهر و منطقه می‌تواند به‌عنوان پایتخت درنظر گرفته شود، غالباً شهرهای مطرح شده از شهرهایی هستند که زادبوم نمایندگان بودند. حتی مقالاتی از سوی مراکز علمی چاپ و منتشر شد که صاحب اثر به بررسی مزایا و ظرفیت‌های شهر و ناحیه خود برای پایتخت شدن پرداخته و مشکلات و معضلات تهران را به فراموشی سپرده بود. آنچه میان موضوع انتقال پایتخت و جدایی ری از تهران مشابهت دارد، سیطره تصمیمات سیاسی و منافع منطقه‌ای بر تصمیمات کارشناسی و منافع ملی است. همانطور که در گذشته عنوان کردم، در این خصوص بهتر است به جای آنکه صورت مسئله را پاک کنیم به حل آن بپردازیم. یعنی به جای آنکه پایتخت را از تهران انتقال دهیم، که مستلزم هزینه‌های هنگفت ملی است، و به جای آنکه به جدایی ری از تهران بیندیشیم، به اجرای طرح جامع شهر و اصلاح آن درصورت نیاز، بپردازیم. در پایان ذکر این نکته را ضروری می‌دانم که اگر قرار است نمایندگان مجلس درخصوص جدایی ری از تهران تصمیم بگیرند از نظر مشورتی نهادها و مراکزی چون شهرداری و شورای شهر پایتخت غافل نباشند. به‌خصوص که موضوع مطرح شده درباره این جدایی، مربوط به نحوه اداره شهر است. بی‌توجهی به این نظرات این شائبه را جدی‌تر می‌کند که این بار نیز تصمیماتِ در آستانه انتخابات بر تصمیمات کارشناسی و تخصصی رجحان یافته و به مانند بسیاری از طرح‌های اینچنینی، سرنوشت خوبی از آن به اذهان متبادر نمی‌شود.

کد خبر 854179

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha