روایتی از شهادت آرپی جی زن ۱۱ ساله

کوچکترین عضو گروهان بود ولی کارهای بزرگی انجام می داد و تعجب همه را بر می انگیخت.

به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری شبستان، «پرویز اژدو» تنها 11 سال داشت که راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در جبهه کمک آرپی جی زن بود که در اردبیهشت ماه سال 1361 شهد شهادت را نوشید.

 او اولین فرزند خانواده بود. شیرین بود و دوست داشتنی! در سال 1350 در روستای «زنگلانلو» از توابع شهرستان «درگز» واقع در خراسان رضوی به دنیا آمد تا کانون گرم خانواده اش را صفایی تازه بخشد. پدر و مادرش از او هیج مهر و محبتی را دریغ نمی ورزیدند. پدر و مادرش به نماز می ایستاد و هر کاری که آن ها می کردند او نیز انجام می داد.

 

پرویز قبل از انقلاب پسری فعال و فهمیده بود. اهل ورزش بود و به فوتبال و کشتی علاقه زیادی داشت.

 

با همه هم سن و سالانش فرق داشت.  در برنامه های مذهبی از جمله نماز جماعت های مسجد و جلسات قرآنی که تشکیل می شد شرکت می کرد.

 

او بعد از انقلاب نیز با عضویت در پایگاه بسیج فعالیت های خود را افزایش داد تا نشان بدهد که یکی از سربازان حضرت روح الله است.

 

پرویز آن قدر به امام خمینی (ره) علاقه داشت که عکس او را روی جلد همه کتاب هایش چسبانده بود.

 

پنجم دبستان را که تمام کرد تصمیم گرفت به جبهه برود. فتوکپی شناسنامه اش را دست کاری کرد و برای ثبت نام به پایگاه بسیج مراجعه کرد. از او خواستند که از پدرش رضایت نامه ببرد. پدرش که مخالفتی با رفتن او نداشت رضایت نامه اش را همان شب امضا کرد و شاپرک های خنده را بر برلبان او نشاند.

 

در جبهه بسیار صبور و ساکت بود. کوچکترین عضو گروهان بود ولی کارهای بزرگی انجام می داد و تعجب همه را بر می انگیخت. در آموزش های سخت مثل بقیه شرکت می کرد وخم به ابرو نمی آورد. درمرحله دوم عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر در اثر ترکش خمپاره مجروح و در یکی از بیمارستان های شهر اهواز بستری شد. چند روز بعد درهمان بیمارستان به فیض عظمای شهاد نائل شد.

پرویز اردیبهشت ماه سال 1361 در حالی که در جبهه کمک آرپی جی زن بود شهید شد و جایش برای همیشه در خانه و مدرسه خالی ماند اما پدرش تا آخر عمر به یادش امضایی را که از او یاد گرفته بود استفاده می کرد.

 

کد خبر 849467

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha