خبرگزاری شبستان، رشت- مهری شیرمحمدی، عمارت فاخری در بازار مسگرهای رشت، متروک و رها شده که بخشهایی از آن تخریب شده است. عمارتی بهجامانده از اواخر قاجار یا اوایل پهلوی، این را از تزیینات و نوع معماریاش حدس میزنم.
به گفته «کارشناس ثبت بناهای میراثی گیلان» تاکنون این بنای شاخص در دل بازار، مورد شناسایی و تشکیل پرونده برای ثبت در آثار ملی، مورد توجه قرار نگرفته است.
یکی از مغازهداران طبقه همکف این عمارت میگوید: « این عمارت بعد از انقلاب تا سالها کلانتری بود. اما بعدها خانم ابتهاج سمیعی شکایت کرد و ملکش را که دولت مصادره کرده بود، پس گرفت. سالهاست مالک خارج از کشور زندگی میکند ولی وکیلی دارد که سر موعد مقرر میآید و هزینه سرقفل مغازهها و اجارهدارها را دریافت میکند.»
البته روایت دیگری هم میگوید؛ خانم سمیعی ملکش را به کلانتری یک اجاره داده بود ولی با امتناع اجارهدار از تخلیه ملک، کار به شکایت کشید.
از شواهد پیداست این بنای باشکوه از ابتدا تجاری- مسکونی ساخته شده است. سردر طاقی بلند و طاقهای هلالی مغازهها و درب ورودی دولنگه مرتفع طاقنما، این را نشان میدهد. طاقهای مغازهها سالم مانده ولی خبری از درهای چوبی نیست. معلوم است که بعدها درب اصلی کنده شده و به سبک جدید، درب کرکرهای گذاشتهاند. در حالت عادی شاید نتوان بخوبی تشخیص داد. آن هم به دلیل هجوم مانکنهایی که پوشاک مغازهها را تبلیغ میکنند.
ورودی اصلی بنا هم زیر پوشاک آویخته شده پنهان مانده است. با این حال یکی از مغازهدارها لطف کرده و با کلید راهنمایی میکند. تنها متذکر میشود که اتاقهایی از طبقه همکف بنا انبار کالای بازاریان شده و سقف طبقه دوم نیز امکان ریزش دارد. با باز شدن درب دو لنگهای بنای دو طبقهای که قرینه ساخته شده است، وارد راهروی عمارتی میشویم که در ضلع جنوبی به حیاط باز میشود.
در این بازدید، یکی از اساتید معماری دانشگاه گیلان نیز همراهی میکند و توضیحاتش پیرامون نوع پلان و معماری و تزئینات، لذت دیدن عمارت خانم ابتهاج سمیعی را دو چندان میکند. پلانی که در حیاط در سه جبهه دور میزند.
«فاطمه نیرومند» تزئینات آهکبری و گل و بوتههای برجسته دورتا دور نمای خارجی بنا را در ضلع شمالی روبه بازار نشان داده و میگوید: این تزئینات آهکبری به خوبی توانسته رطوبت گیلان را دوام آورد. هرچند درب و پنجرههای چوبی اکنون به سفیدی میزند، ولی در برخی از قسمتها که رنگها فروریخته، میتوان فهمید که چندین نوبت رنگ خورده است.از رنگ سبز متمایل به آبی که رنگ خاص در معماری بومی گیلان بود تا خاکستری و کرم رنگ و این آخری به سفیدی آفتاب.
لمبه کوبی سقف و ایوان نیز در برخی نقاط در اثر رطوبت طبله کرده و آویخته شده است. لمبههایی که معلوم است به رنگ سبز مایل به آبی بودهاست، این حجم از رطوبت بی دلیل نیست، سفالهای قاشقی سقف که سالانه تمیز و بازبینی نشود، آب خوردگی چوب های سقف را بیشتر می کند. شیروانی منتهی علیه سقف نیز پوسیده شده و تزئینات دامنه حلب ایوان جنوبی را آویزان کرده است.
نیرومند، تقارن نمای جنوبی را نیز مورد توجه قرار میدهد و یادآور میشود که این تقارن از مهمترین ویژگیهای معماری بومی بناهای شهری گیلان بوده است. عموما در چنین بناهایی، نظیر این عمارت، راهرویی که در مرکز بنا و در دو سوی اتاقهاست، در طبقه دوم در مرکز بنا نیز بوده و با درب طاقنمای بلند، نقش جابجایی هوا را از معبر بازار به حیاط را ایفا میکرد.
در میانه راهروی طبقه دوم همچنین، درهایی است که ارتباط فضایی به سالنهای بزرگ طرفین و اتاقهای کوچک مجاور را برقرار میکند.
نیرومند توضیح میدهد که تعدد پنجرهها(۲۴عدد در دو طبقه) در دو جبهه، علت اقلیمی داشته و به گردش هوا و کاهش رطوبت کمک میکرد و اجازه نمیداد هوا در بنا محبوس شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به موقعیت ممتاز قرارگیری این عمارت میگوید: شواهد نشان میدهد بنا از ابتدا مسکونی تجاری ساخته شده است. با توجه به قرارگیری در مجاورت راسته بازار مسگر که در امتداد خود به دیگر سراها و کاروانسراهای بازار میرسید، بیشک طبقه همکف بنا در ضلع شمالی تجاری ساخته شده بود و تجار بزرگ به این عمارت رفت و آمد داشتند. ولی اینکه آیا تعدد اتاقها و سالنهای بزرگ طرفین در هر دو طبقه نقش مهمانپذیر داشته یا سکونت خانواده مالک، به درستی معلوم نیست.
وی به درب کوچک چوبی داخل حیاط اشاره میکند که دیوار حیاط را شکافته است و میگوید: این در نشان میدهد عمارت با ملک مجاور خود در ضلع جنوبی ارتباط داشته است و این در گیلان مرسوم بود. در کنار درب چوبی حیاط حوض کوچکی است و آن سوتر، چاه آبی که یار غارش درخت انجیر با ریشههایی که تا عمق خشت و ساروج دیوارها فرورفته اند.این انجیرها در کنار حوض، نقش تصفیه آب را ایفا می کرد. اکنون رشد شدید این درخت پهن برگ، دید دهانه چاه را کور کرده است.
تزئینات دیوار حیاط نیز جالب توجه است و در هیچ بنای مسکونی تاکنون ندیدم، مگر در برخی کاروانسراهای بهجامانده در بازار، پرندههای نقش برجسته که دو سوی یک گلدان بر دو پا ایستادهاند.
رنگ دیوار حیاط نیز معلوم است که پیشتر آبی بوده است. دو راه پله در طرفین بنا ما را از حیاط به راهروی نیمه باز سراسری طبقه دوم میرساند. این راهرو دورتادور بنا حرکت میکند و به تمام فضاهای خانه دسترسی میدهد. اتاقها از سه جهت پیرامون حیاط جنوبی واقع شدهاند و این به نحوی است که در تمام ساعات روز تلالو نوربخش آفتاب را در فضاهای خانه داریم.
در طرفین هال مرکزی بنا دو اتاق اصلی با ابعاد بزرگتر وجود دارد که رو به سمت معبر بازار درجهت شمالی است و در سمت حیاط، اتاقهای کوچکتر و پرتعدادتر در مجاورت راهروی نیمه باز قرار دارد که همگی از طریق پنجره ایی با قابهای چوبی، نور مناسبی دریافت میکنند. راه پله راهروی سراسری خانه، حفاظش نردههایی از جنس فرورژه و تزئینات خاصی که نمونه آن را در «عمارت دانشسرای» رشت دیدم. این نردهها در ایوان جنوبی و بالکنها روبه بازار و حیاط نیز دیده میشود.
لمبهکوبی کف ایوان آنقدر ناامن هست که ناچار از اتاق ها عبور کرده و به انتهای ایوان می رویم. اما حال و روز اتاقهای طبقه فوقانی ناامن تر است. آنهم بهخاطر ریزش برخی از قسمتهای سقف طبقه دوم و لمبه کوبی کف اتاقها.
وقتی مالکی در کار نباشد، مرمت سقف هم جدی گرفته نمیشود. اینجا به جای تعویض لمبهکوبی سقف و کف، نایلونهای بزرگ دافع نزولات جوی شده است! هرجا که رطوبت سقف به در و پنجرهها نفوذ کرده، دیوار قطور و ستبر بنا را - که بار تمام فضا را تحمل میکند- نیز دچار خوردگی شدید شده. در یکی از اتاقهای جبهه غربی بهقدری رطوبت، دیوارها را دچار خوردگی کرده که آجرچینیهای دیوار با قاببندیهای چوبیاش پیداست. آجرچینیهایی قزافی که همچون یک صندوق چوبی قاب بندی شده در دو مدل چینیش ساده و مورب دیوارها را ایجاد کرده است.
ملک میراثی خانم ابتهاج سمیعی، بهترین موقعیت برای تغییرکاربری را دارد. نمونههایی از این دست در دیگر استانها به وفور دیده میشود. ولی اینجا در مرکز استان گیلان، آنچه کمتر مورد توجه است، احیای بافت تاریخی شهری است که شکوفاشدنش از دوره صفویه آغاز شد.
نظر شما