بخند، فردا روز بدتری است!

«قانون مورفی» رامبد جوان را باید متفاوت ترین ساخته کمدی این سینماگر دانست که در آن کوشیده تجربه های پیشین خود را با نوآوری درآمیزد.

خبرگزاری شبستان،‌سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : «رامبد جوان» از آن دست سینماگرانی است که چه در عرصه بازیگری و چه کارگردانی، آثار کمدی قابل توجهی در کارنامه دارد. به خصوص در یک دهه اخیر که فیلم های سینمایی، سریال ها و برنامه های تلویزیونی او از پختگی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است.

 

جوان در سال 87 فیلم سینمایی «پسر آدم، دختر حوا» را با زوج اصلی حامد کمیلی و مهناز افشار ساخت. کمدی سالم مبتنی بر طنز موقعیت که در آن سال ها کمیاب بود. فرهود زندی و مینا بزرگمهر دو وکیل جوان هستند که به خاطر یک کلاهبرداری، مجبورند دفتر وکالتشان را با هم شریک شوند. از این جا به بعد، فیلم ماجرای کشمکش دو وکیل جوان با یکدیگر است که به ایجاد موقعیت های کمدی دیدنی می انجامد.

 

او یکسال بعد، سریال «مسافران» را براساس متن پیمان قاسم خانی ساخت که توانست رضایت مخاطبان عام و خاص تلویزیون را جلب کند. داستان مسافرت چند موجود فضایی به زمین در شمایل انسان ها که قرار است مشاهدات خود از رفتارها و عادات مردم زمین را به کنفدراسیون راه شیری انتقال دهند. بسیاری هنوز گزارش های حسن معجونی(بهرام) که در پایان هر قسمت به فضا مخابره می کرد را به یاد دارند.

 

اما نقطه اوج فیلمسازی کمدی رامبد جوان در مقام یک کارگردان را باید «ورود آقایان ممنوع» محصول سال 89 دانست. محصول همکاری دوباره پیمان قاسم خانی و رامبد جوان که به یکی از بهترین کمدی های یک دهه اخیر سینمای ایران بدل شد و توانست علاوه بر جلب نظر منتقدان، مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند و با حدود 5 میلیارد فروش، لقب دومین فیلم پرفروش سال 90 را از آن خود کند. بازی درخشان رضا عطاران و ویشکا آسایش که هریک سطح تازه ای از توانایی بازیگری خود را به نمایش گذاشتند، در کنار فیلمنامه و کارگرانی منسجم و یکدست، «ورود آقایان ممنوع» را به نمونه ای ماندگار از طنز موقعیت در سینمای ایران تبدیل کرد. در سال هایی که سینمای کمدی ایران مبتلا به طنز کلامی از نوع مبتذل آن شده، آثاری همچون «ورود آقایان ممنوع» غنیمت به حساب می آید.

 

پس از آن و در چند سال اخیر، نام رامبد جوان با «خندوانه» گره خورد. مجموعه ای که جوان با تولید آن، گونه ای تازه از شوهای طنز تلویزیونی را در معرض دید مخاطبان ایرانی قرار داد و نقشی مهم در تغییر نگرش مدیران رسانه ملی به مقوله طنز بازی کرد. رامبد جوان توانست گام به گام تابوهای ساخت شو تلویزیونی طنز را کنار بزند و رویکرد مدیریت سیما را متناسب با نیازهای روز جامعه  تا حدی متحول کند. خندوانه گرچه در دو سری پایانی خود به حاشیه کشیده شد و کیفیت آن به طور محسوس افت کرد اما توانست پنجره های تازه ای به برنامه سازی طنز تلویزیونی بگشاید.

 

حضور کاراکتر «جناب خان» که با مهارت وصف ناشدنی محمد بحرانی در بداهه گویی همراه بود، از جمله جاذبه های خندوانه بود؛ خصوصا زمانی که جناب خان عنان برنامه را به دست می گرفت و وارد گفتگو با میهمانان برنامه می شد.

 

«لباهنگ» دیگر ویژه برنامه خندوانه بود که در فصل سوم خندوانه روی آنتن رفت که هیجان فراوانی به آن هدیه کرد. اما شاید مهمترین ویژه برنامه خندوانه، «خنداننده شو» باشد که نه تنها برای نخستین بار استندآپ کمدی را به تلویزیون آورد، بلکه زمینه ای برای کشف استعدادهای سراسر ایران فراهم کرد.

 

جوان در سال هایی که بی وقفه «خندوانه» می ساخت، تنها یک فیلم کارگردانی کرد. «نگار» فیلم متفاوت و جسورانه ای بود که نظر منتقدان را جلب کرد و جوان برای آن، نامزد دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر شد.

 

آن چه تاکنون گفته شد، بهانه است برای سخن گفتن از «قانون مورفی» آخرین ساخته کمدی رامبد جوان که به تازگی و با پایان اکران در سینماها و فروشده میلیاردی به شبکه نمایش خانگی راه یافته است.

 

با نگاهی به روند فیلم سازی رامبد جوان در این سال ها، پیش بینی می شد «قانون مورفی» فیلمی در ادامه رویکرد کمدی سازی رامبد جوان(تکیه بر طنز موقعیت) در کنار میل به نوآوری باشد. انتظاری که می توان گفت در فیلم محقق شده و یا حداقل کارگردان برای دستیابی به آن کوشیده است.  

 

«قانون مورفی» را باید متفاوت ترین اثر طنز رامبد جوان در کارنامه کارگردانی او به حساب آورد. داستان فرخ، پلیسی جوان که مدام در زندگی بد می آورد. او در حال تعقیب یک مجرم، به اشتباه به مهناز افشار(در حال تمرین یک تئاتر) شلیک کرده و از نیروی پلیس اخراج شده است. از سوی دیگر قسط مهریه همسرش عقب افتاده و در آستانه زندانی شدن است. در این میانه، دختر دوستش هم ربوده شده و باید برای کمک به او به شمال برود. اما فرخ دلیل همه بداقبالی خود را آشنایی با اندیشه های ادوارد مورفی می داند و در تلاش برای خلاصی از «قانون مورفی» است.

 

رامبد جوان در «قانون مورفی» از امکانات متعددی برای ایجاد هیجان و جذابیت بخشی به فیلم خود بهره می برد. از تکنیک های متنوع تصویربرداری و جلوه های ویژه بصری تا تعقیب و گریز ماشین و پارکور بدلکاران. اما آن چه جان مایه همه این ها به حساب می آید تمایل جدی کارگردان به نوآوری در سینماست. تلاشی که تا حدودی به خلق فضاهای تازه در فیلم منجر شده اما انسجام فیلم را هم دچار خدشه کرده است.

 

از سوی دیگر رامبد جوان که در «ورود آقایان ممنوع» به میزان اندکی از شوخی های کلامی سطحی و جنسی استفاده کرده بود، در «قانون مورفی» به طور گسترده این شوخی ها را در فیلم گنجانده است. مولفه ای که این روزها به جزئی جدایی ناپذیر از سینمای کمدی ایران بدل شده و انگار گریزی از آن نیست.

 

در کنار این ها نباید از ایده اولیه جذاب فیلم(تاثیر قانون موفی در زندگی فرخ) و بازی امیر جدیدی در نقش این کاراکتر به سادگی گذشت. گرچه انتظار می رفت حضور قانون های مورفی در فیلم پررنگ تر می بود اما به هرصورت بازی خوب جدیدی بخشی از خلاهای موجود را پوشانده است. علاوه بر این زوج امیرجدیدی(فرخ) و امیر جعفری(بهمن) هم خوب از آب درآمده تا بخش مهمی از بار کمدی فیلم را بر دوش بکشد.  

 

در نهایت آن چه گفتنی است دیدگاه خود رامبد جوان درباره «خندیدن» است. این که لبخند زدن، ‌انتخاب انسان با وجود دشواری های زندگی است. همان گونه که ادوارد مورفی می گوید: بخند، فردا روز بدتری است!

کد خبر 844926

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha