عزاداری هم نوایی با حضرت حجت (عج) و حذف همه سیاست های انحرافی است

عزاداری هماهنگی با انبیاء و اهل بیت (ع) و عزاداری هم‌نوایی با حضرت مهدی (عج) است. عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاست‌های انحرافی، یعنی یک بسیج ده‌ها میلیونی همراه با سوز بدون اجبار و بدون چشم‌داشت.

به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در نامه ای خطاب به عزاداران حسینی گفت: عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. امام زمان (ع) می‌فرماید: ای حسین عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزاداری تو به صورت خود سیلی می‌زنند.

 

بنابراین گزارش، متن نامه رییس ستاد اقامه نماز کشور به عزاداران حسینی به شرح ذیل است:

"ما که به لطف خدا عزاداری را از نیاکان خود در سایه مکتب اسلام و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت‌اش فرا گرفته‌ایم، لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و برکات آن منتقل کنیم.

در آستانه محرم سال 90 نکاتی را جسته و گریخته که به ذهنم آمد، به شما تقدیم می‌کنم.

در سوره کورت خداوند با یک آهنگ استثنایی می‌پرسد که آن‌گاه که آفتاب تابان تاریک شود و ستارگان تیره شوند و کوه‌ها به حرکت درآیند و ... سؤال شود که دختران زنده به گور به کدامین گناه کشته شوند؟ ناگفته پیداست که مشرکین دختران خود را زنده به گور می‌کردند ولی چون این دختران مظلوم بودند، خداوند به حمایت آنان برخاسته. (این بود نمونه حمایت از مظلوم، گرچه مسلمان نباشد.)

و اما حمایت از مظلومان مؤمن، در سوره بروج می‌خوانیم مرده باد اصحاب اخدود که با ریختن مؤمن به دره‌ای و سوزاندن آنان تماشاگر این جنایت خود بودند و تنها گناه آنان ایمان به خدای عزیز حمید بود، بنابراین گفتن مرگ بر ظالم یک سنت قرآنی است.

و اما سیره نبوی. بعد از آن که 72 نفر از یاران پیامبر در احد کشته شدند و در خانه‌ها عزاداری به پا شد، پیامبر اکرم (ص) پرسید چرا برای حضرت حمزه که سیدالشهداء بود، عزاداری به پا نمی‌شود و گریه‌کننده‌ای ندارد؟ معلوم می‌شود اقامه عزاداری برای شهید مورد توجه است و همچنین همین که جعفر طیار در جنگ شهید شد، پیامبر دستور داد برای آل جعفر غذا تهیه کنید. از این نیز معلوم می‌شود تغذیه عزاداران و داغداران یک سفارش نبوی است.

 

تجلیل بزرگان در قرآن

عزاداری و بیان فضایل اهل بیت (ع) نمونه‌ای از یاد نیکی است که خدا به پیغمبرش می‌فرماید "ورفعنا لک ذکرک".

توجه دل‌ها به اهل بیت (ع) نمونه‌ای از دعای ابراهیم است که از خدا خواست خدایا، دل‌های مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. (فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم) عشق به اهل بیت مصداق روشن وعده‌ای است که خداوند به مؤمنین داده که (سیجعل لهم الرحمن ودا)

در مراسم عزاداری و نقل فضایل مطالبی را به خوبی درک می‌کنیم. به خوبی می‌فهمیم که چگونه فرجام نیک برای متقین است (و العاقبه لاهل التقوی)

به خوبی می‌فهمیم که چگونه نقشه‌های شیطانی ضعیف است و چگونه نقشه بنی‌امیه نقش بر آب شد. (ان کید الشیطان کان ضعیفا)

به خوبی می‌فهمیم که چگونه خداوند حق را بر سر باطل کوبید و آن را دمغ کرد. (بل تقذف بالحق علی الباطل فیدمغه)

به خوبی می‌فهمیم که چگونه خواستند نور خدا را خاموش کند ولی خدا هر روز آن را برافروخته‌تر می‌کند. (یریدون ان یطئفوا نورالله بافواههم)

به گفته روایات در طول تاریخ انبیا و پیامبر اسلام و اهل بیت همه آنان برای امام حسین اقامه عزاداری می‌کردند.

اقامه عزاداری خواندن تاریخ کربلا در منزل نیست بلکه مثل اقامه نماز نیاز به یک توجه و عنایت و حرکت و حماسه دارد.

امروز دشمنان ما اقرار می‌کنند که ما حریف شیعیان نمی‌شویم زیرا آنان دو بال قوی دارند. بال سرخ که عاشورا است و بال سبز که انتظار حضرت مهدی (عج) است، آنان از شهادت نمی‌ترسند. از محاصره نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی، شهادت و اسارت نمی‌ترسند چون رهبرشان امام حسین آن‌گونه در محاصره اقتصادی قرار گرفت که آب خوردن برای اطفال نداشت و آن‌گونه در محاصره نظامی قرار گرفت که هفتاد و دو تن میان 30 هزار دشمن قرا گرفتند و آن‌گونه در میان هیاهوی مخالفان قرار گرفت که هنگام سخن گفتن امام با هیاهو جلو شنیدن مردم را گرفتند اما شهادت و اسارت را پذیرفت و زیر بار زور نرفت. الگوی شیعیان چنین فردی است این از یک سو...

از سوی دیگر اینها به کمتر از رهبر معصوم و عدالت عمومی روی کره زمین با هیچ فردی قانع نمی‌شوند و هیچ حکومتی با هیچ شیوه‌ای اینان را راضی نمی‌کند و اینان همچنان در انتظار آن رهبر غایب هستند و ارادتی که به علما و مراجع دارند، به خاطر آن است که این افراد را نایب آن سرور می‌دانند.

عزاداری هماهنگی با آفرینش است. در روایات می‌خوانیم زمین و آسمان برای امام حسین گریه کرد.

عزاداری هماهنگی با انبیاء و اهل بیت می‌باشد و عزاداری هم‌نوایی با حضرت مهدی است. امام صادق (ع) به شاعری فرمود شنیده‌ام مرثیه می‌خوانی؟ گفت بله، فرمود بخوان، امام آن‌گونه با صدای بلند گریه کرد که از کوچه صدای حضرت شنیده می‌شد.

عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. امام زمان (ع) می‌فرماید: ای حسین عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزاداری تو به صورت خود سیلی می‌زنند. (و لطمت علیک الحورالعین)

 

عزاداری ارعاب ستم‌گران و اعلام حمایت از مظلومان

عزاداری نوعی بیعت با امام از راه دور و از طریق احساسات است.

عزاداری ارعاب ستم‌گران و اعلام حمایت از مظلومان است.

عزاداری نشان دادن الگو به همه اقشار است. به نوجوان می‌گوید از حضرت قاسم (پسر سیزده ساله امام حسن مجتبی که در کربلا بود) یاد گیرید که اگر بناست رهبر مردم، جنایتکاری مثل یزید باشد، مرگ از عسل شیرین‌تر است. به جوان می‌گوید از علی‌اکبر یاد گیرید که به پدر خود گفت اگر راه ما حق است، هیچ باکی نیست.

عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاست‌های انحرافی. (وقتی در زیارت عاشورا می‌خوانیم لعن الله بنی امیه قاطبه، یعنی همه نوع سیاست‌های انحرافی را رد می‌کنیم.)

عزاداری یعنی زنده نگاه داشتن خاطرات فداکاران. (بر تمام افرادی که توان دارند، حج واجب شده و بخشی از اعمال حج زنده نگاه داشتن خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر است. زایران خانه خدا در صفا و مروه شبیه‌سازی می‌کنند و همچون هاجر با هیجان می‌دوند تا آن خاطره زنده بماند و ما همان‌گونه که از پدر و پسر و همسر در مکه تجلیل می‌کنیم، باید از امام حسین و فرزندان و اصحاب و زینب کبری و خاندان او نیز تجلیل کنیم.

شاید اگر بگوییم تجلیل ما در کربلا باید بیش از مکه باشد، سخنی گزاف نگفته‌ایم زیرا در مکه ابراهیم و اسماعیل آماده گذشت از جان شدند ولی قتلی صورت نگرفت اما در کربلا علاوه بر قتل قطعه قطعه شدند. در مکه چند ساعتی برای کودک آنجا (اسماعیل) آب نبود ولی بعد آب زمزم از زمین جوشید ولی در کربلا آب نجوشید، بنابراین تجلیل فداکاران که در مراسم حج آمده، بزرگداشت فداکاری آنان است.

 

عزاداری یعنی اجتماع، تعهد، غیرت، حرکت هدفمند

عزاداری یعنی وحدت ملی (ترک و فارس، عرب و عجم، زن و مرد با هر نوع لهجه و آداب و رسوم)

عزاداری یعنی یک بسیج ده‌ها میلیونی همراه با سوز بدون اجبار و بدون چشم‌داشت، عاشقانه و هر ساله

عزاداری یعنی صبر و مقاومت را ببین و یاد گیر

عزاداری یعنی بلند نگاه داشتن پرچم مقاومت، مبارزه، مکتب، انقلاب، ایثار، اخلاص و شجاعت

عزاداری یعنی یک کلاس عمومی تعلیم و تهذیب

رضاخان که مأمور محو اسلام بود به فکر منع عزاداری افتاد.

عزاداری یعنی نگه داشتن قانون پیروزی خون بر شمشیر (همان چیزی که امروز در بیداری اسلامی کشورها مشاهده می‌شود.)

عزاداری یعنی عالی‌ترین نوع تنفر از ظلم و ظالم

عزاداری یعنی قساوت‌زدایی و تحریک عواطف و مظلوم‌یابی و ظالم‌کوبی

عزاداری یعنی تعظیم شعائر

عزاداری یعنی نفوذ در دل مردم دنیا، تا آنجا که گاندی می‌گوید رهبر من امام حسین است تا آنجا که در دانمارک که کاریکاتور پیغمبر را کشیدند بزرگ‌ترین اجتماع روز عاشورا برای شیعیان در خیابان‌ها جلوه می‌کند.

عزاداری یعنی دعوت به حق و منطق ولی در قالب احساسات و هنر

عزاداری بستری برای میلیون‌ها سفر به شهر و روستا و در سایه آن صله رحم و بازدید از وطن و انواع کمک‌ها

عزاداری بستری برای ده‌ها هزار هجرت روحانیون به اقصی نقاط دنیا و رساندن پیام اسلام

در سایه عزاداری است که در خیابان‌های نیویورک نماز جماعت برپا می‌شود.

عزاداری بستری برای رشد حماسه‌ها، اشعار و هنرها و ایثار به دیگران و بستری برای بذل جان و مال می‌باشد.

عزاداری یعنی تعطیل کردن بازارها و خیابان‌ها و به فکر مظلوم افتادن و ظالم را محاکمه کردن

عزاداری یعنی از جرقه‌ها جریان ساختن، اگر امام حسین همه چیز خود را برای دین داد، پس ما نیز باید دین‌محور باشیم.

عزاداری یعنی خود را در آیینه کمال دیدن. امام از جان، مال، فرزند، وطن، همسر، مسکن، لباس، غذا، طفل، جوان، اصحاب و ... گذشت، فقط از دین نگذشت. ما چه کرده‌ایم؟

عزاداری یعنی محو طبقات، تاجر و فقیر، شهر و روستا، زن و مرد، کوچک و بزرگ، هه یک‌سو شدن.

در عزاداری می‌آموزیم که در سخت‌ترین شرایط از خدا راضی باشیم که امام حسین (ع) فرمود (رضا برضاک) و در سخت‌ترین شرایط به سراغ غیر خدا نرویم که فرمود لا معبود سواک.

 

در عزاداری می‌آموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم

در عزاداری می‌آموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم، گرچه دو دست‌مان قطع شود.

در عزاداری می‌آموزیم که له می‌شویم ولی شکسته نمی‌شویم. (زینب کبری به یزید گفت من تو را بسیار کوچک می‌بینم. (انی لاستصغرک)

در عزاداری است که می‌شنویم درهای غیب به روی افراد باز می‌شود. (علی‌اکبر به پدرش گفت هذا رسول الله یعنی من پیغمبر را می‌بینم و امام حسین به یاران فرمود (هذه جنه) بهشت شما را من می‌بینم.)

در عزاداری می‌آموزیم که بالاترین هدف رضای ولی‌ خدا و امام معصوم است. (کسی که سیزده تیر به خاطر نماز عاشورا و حفاظت از امام بر بدنش خورد، لحظه آخر به امام گفت آیا از من راضی هستی؟ (ارضیت عنی؟)

در عزاداری می‌آموزیم اقامه نماز حتی به قیمت هر کلمه یک تیر، (سی تیر برای دو رکعت نماز)

در عزاداری می‌آموزیم آنچه مهم است، اراده است، سن مهم نیست، نوجوان باشد یا سالمند (قاسم یا حبیب)

در عزاداری می‌آموزیم بالاترین سختی‌ها افرادی را حتی از مستحبات دور نمی‌کند. (زینب کبری شب یازدهم حتی نماز شب را خواند.)

در عزاداری می‌آموزیم که چگونه مسلمان به خاطر پیروی از طاغوت و علاقه به دنیا از کفار بدتر می‌شود. (مسیحیان همین که دیدند پیامبر اسلام با دختر و فرزندش برای مباهله آمده، حیا کردند ولی طرفداران بنی‌امیه با اینکه دیدند امام حسین با زن و بچه به کربلا آمده، حیا نکردند.)

در عزاداری می‌آموزیم که چگونه انسان از گرگ درنده‌تر می‌شود و غرور و تکبر و ریاست، نااهلان را تا آنجا پیش می‌برد که چوب بر لب و دندانی می‌زند که از آن دعای عرفه صادر شده و پیغمبر آن را می‌بوسیدند.

در عزاداری می‌آموزیم که انسان وجود خطرناکی است که اگر خدا او را حفظ نکند، به جای معرفت و مودت و اطاعت اهل بیت که مزد رسالت است، اهل بیت را به نحو بی‌نظیری شهید و حتی از کشتن کودک و آتش زدن خیمه و ... نمی‌گذرد.

در عزاداری با مدیریت بحران آشنا می‌شویم که امروز در دانشکده‌های مدیریت یک فصل مهمی را به خود اختصاص داده (مدیریت زینب کبری از ظهر عاشورا به بعد در بحرانی‌ترین شرایط)

عزاداری یعنی بیدار کردن خفتگان، تعلیم جاهلان، به غیرت آوردن بی‌تفاوت‌تان، گرچه به قیمت زیر سم اسب رفتن باشد. (امام زیر سم اسب رفت ولی زیر بار زور نرفت.)

 

از کربلا می‌آموزیم که حق‌الناس بر هر چیزی مقدم است

از کربلا می‌آموزیم که حق‌الناس بر هر چیزی مقدم است. (امام حسین (ع) زمین کربلا را خرید تا خونش در زمین مردم ریخته نشود و زایران‌اش در ملک مردم پا ننهند.) ما نیز باید در عزاداری مراعات مسافران، عابران، همسایگان، اطفال و بیماران را بنماییم.

در کربلا می‌آموزیم توجه به برده و آزاد یکسان است. (امام حسین هم سر علی‌اکبر را در بغل گرفت، هم سر غلام را)

از کربال می‌آموزیم سر از بدن جدا می‌شود ولی از قرآن جدا نمی‌شود. (سر امام بالای نی قرآن خواند.)

از کربلا می‌آموزیم که چگونه افرادی به خاطر جایزه و حکوم ت ری گول خوردند و ما باید به خدا پناه ببریم.

در عزاداری می‌آموزیم که باید کارهای خیر عمومی باشد. امام صادق فرمودند زن‌ها هم در عزاداری شرکت کنند.

در عزاداری می‌آموزیم که احکام الهی باید همه جا پیاده شود. امام صادق فرمود زنان پشت پرده بنشینند.

عزاداری نماد بزرگی از تولی و تبری است.

در عزاداری می‌آموزیم که یک تیم هفتاد و دو نفری در نیم روز می‌توانند برای ابد الگو باشند. امام خمینی فرمود ما هر چه داریم از محرم و صفر است.

نقش عزاداری در جبهه‌های حق از پیشانی‌بند، تابلوها و نوشته‌ها روی سینه‌ها، پشت کمرها، نوحه‌ها، جاده‌ها، همه و همه مملو از نام کربلا، عشق به شهادت، پیروی از امام حسین و ...

در عزاداری می‌آموزیم می‌توان یک بسیج سریع، خالص برای اهداف بلند به راه انداخت.

عزاداری نیابت‌بردار نیست یعنی نمی‌توان کسی به جای دیگری در مجلسی شرکت کند و عشق و گریه خود را ابراز نماید بلکه خودش باید دل بدهد، دل بسوزاند، اشک بریزد، خرجی بدهد، حرکت کند.

در عزاداری می‌آموزیم که باید از بازماندگان تفقد و همدردی کنیم. این مسئله به قدری مهم است که حتی ریاکاری در آن جایز است و مستحب است خودتان را به صاحب عزا نشان دهید و در ماجرای کربلا صاحب عزای اصلی امام زمان است و عزاداری ما می‌تواند تسلیتی برای آن عزیز باشد.

در پایان به چند نکته فقهی اشاره کنم.
1. لب زدن به هر خاک حرام است جز خاک کربلا
2. در حرم کربلا مثل خانه خود نماز را چهار رکعتی می‌توان خواند، یعنی در آنجا احساس غربت نکن.
3. به گفته روایات خاک کربلا رمز قبولی نماز است.
4. خاک کربلا انیس مرده در قبر است.
5. خاک کربلا رمز امان و بیمه کالاهای تجاری است.
6. تسبیح خاک کربلا نشان وفاداری به شهدای کربلا است. همان‌گونه که طرفداران رنگ قرمز و آبی با همان پرچم و اتوبوس تظاهرات می‌کنند، شیعیان نیز با داشتن خاک کربلا وفاداری خود را اعلام می‌کنند که ما طرفدار تیمی هستیم که زیر بار زور نرفت و تسلیم طاغوت نشد.
7. جالب آن است که دعای که برای آب فرات آمده، همان دعایی است که برای آب زمزم است؛ اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاعا من کل داء.
8. با اینکه آب فرات قبل از شهادت بوده و الان این آب، آب زمان امام حسین نیست اما به خاطر کوچک‌ترین مناسبت باید در بستر زنده نگه داشتن کربلا مورد توجه قرار گیرد.
9. با اینکه قبر مرده عادی را بعد از متلاشی شدن بدن و یا سی سال می‌توان نبش کرد ولی قبر شهید را حتی اگر یک سرباز ساده باشد برای هیچ‌وقت نمی‌توان نبش کرد.
10. وظیفه ما زنده نگه داشتن آثار و یادگارهای شهدا است. همان‌گونه که امام صادق (ع) پیراهن امیرالمؤمنین را که در آن شهید شده بود، نگاه داشته و گاهی به مهمان‌های خود نشان می‌داد و امام سجاد فرمود پیراهن پدرم را که در آن شهید شده و مادرم آن را بافته، به ما برگردانید.

پایان پیام/

 


 

کد خبر 84926

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha