مرداب آسفالت؛ درهای چوبی رشت قدیم را می بلعد

اجرای آسفالت‌های متعدد معابر رشت و عدم استفاده از آسفالت تراش توسط شهرداری، باعث شده سطح عمارت‌های به‌جامانده از رشت قدیم، پایین‌تر از معبر افتاده و باعث پوسیدگی درهای چوبی عمارت‌ها شود.

خبرگزاری شبستان، رشت؛ زمانی نه چندان دور، اکثر درهای ورودی خانه باغ‌های رشت قدیم «چوبی» بود. با کلون‌های دوگانه زنانه و مردانه و پیرنشینی در طرفین و سکوهایی که به گاه خستگی، عابران روی آن دمی استراحت می‌کردند و به گاه غروب و دلخوشی، محل گپ و گفتگوی همسایه‌ها.

روزگاری نه چندان دور، درهای خانه‌ها عمدتا روی یک پاشنه می‌چرخید. کلون آهنی که به صدا در می‌آمد، از نوع صدای زیر و بم آن صاحب‌خانه می‌فهمید چگونه پشت در حاضر شود. با کشیده شدن لنگه‌های در، صدای قژ قژ چوب‌های بلندی که روی پاشنه می‌چرخید، به صدا در می‌آمد.

گاه هم دیده می‌شد که عابرانی بر سکوی پیرنشین خانه‌ها نشسته‌اند و خستگی در می‌کنند.

هر از گاهی صاحبخانه در را باز می‌کرد و با آب خنکی و یا شربت بهار نارنجی از عابر پیرنشین پذیرایی می‌کرد. مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها که رفتند، درهای چوبی خانه باغ‌های قدیم هم روی خوش ندیدند.

اینجا عیار خانه‌ها وسعت عرصه است و نگاه سازندگان تجاری. اگر تک بنایی از رشت قدیم دیدید که کلنگ نوسازی به جانش نیفتاده، باز هم در روی یک پاشنه نمی‌چرخد زیرا بی‌مهری سالیان متمادی شهرداری، ذره ذره درهای چوبی را در باتلاقی بنام آسفالت معابر فرو می‌بلعد.

این روزها اگر به جستجوی رشت قدیم در محلات قدیمی ساغریسازان، رودبارتان، پیرسرا و کیاب و سبزه‌میدان باشید، از ناخوش احوالی همان درب خانه، احوال صاحب‌خانه و عمارت را می‌توان دریافت. به‌جز جفای برخی مالکان که بنا را متروک به حال خود رها کرده‌اند، شهرداری نیز جفای دوگانه‌ای روا می‌دارد.

اینجا درهای چوبی در آسفالت معابر فرو رفته‌اند و با تجمع آب در بافت چوبی درهایی که به سطح زمین نزدیک شده‌اند، پوسیدگی پایه‌های در تشدید می‌شود. در گیلان به دلیل رطوبت بالای سطح زمین، درهای ورودی خانه‌ها عمدتا با یکی دو پله بالاتر از سطح زمین ساخته می‌شد تا نزولات جوی، چوب درها را نیز از بین نبرد، اما اکنون به ندرت این اختلاف ارتفاع را می‌توان در محلات قدیمی و نزدیک به عمارت‌های قدیمی دید.

از زمانی که به‌جای سنگفرش کوچه‌ها، معابر را آسفالت کردند، ابتدا قلوه سنگ‌های رودخانه‌ای کف کوچه‌ها زیر بار آسفالت داغ سوخت و بعد با تجدید هرساله آسفالت، آرام آرام درها نیز در میانه آسفالت فرو رفتند. سنگینی ماسه مخلوط و قیر داغ هرسال فزونی یافت و شد آنچه می بینیم.

اینجا در شهرداری رشت، انگار خبری از دستگاه «آسفالت تراش» نیست تا آسفالت معیوب سال‌های ماضی را بکنند و از نو با زیرسازی مناسب معبر را آسفالت کنند. چه اگر بود، عمر آسفالت هم طولانی‌تر می‌شد و چه بسا فروش نخاله‌های آسفالت نیز درآمدی برای شهرداری که کفگیرش ته دیگ خورده است.

حالا درهای قدیمی رشت زیر باری از آسفالت سال‌های متمادی دفن شده‌اند تا حدی که می‌باید یک تا دو پله هم پایین رفت تا به حیاط عمارت وارد شد. این را می‌توان در عمارت مفخم السلطنه یا همان خانه فرهنگ گیلان در محله ساغریسازان دید.

اگرچه معبر منتهی به این عمارت سنگ‌فرش شده است، ولی باز هم سطح در ورودی از کف معبر پایین‌تر است. این فرورفتگی را در عمارتی در کوچه مستشاری که اکنون آموزشگاه راهنمایی و رانندگی شده هم می‌توان دید، اما عمق فاجعه در محله پیرسرای رشت شدیدتر است. محله‌ای که شهرداری وعده داده بود سنگفرش کند که نشد.

یاد میرزا خلیل رفیع، نخستین شهردار رشت، (۱۲۸۷ خورشیدی) بخیر که با سنگ‌فرش کوچه و خیابان‌های رشت، وضعیت گل و لای کوچه‌ها را سامان بخشید. پیرسرای رشت، روزگاری محل اشتغال خراطان بود، سنگ‌فرش معبر و احیای بازارچه صنایع دستی پیرسرا، وعده چندساله برزمین مانده شهرداری رشت است.

حالا تک بناهای تجاری به‌جامانده در محله پیرسرای رشت زیر آسفالت خسته این شهر هر روز بیشتر فرو می رود عین مردابی که ایستنده را به قعر زمین فرو می‌برد.

سال‌هاست دادخواهی پا به حیاط «خانه والی گیلان» در محله پیرسرای رشت نگذاشته است زیرا این عمارت باشکوه در حصار یکی از ادارات نظامی اسیر افتاده است. درب «خانه گیگاسری» دیگر روی پاشنه نمی‌چرخد، سال گذشته هم که شهرداری بالکن این عمارت را فروریخت تا از عابران رفع خطر کرده باشد!

مغازه‌های پیرسرا هم آنقدر در زمین فرو رفته‌اند که باید یکی دو پله پایین‌تر رفت تا به صحن مغازه رسید. آهنگری صدساله پیرسرا هم به‌قدری در آسفالت دفن شده که دست عابران به‌راحتی به بام سفال‌پوش می‌رسد و برای ورود می‌باید سر را خم کرد تا بتوان داخل مغازه رفت.

یاد شعر شاملو افتادم که سروده بود؛ باید استاد و فرود آمد بر آستان دری که کوبه ندارد، که اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست و اگر بیگاه به در کوفتنت پاسخی نمی‌آید کوتاه است در، پس آن به که فروتن باشی…

کد خبر 835620

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha