خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: یکی از مهمترین ویژگی های پیاده روی اربعین آن است که افراد پس از آنکه در این موسم شرکت کردند، از هر قشر و با هر سطح سوادی که باشند احساس تغییر و دگرگونی در روحیه و اخلاق می کنند، بسیار هستند کسانی که می گویند بعد از اربعین، گویی دنیا برایشان جز دوستی و مودت با همنوع معنایی ندارد و در نتیجه می کوشند این دستاورد از مکتب اباعبدالله الحسین(ع) را در طول ایام سال حفظ کنند.
در واقع می توان گفت پیاده روی اربعین، عرصه ای است تا ارزش های کمرنگ شده یا فراموش شده احیا شوند و قطعا ذیل حیات دوباره این ارزش های فرهنگی و معنوی است که تمدن اسلامی جان می گیرد.
بر آن شدیم این مولفه ها را در گفت وگو با حجت الاسلام «محمد ملک زاده» عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بحث بگذاریم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
با توجه به اینکه پیاده روی اربعین، جلوه بارزی از حضور اقوام، ملل و حتی پیروان ادیان دیگر است، به نظرتان این رویداد چه قدر می تواند در حوزه تمدن سازی موثر باشد؟
پیاده روی اربعین را می توان به عنوان جلوه تمدن اسلامی دانست به ویژه که مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مهم اشاره داشتند و تاکید کردند اگر کشورهای اسلامی ظرفیت و توانایی های خود را با یکدیگر مجتمع کنند آن تمدن عظیم اسلامی به جوامع عالم نشان داده می شود.
یکی از بهترین زمینههای تمدنسازی امروز در جهان اسلام را می توان در پیاده روی اربعین دید، اگر بخواهیم نگاهی کوتاه و گذرا به واقعه تاریخی و سالیانه پیاده روی اربعین داشته باشیم میتوانیم عناصر مهم تمدنی را در آن مشاهده کنیم، به طور خلاصه عناصر تمدنی در فرهنگ اسلامی می تواند شامل قانونمداری، عقلانیت، همزیستی مسالمتآمیز، مهر و محبت، ایثار باشد که در این تمدن برجسته است و این عناصر در پیاده روی اربعین مشاهده می شود.
اساسا در سایه این ویژگی ها است که انسان در فرهنگ اسلامی به کمالات می رسد، در تمدن اسلامی توسعه و پیشرفت بدون کمالات انسانی معنا نمی دهد بر خلاف تمدن غرب که صرفا تاکید بر ابزار و تکنیک های مادی است. تمدن اسلامی انسان را در بعد مادی و معنوی تعریف کرده است.
بنابراین با توجه به اینکه این تمدن تک بعدی نبوده و به کمالات انسانی توجه می کند و این مهم در شرایط مختلف همچون یک اصل رعایت می شود، شاهد هستیم که از ادیان مختلف در پیاده روی اربعین شرکت می کنند چراکه حال و هوای این موسم حسینی در واقع مطابقت با انسانیت و فطرت دارد. مرکز قدسی این مراسم امام حسین(ع) است و از این جهت خیل عظیم مشتاقان و زائران اباعبدالله الحسین(ع) از نقاط مختلف دنیا در زمان و مکانی مشخص گرد هم می آیند تا لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی حضرت در این عصر و زمانه بدهند.
پیاده روی اربعین سبک زندگی جدیدی را رقم زده است، نماد ملی نیست و نه کشور ایران و نه کشور عراق نمی تواند ادعا کند که این رویداد نماد ملی متعلق به اوست، پیاده روی اربعین در واقع نماد اسلامی است و متعلق به همه انسان های آزاده است، یک تمدن است چرا که سبک خاصی از زندگی را تعریف می کند.
عینیت اخلاق و معنویت که در بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب مورد تاکید بود در پیاده روی اربعین چه نمودهایی دارد؟
این دو مولفه در جریان پیاده روی اربعین در اوج قرار گرفته است. به یاد می آورم که یکبار با راننده تاکسی عراقی صحبت می کردم و او می گفت: من ماهیانه بیست درصد از سود خود را کنار می گذارم تا برای زائران اربعین هزینه کنم. این روح گذشت و صفا و صمیمت در این موسم دیده می شود. گاهی انسان هایی را می بینیم که التماس می کنند تا به منزلشان برویم تا میزبان ما باشند. کسانی که بدون هیچ چشم داشتی و بدون در نظر گرفتن ابعاد مادی صرفا به دنبال کمک به هم نوع خود هسنتد. لذا اوج کمالات انسانی و اخلاق و معنویت در این پیاده روی دیده می شود.
به نظرتان راه حفظ دستاوردهای زائران از پیاده روی اربعین چیست و به بیان دیگر این اخلاق و معنویت چگونه در طول سال و در سبک زندگی پایدار می ماند؟
این امر نیازمند تمرین همگانی است، خداوند روحیه الگوپذیری را به بشر داده است، وقتی چنین همدلی در جریان پیاده روی اربعین موج می زند، افراد می توانند همین حس و حال را در سایر ایام سال تسری به زندگی شان بدهند.
البته پیشنهاد من این است که گروه های خودجوش و مردمی باید از درون این جمعیت خروشان شکل بگیرد، به هر صورت افراد با حضور در این راهپیمایی با انسان های مختلفی آشنا می شوند، حفظ دوستی و ارتباط با آنها سبب می شود تا این ارزش ها ذیل چنین روابط دوستانه ای پایدار بماند.
اینکه بعضا برخی با وجود سفرهای مکرر به کربلای معلی باز هم از نظر اخلاقی روی یک پله درجا می زنند چه علتی دارد؟
شاید یکی از مهمترین دلایل این باشد که فرد قبل از سفر به معرفت نرسیده است. زیارت بدون معرفت فایده ای ندارد. ما باید بدانیم که به زیارت چه کسی می رویم، باید با خود مرور کنیم که اهداف امام حسین(ع) از قیام چه بود، قطعا با این چنین اندیشه ای رویکرد متفاوتی خواهیم داشت.
از سوی دیگر معتقدم از نظر فرهنگی نیز باید در جامعه اقداماتی صورت پذیردو متاسفانه بودجه فرهنگی در کشور ما کمترین بودجه را دارد.تبعات قطع بودجه فرهنگی این است که افراد تصور می کنند مهمترین مساله در جامعه مسایل مادی است و در نتیجه فرهنگ و معنویت به حاشیه می روند. معتقدم نباید صرفا مولفه های مختلف زندگی ساز پیاده روی اربعین را در ایام عزاداری بیان کنیم. تکیه بر ویژگی ها و دستاوردهای این موسم حسینی در ایام مختلف سال و با بهره گیری از روش های مختلف می تواند عامل مهمی در حفظ این دستاوردها و تغییر افراد باشد.
در این مجال اگر نکته ای در مورد زیارت اربعین وجود دارد که فکر می کنید اشاره به آن میتواند از نظر فرهنگ، اخلاق و معنویت در جامعه اثر بگذارد عنوان بفرمایید
مشارکت و یاری رسانی بدون چشم داشت مهمترین مساله است. فکر می کنم فرهنگ جامعه ارتقا می یابد اگر روحیه کمک به هم نوع بدون چشم داشت را گسترش دهیم، این همان رویکردی است که در جریان پیاده روی اربعین نه تنها از سوی میزبان که در میان مردم شاهد هستیم. این فرهنگ و تمدن اسلامی است که به دلایل مختلف سال ها کمرنگ شده بود اما در این موسم حسینی به بهترین شکل جلوه یافت.
نظر شما