خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- لیلا ضامنی: دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی یا تمرکز بر «منظومه خوانی» با محوریت تغزل در شهر کرمان در حال برگزاری است، همانطور که همگان می دانند منظومه خوانی از تاریخ پیش از اسلام در ایران مرسوم بوده است در واقع می توان گفت منظومه خوانی یكی از راههای انتقال فرهنگ ازگذشته به آینده و از نسلی به نسلی دیگر بوده، منظومه خوانان در طول تاریخ همواره روایتهای منظوم و منثور خود را به شکل نقالی یا به صورت شفاهی سینه به سینه بیان می كردند، بسیاری از روایت های منظومه ای نقالان در ایران برگرفته از شاهنامه فردوسی است ، بسیاری از منظومه خوانان در قالب شعر و نثر و موسیقی مباحث اخلاقی تربیتی و آموزشی را برای مردم بازگو می کردند در عصر حاضر به دلیل گسترش شبکه مجازی و رسانه ها این میراث فرهنگی ممکن است دستخوش تغییر و یا دچار فراموشی شود بنابریان برای حفظ و صیانت از آن باید تلاش کرد، رویکرد جشنواره موسیقی نواحی به منظومه خوانی و ضرورت توجه به این میراث فرهنگی را با «صادق چراغی» نوازنده و آهنگساز و پژوهشگر موسیقی نواحی و از اعضای شورای سیاستگذاری دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
منظور از منظومه خوانی که محور جشنواره موسیقی اقوام را تشکیل می دهد، چیست؟
منظومه خوانی در بیشتر فرهنگ ها وجود دارد؛ منظومه خوانی ترکیبی از موسیقی و ادبیات است وقتی که ما داستان منظومی را با موسیقی بیان می کنیم که فرهنگ های مختلفی این را به شکل های گوناگونی ارائه می دهند منظومه خوانی در همه جای ایران رواج و گسترش دارد؛ منظومه خوانی از یک طرف می تواند با اسطوره ها و از یک طرف با داستان های مردمی یا فولکلور در ارتباط باشند، اینها داستان هایی هستند که «عاشیق ها» در میان ترک ها و «بخشی ها» در خراسان روایت می کنند در واقع اینها خنیانگرانی هستند که با موسیقی شعر و ادبیات ارائه می دهند.
ضرورت پرداختن به منطومه خوانی در جشنواره موسیقی اقوام چیست؟
با توجه به هجوم رسانه های مجازی بخش زیادی از این هنر به حاشیه می رود اینکه این موضوع جشنواره باشد باعث می شود ما از بخشی از فرهنگ موسیقیایی ایران زمین که درهجوم ماهواره ها و انواع رسانه ها یی که ما را محاصره کردند دارد به حاشیه می رود حفاظت کنیم در واقع ما با این اقدام کمک می کنیم که این حاشیه رفتن را عجالتا به تاخیر بیندازیم، چون لزوما برگزاری جشنواره با این موضوع نمی تواند جلوی این ماجرا رابگیرد و خیلی چیزهای دیگر هم دست به دست هم می دهد و باید همه کوشش کنند تا بتواند از این میراث فرهنگی و ادبی حراست کنند بنابراین می توانیم جشنواره یکی از جایگاه هایی است که می تواند یک مقدار به حفظ و حراست از این میراث موسیقیایی کشورمان کمک کند.
با توجه به اینکه منظومه خوانی دارای تنوع بسیاری است و در هر قوم به شکلی روایت می شود، آیا این منظومه ها ریشه مشترکی هم دارند؟
بله؛ گاهی مواقع منظومه ها اشتراکاتی دارند، اشتراکات نه تنها در میان اقوام ایرانی بلکه منظومه ها در کشوره های گوناگون هم هماندی دارد همانطور که موسیقی فولکور در جاهای گوناگون یک همانندی دارد مثلا ممکن است آن دانگ ها و صداهایی که در موسیقی لرستان می شنوید کاملا آنها رادر نواحی از هند هم بشنوید، این اشتراکات بسیارند و بنابراین بله در منظومه ها هم می توانیم اشتراکاتی داشته باشیم.
تنوع مضمون روایت های منظومه ها در اقوام مختلف سبب نمی شود که این ها در نوع بیان با یکدیگر شباهت داشته باشند؟
ولی در برخی مواقع می بینیم این ویژگی است که یک منظومه فقط مربوط به یک جاست، مثلا منظومه«طالب و زهره» که در مازندران هست پژوهشگران مازندرانی بر این باور هستند که این منظومه هم از لحاظ موسیقیایی و هم از لحاظ ادبی شکل مضمون داستان کاملا ویژه مازندران است و همانند آن در میان اقوام دیگر ایران یافت نمی شود بنابراین ممکن است گاهی همانندی داشته باشند و گاهی هم نداشته باشند.
کارکرد منظومه خوانی تربیتی یا آموزشی است؟
بله می تواند داشته باشد، در روزگار گذشته اتفاقا بیشترین کاربرد این منظومه ها درهمین بخش آموزش و پرورش بوده طوری که در همان روزگار کسانی که «عاشیق» یا «بخشی» می شدند یعنی روایتگر و خنیاگر می شدند بایستی به یک مرتبه ای از فهم و درایت می رسیدند که مردم اینها را به عنوان عاشق یا بخشی می پذیرفتند و آن جایگاه سخت بدست می آمد مثلا برای اینکه به کسی در خراسان بخشی می گفتند باید هم ساز خودش را خودش بسازد هم بتواند آواز بخواند هم باید بتواند خیلی خوب ساز بزند و در حافظه خودش دنیایی از داستان ها داشته باشد که مورد قبول مردم باشد و مردم آن را بپذیرند و تازه بعد از اینها یک نفر می شود بخشی؛ یعنی یک نفر نوازنده دوتار باشد یا یک نفر خواننده باشد لزوما نمی تواند «بخشی» باشد، بنابراین کسی که باید منظومه خوان باشد باید جایگاه ویژه و بالایی داشته باشد.
آیا منظومه خوانی کارکرد آموزشی و تربیتی هم دارد یا تنها بیان روایتی به شکل موسیقیایی است؟
ما الان در دنیای رسانه زندگی می کنیم ولی در زمان های گذشته در همین داستان های منظوم بسیاری از مسایل تربیتی نهفته بود و بسیاری از مسایل تربیتی در دل این داستان ها گفته می شد مثلا ما داستان شاهنامه فردوسی را داریم یکجا می بینید «فردوسی» در دل یک داستان منظوم یادآوری می کند که«بیا تا جهان را به بد مسپریم » یعنی آنجا می گوید بیا جهان را رها نکنیم که همه بدی ها بیاید جهان را بگیرد و سعی کنیم خوب باشیم،« فردوسی» سعی می کند در در دل یک داستان منظوم یک پیام اخلاقی را منتقل می کند، ما از این مسائل آموزشی و پرورشی بسیار و بسیار در داستان های ترکی، بلوچی و مازنی و در داستان هایی در خراسان بزرگ داریم که روایت می شود و همه اینها هم کاملا آموزشی و پرورشی است ؛ بر همین اساس همه فرهنگ ها این وظیفه را دارند که از میراث فرهنگی خود حفاظت کنند، جشنواره هم هدف اش این است با انتخاب موضوعی مثل «منظومه خوانی» به حفظ میراث فرهنگی ادبی و موسیقیایی ایران کمک کند .
نظر شما