به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از ستاد خبری سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران؛ در ابتدای این نشست یابنده در رابطه با مکاتب مختلف هنری مانند سوررئالیسم، دادائیسم و کنسرتیویسم که دیدگاههای تجربهگرایانه در آن وجود دارد، صحبت کرد و گفت: «این فضاها کنار هم جمع میشوند و بیانیهای در مورد تجربهگرایی میدهند. در واقع فیلمهایی که همراه با کشف و شهود بوده و فرمتهای معمول را ندارند به عنوان فیلم تجربهگرا معرفی میشوند.»
وی گذر از دورانی که به تدریج منجر به تجربهگرایی در سینما شده را تقسیم بندی کرد و افزود: «ابتدا در سینما ریتم و حرکت بود و با این عناصر کار میکردند. به تدریج وقتی به پیش میآییم با فرمت رنگ و تصویر آشنا میشویم و فیلم "آلفابت" در شکل تجربی جا میگیرد. در آن دوره و در فضای تجربهگرا تلاش کردند صدا را روی فیلم استفاده کنند، چون سینک کردن صدا با تجربه جدیدی بود و جزو مؤلفههای تجربی محسوب می شد.»
این فیلمساز افزود: «بعد از همه اینها بازی با زمان در 1924 در یک فیلم نمود پیدا کرد و برای اولین بار اسلوموشن دیدیم. پس از آن سازنده فیلم "کابوسهای بعد ازظهر" با عنصر زمان بازی کرد.»
در ادامه مددی درباره سینمای تجربی و نقد آن گفت: «هر زمان درباره سینمای تجربی صحبت میکنیم، در رابطه با یک سنت صد ساله که درون خود انواع شرایط اجتماعی، پیشرفتها، مباحث فلسفی و علمی را تجربه کردهاند میبینیم. در این دوره با جماعتی از منتقدان مواجهیم که تلاش میکنند به دستهبندی سینما برسند و این امکانی برای پیشرفت سینما شده است.»
وی افزود: «ما میبینیم افرادی مثل "ادوارد اسمال" با رویکرد تاریخی فیلمها را در پنج دسته تقسیم بندی میکنند. بعضی ساختاری، بعضی تغزلی و بعضی نیز فیلمهای جدید هستند. این دستهبندیها امکانی فراهم میکند که بتوانیم در خصوص فیلمها صحبت کنیم. امروزه شناخت جنبشها به درک بیشتر و نقد فیلم کمک میکند.»
مددی با اشاره به اینکه قرار نیست مدلهای نقد داستانی را برای فیلمهای تجربه گرا بکار ببریم، عنوان کرد: «ما هنوز اول راهیم و این در سینمای تجربهگرا طبیعی است. حوزه نقد ارتباط مستقیمی با مباحث مالی دارد. پس باید بپذیریم که این فعلاً بضاعت ماست و شاید با این سختگیریها چند فیلم انگشت شمار با این رویکرد وجود داشته باشد. در سینمای تجربی بحث خلاقیت متفاوت است، چون هرکس به یک شیوه این مقوله را تعریف میکند.»
در ادامه مکری در خصوص خلاقیت در فیلم تجربی گفت: «درباره خلاقیت مسأله مهمی مثل رابطه امر خلاق و گذشته به وجود میآید و ما ناچاریم به گذشته مراجعه کنیم که نو بودن تجربه خود را بسنجیم. ما این تست را مبنای خلاقیت میدانیم و مبنای محاسبه کار خلاقه نباید ریاضیات و محاسبات باشد، ولی ما عموماً در حال سنجش داستانهای گذشته برای پیدا کردن کار خلاقانه هستیم.»
در پایان برزگر طی صحبتهایی کوتاه درباره خلاقیت در فیلم تجربی توضیح داد: «تجربهگرایی در تعریف نئومارکسیستی عبارتاند از؛ نگاه سلطه به برساختههای موجود بر اساس نظم موجود است و امر امر خلاقه میتواند در مخالفت با تمام این نظمها باشد. مفهومی به نام غایت نهایی در تجربهگرایی داریم که همان معناگریزی و معناسازی است و گفته میشود که علت غایی موجب تولید یک اثر میشود. در اینجا خواننده یا بیننده میتواند آن را حدس بزند.»
نظر شما