از مبارزه و تحصن تا شهادت حین خدمت در سبک زندگی یک امام‌جماعت

شهید شمس ازجمله کسانی بود که برای اعتراض به بستن فرودگاه ها و تأخیر ورود امام در سال ۵۷ در مسجد دانشگاه تهران تحصن کرد، پس از پیروزی انقلاب از طرف نماینده امام، معاونت کمیته منطقه دوازده تهران را برعهده گرفت.

به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، شهید حجت الاسلام «سید مصطفی رفعتی پور شمس»، امام جماعت مسجد فاطمه الزهراء(س) به سال ۱۳۲۷ شمسی در خانواده ای روحانی در اصفهان دیده به جهان گشود.دوره ابتدایی را در زادگاهش به پایان برد و به صورت شبانه، دوم دبیرستان را همراه با آموزش علوم اسلامی به اتمام رساند. در سن یازده سالگی دوره طلبگی را آغاز کرد.

 

سفر به عتبات در نوجوانی

در سال ۱۳۴۱ که چهارده سال داشت، همراه پدرش حجت الاسلام سید حسین شمس الواعظین به عتبات مقدسه مشرف شد و در نجف اشرف به دست یکی از مراجع، لباس روحانی بر تن کرد. پس از چهار ماه از عراق به اصفهان بازگشت و در مدرسه صدر به ادامه دانش اندوزی پرداخت. سپس در سال ۱۳۵۵ به تهران عزیمت کرد و خارج کفایه را نزد استادان آنجا فراگرفت.

 

علم و عمل و سعادت دنیا و آخرت را خواستارم!

در اوایل سال ۱۳۴۲ به مشهد رفت، پس از زیارت مرقد مطهر حضرت رضا(ع) در عالم خواب، امیرالمؤمنین علی (ع) را زیارت کرد و در جواب حضرت که فرموده بود: چه حاجتی داری؟ گفته بود: علم و عمل و سعادت دنیا و آخرت را خواستارم! پس از مراجعت از مشهد با روحانیت و معنویت بیشتری که نصیبش شده بود، به آموختن علوم و معارف اسلامی ادامه داد و به روشنگری و آشنایی مردم با معنویات و متون اسلامی و احکام همت گماشت.در سال ۱۳۴۶ در نوزده سالگی با خانواده ای اصیل و متدین ازدواج کرد.

 

در اصفهان علاوه بر شرکت در مجالس وعظ و خطابه، امامت جماعت مساجد سرطاوه و حاج سید مصطفی خمینی در خیابان کمال و مسجد رضوی در خیابان صغیر را بر عهده گرفت.روح بلند او در زادگاهاش نمی گنجید، از این رو تصمیم گرفت به تهران هجرت کند، به این امید که بتواند فعال تر و گسترده تر در تبلیغات و مبارزات اسلامی شرکت کند. وی در مبارزات انقلاب اسلامی همراه مردم مسلمان به فعالیت پرداخت.

 

مبارزه و تحصن

شهید شمس از جمله کسانی بود که برای اعتراض به بستن فرودگاه ها و تأخیر ورود امام در مسجد دانشگاه تهران تحصن کرد. او در برپایی این تحصن، نقش اداره کننده‌ای ایفا نمود.پس از پیروزی انقلاب از طرف نماینده امام، معاونت کمیته منطقه دوازده تهران را برعهده گرفت. همچنین در مسجد طلیعه میدان گمرک که نماز جماعت می‌کرد. پس از مدتی براساس ضرورتی که احساس می‌شد، امامت جماعت مسجد فاطمه الزهرا(ع) خیابان آزادی را پذیرفت.

او از اعضا و مسئولان روحانیت مبارز غرب تهران بود و در جلسات آن شرکت می کرد و نقشی مهم در این جریان داشت و در مهدیه‌ تهران در همین زمینه فعالیت می کرد.

 

خدمت در پلیس راه

در مهر ماه ۱۳۶۰ برای تبلیغات اسلامی و صدور انقلاب همگام با هیئتی از نمایندگان امام به حج رفت. در بازگشت از سفر حج مسئولیت دایره‌ عقیدتی سیاسی پلیس راه ژاندارمری کل کشور را بر عهده گرفت و در بالا بردن سطح آگاهی مذهبی سیاسی پلیس راه سخت کوشید. او در سفرهایی که به اکثر نقاط کشور داشت، به مراکز پلیس راه سرکشی می کرد و نقایص و کمبودها را بررسی می نمود و در رفع آنها می کوشید.

 

شهادت به هنگام خدمت

پس از فتح خرمشهر برای بازگشایی پلیس راه خرمشهر و سرکشی به جبهه های جنگی به آن شهر عزیمت نمود. سرانجام پس از بازگشت از جبهه، به تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۶۱ هنگام بازگشت از دایره عقیدتی سیاسی و قرارگاه مرکزی پلیس راه ژاندارمری، در نزدیکی مسجد به دست منافقین و مزدوران آمریکایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

در حدیث دیگران

در سخنان اطرافیانش آمده است که ایشان حجب و حیای خاصی داشت، خوش برخورد و خوش طینت بود و خودش به هر آن چه می گفت، عمل می کرد. اهل عبادت بود و علاوه بر این که خودش در دعای کمیل و ندبه شرکت می کرد، دیگران را نیز به این امر تشویق می نمود. یک بار وقتی ناخودآگاه دعای شریف «الهی و ربی من لی غیرک» را بر زبان آوردم، ایشان که در حال رفتن به نماز جماعت بود، کمی مکث کردند و گفتند: «اگر از صمیم قلب این ذکر را بگویید در زندگی هیچ مشکلی نخواهید داشت». ایشان در کارهای فنی هم سررشته داشت و لوازم خانگی را نیز خودش تعمیر می کرد.

 

برگرفته از کتاب ائمه جماعات شهید

کد خبر 838569

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha