خبرگزاری شبستان: این روزها فرودگاه مهرآباد که پس از انتقال فراز و فرودهای هوایی به فرودگاه امام خمینی (ره) آرامشی نسبی یافته بود، دوباره موجی از هیجان، شور و اشتیاق را تجربه می کند.
علاوه بر آنکه مسیرهای منتهی به این فرودگاه این روزها مملو از ترافیک است در سالن های انتظار آن نیز صدا به صدا نمی رسد، چراکه همه منتظر بازگشت حجاج خود از طواف خانه الهی هستند، این گرمی و هیجان در کنار شور و اشتیاق استقبال کنندگان نشان می دهد که علی رغم برخی کمرنگی های رخ داده در میادین مذهبی و جدایی های ظاهری در برخی عرصه ها میان دین و سبک زندگی مردم، زائران خانه خدا از حرمتی خاص برخوردار هستند، که استقبال کنندگان برای استشمام عطر تنشان ساعت ها انتظار در سالن های فرودگاه را بر جان می خرند.
از همه زیباتر لحظه ای است که هریک از استقبال کنندگان حاجی ای از خانواده خود را از پشت شیشه می بیند آنگاه است که موج عظیم ابراز احساسات آرامش را در صفوف انتظار برهم می زند، تا شادی را در دیدار زائر حرم امن الهی نشان دهد.
اما در این میان بروز برخی حرکات و اعمال ممکن است طبیعی بودن این شور و هیجان را زیرسوال برده و یا جنبه معنوی آن را از بین ببرد که به رفتار، ظاهر و گفتار استقبال کنندگان و حتی متاسفانه بعضی از حجاج باز می گردد. بعضی ها انگار نه انگار که برای استقبال از حجاج خانه خدا آمده اند بلکه سالن انتظار فرودگاه را با مکان های مد آنهم از نوع آنچنانی اش اشتباه گرفته اند و برخی دیگر با آوردن سبدها و تاج گل های عظیم گویی می خواهند از ثواب حج حجاج بهره مند شوند و یا شاید این هم جلوه ای است دیگر از فخرفروشی و تجمل گرایی!؟
کاش به همین جا ختم شود... متاسفانه درگیری های لفظی و بعضا فیزیکی برخی از استقبال کنندگان بر سر موضوعات جزئی همچون محل ایستادن یا گرفتن محل دید دیگران مسائلی است که بیننده را به این فکر وامی دارد مگر نه این است که یکی از ابعاد اصلی آیین عبادی سیاسی حج وحدت و همدلی مسلمانان است پس چرا در استقبال از عاملان به این مهم باید نزاع و درگیری پیش آید؟!
این که شمه ای است از رفتار برخی اسقبال کننده نماها... اما متاسفانه برخی از حجاج نیز با چنان چمدان ها و ساک های عظیم سوار بر چرخ از راه می رسند که ناظران را به این اشتباه می اندازد که برای ورود تاجران به تماشا ایستاده اند نه حجاج بیت الله الحرام؛ گویی اینگونه حجاج سعی صفا و مروه خود را در بازارهای مکه و مدینه و رمی جمرات را با ریختن پول به جیب فروشندگان بجای آورده اند.
جالب تر آنکه برخی از این ها طاقت نیاورده و در همان فرودگاه می خواهند سوغاتی نزدیکان خود به ویژه کودکان را بدهند مبادا اندک زمانی در رسیدن اجناس چینی تاخیر شده و برکت سوغاتی های ساخته شده توسط چشم بادامی ها کم شود. همین امر هم بعضا منجر به ازدحام بی مورد و ترافیک انسانی آنهم در فرودگاه با محیط محدود می شود و خود می تواند آبی باشد در آسیاب درگیری های لفظی در میان افرادی که ساعات متمادی برای رسیدن حجاج به انتظار رسیده اند که این روزها به لطف سازمان حج و زیارت این ساعات افزایش یافته است تا وحدت و همدلی ایجاد شده در میان حجاج، از طریق انتظارهای طولانی و کشنده در سالن های فرودگاه در میان اقوام حاجیان حرم الی نیز بوجود آید...
خوشبختانه ما ایرانی ها به دلیل اعتقاد به کمال گرایی در هر عمل و آیین استقبال را تنها به داد و فریاد و شلوغی و بعضا جر و بحث در فرودگاه ختم نمی کنیم، بلکه تازه با سوار شدن بر اتومبیل ها و حرکت در معیت ماشین حجاج، سکانس اصلی مراسم باشکوه استقبال از زائران خانه خدا را آغاز می کنیم به گونه ای که با نزدیکی به محل سکونت زائران گویی شهر را پتوپیچ کرده باشند به دیوارهایی برخورد می کنیم که با پلاکاردهای تبریک منقش به ابیات و جملات زیبا تزیین شده اند گویی اقوام در پارچه نویسی و عرض تبریک نیز لحظه ای غفلت و از دیگران عقب ماندن را بر خود حرام دانسته و کوشیده اند که حتما عبارت "حجکم مقبول و سعیکم مشکور" را به شیوه مکتوب به حجاج عرضه دارند تا ثابت کنند به این اصل تاریخی که صوت فانی و خط ماندگار است، پایبند هستند...
لحظه تاریخی ورود حجاج به خیابان و کوچه محل سکونت نیز در نوع خود تابلویی است زیبا از عجایب خلقت که با قربانی کردن های متعدد تصویری زیبا را به وجود آورده و ممکن است تنها برخی از متفکران را به ضرورت این همه قربانی وا دارد در حالی که می توان درپی انجام عملی چنین عظیم با اعطای هزینه این قربانی های بی مورد به افراد نیازمند به راستی حج را به اکمال رساند؛ مگر نه آن است که کنگره عظیم حج می خواهد با تجمع عظیم مسلمانان در کنار یکدیگر مشکلات جهان اسلام را آشکار کرده و راه حلی صحیح و کارآمد را برای آن اتخاذ کند پس چرا امروز که می بینمی گرسنگان سومالی از فقر و تهیدستی جان می سپارند و یا نه در همین نزدیک، همسایه های ما طعم مزه گوشت و برنج را به فراموشی سپرده اند باز هم اینچین و با این گشاده دستی های بی مورد می خوایم ارادت خود را به زائر بیت الله نشان دهیم در حالی که صاحب بیت را به فراموشی سپرده ایم.
این آیین های استقبال با مراسم ولیمه به اوج خود می رسد که در آن هم بعضا تلاش برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر و خرج های آنچنانی در سرو انواع غذاها و ریخت و پاش هایی که با حج و معنویت نهفته در آن قرابتی ندارد بسیاری از ارزش ها را زیرسوال می برد! و بعضا می تواند اثبات کننده بی بهرگی از اصل و فلسفه حج باشد.
مگر نه آن است که حاجی نورانیتی دارد که 40 شبانه روز او را احاطه می کند پس چرا با اعمالی بیهوده خود و دیگران را از تلاء لوی معنویت محروم کنیم مگر نمی رویم حج که دل و جان از هرچه غیر خدا است بشوییم پس چرا هنوز پایمان به ایران نرسیده فراموش می کنیم که سال ها در انتظار طولانی برای چه بوده ایم؟
به راستی اگر حجاج و اطرافیان آنها به وجود نورانیت و صفای باطن زائر خانه امن الهی اعتقاد داشتند امروز دیگر جامعه ما نیازمند نیروگاه های قوی تولید برق نبود چراکه خلوص و معنویت خود روشن ترین چراغ ها را برای حرکت و فعالیت در اختیار ما قرار می داد اما افسوس که بسیاری از ما نفهمیده ایم که حج فلسفه ای به بزرگی تاریخ دارد.
آمنه مستقیمی
پایان پیام/
نظر شما