دکتر ابراهیم متقی عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در سومین نشست تخصصی بررسی ریشه ها و ابعاد بحران وال استریت گفت: جنبش وال استریت در قالب جنبش اجتماعی جدید تعریف می شود و در سه نگاه می توان آن را مورد بررسی قرار داد.
نگاه اول شامل نگاه هیدزن است که این جنبش دارای قالب های ایدئولوژیک، اپتوگرا یعنی ضد وضع موجود است و تمایلی به دستیابی به قدرت سیاسی ندارد و فقط وضعیت موجود را نفی می کند و نگاه دوم انعکاس رویکرد مجموعه نئومارکسیسم است بر این اساس که نظام سیاسی با مجموعه اقتصادی و نظامی با هم پیوند دارند و نظام طبقاتی وجود ندارند و معتقد است که نیروهای ضدخود گرا می تواند در خود بپذیرد و نگاه سوم نگاه طیف گریز از مرکز در جهان سرمایه داری است که امروز بروز پیدا کرده است و این طیف به نظام سرمایه داری خوشبین نیستند و می گویند که نظام سرمایه داری شرایط برای انحصار مهیا کرده است و باید انحصار از بین برود تا اقتصاد بهبود یابد.
وی افزود: در نظام سرمایه داری موجود به دلیل توجه بیش از حد به اقتصاد جهانی نسبت به مردم و شهروند آمریکایی بی توجهی شده است و آنها را به حاشیه کشانده است.
وی درباره دیدگاه خود از جنبش وال استریت تاکید کرد: سال 2007 بحران در اقتصاد سرمایه داری آغاز شد و این بحران بسیار مشابه با بحران اقتصادی 1970، 1962، 1929 بود و دو ویژگی را با هم داشت که شامل رکود و تورم می شد که اگر این دو عامل با هم جمع شود زمینه ایجاد بحران اجتماعی را فراهم می آورد.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم براساس سرمایه داری کلاسیک که دست نامرئی در بازار اقتصادی دارد صحبت کنیم این نوع سرمایه داری معتقد است که هرگاه رکود ایجاد شود زمینه برای کاهش قیمت فراهم می شود و این چنین قدرت خرید افزایش پیدا می کند ولی این امر در سال 1929 محقق نشد و رکود منجر به کاهش قیمت نشد بلکه قیمت ها در مواد مصرفی مردم افزایش یافت و این فضا در سال 2007 هم ایجاد شد و به اقتصاد اروپا نیز منتقل شد و پس از آن بحث لایحه نجات اقتصادی مبتنی بر تبلیغ دلار و پول و اقتصادی که دچار رکود شده بود مطرح شد.
وی تاکید کرد: براساس نگاه کنز (نئوکنزی) هرگاه رکود ایجاد شود برای عبور از بحران باید دولت نگاه بی طرفانه را کنار بگذارد و حمایت کند و به بازار پول تزریق کند همین کار انجام گرفت ولی این مقدار پول پاسخگو نبود در نتیجه شرکتهای اقتصادی بزرگ تنها مورد حمایت قرار گرفتند و شرکت های متوسط و میانی ضرر کردند و این چنین ما شاهد وضعیت اقتصادی در آمریکا و کشانده شدن این بحران به ایتالیا و یونان هستیم.
دکتر متقی تاکید کرد: با شکل گیری بحران و شکنندگی اقتصاد 48 میلیون نفر فاقد بیمه اجتماعی شدند و کسانی که در آمریکا فاقد بیمه باشند نمی توانند در انتخاب واحد تحصیلی شرکت کنند و این چنین قشر اجتماعی از 22 تا33 سال با مشکل مواجه شده است و طی 4 تا 5 سال گذشته حاشیه نشینی در آمریکا و اروپا گسترش پیدا کرد و بیکاری رشد پیدا کرد.
مدیر گروه سیاسی دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: هزینه نظامی آمریکا در دوره اوباما بیشتر از بوش بوده است و همین امر باعث شده تا در خدمات اجتماعی، بهداشت، آموزش توجه کمتری شود و مردم را با مشکل مواجه کند.
وی افزود: به همین دلیل بخشی از افراد معترض در وال استریت افرادی هستند که در تامین هزینه های زندگی خود با مشکل مواجه هستند و یا بیکار هستند اما این تنها محدود به حاشیه نشینها نیست بلکه در بین نخبگان و مجموعه هایی که در فضای بالاتری قرار دارند نیز تعادل و توازن به هم خورده است و در میان لایه ثروتمند نیز شکاف ایجاد شده است و همین امر بحران اقتصادی را عمیقتر کرده است.
وی درباره دلایل اینکه جنبش اجتماعی وال استریت و یا به نوعی مردم علیه وال استریت مرکز بورس تجاری از سالهای پیش بوده است گفت: وال استریت نماد اقتصاد سرمایه داری و مردم نسبت به وضعیت اقتصادی اعتراض دارند و به همین دلیل مردم به خیابانها ریخته و اعتراض می کنند و تا وضعیت اقتصادی بهبود نیابد مردم به مطالبات خود نمی رسند.
پایان پیام/
نظر شما