خبرگزاری شبستان، محمدرضا جایروند ـ قم: روز 31 شهریور سال 1359 بود که جنگنده های حزب بعث با عبور از مرزهای هوایی جمهوری اسلامی ایران به بمباران نقاطی از این کشور پرداخت تا یکی از طولانی ترین و خونبارترین جنگ های تاریخ میان این دو کشور رقم بخورد.
استکبار جهانی به رهبری آمریکا که از فروپاشی نظام شاهنشاهی به ستوه آمده بود، با ترغیب صدام حسین به جنگ با ایران درصدد از بین بردن نظام 19 ماهه اسلامی بود و می پنداشت این توانایی را دارد نظامی که همانند کودک 19 ماهه به تازگی ایستادن و راه رفتن را تجربه می کرد را سرنگون سازد.
دولت عراق در 26 شهریور یادداشتی به سفارت ایران در بغداد تسلیم کرد و اعلام داشت که اعلامیه الجزایر و عهدنامه های مرز مشترک و حسن همجواری را فسخ کرده و صدام حسین نیز در مجلس ملی عراق به پاره کردن این عهدنامه پرداخت.
دیکتاتور عراق پس از پرواز جنگنده های عراقی به سمت ایران در اتاق عملیات حضور یافت و گفت که «تا نیم ساعت دیگر کمر ایران خواهد شکست» و بر این اساس گمان می کرد نظام نوپای اسلامی ظرف چند روز شکست خورده و ایران به دامان استکبار بازخواهد گشت.
وفیق السامرایی از فرماندهان سازمان اطلاعات عراق، لحظه رسمی شروع جنگ را اینطور روایت میکند: «ظهر 22 سپتامبر 1980، 192 هواپیمای جنگنده نیروی هوایی عراق پرواز کردند سمت هدفهایشان در خاک ایران، همزمان فرمانده کل قوا، صدام حسین، چفیه قرمز به سر و نوار فشنگ به کمر بیآنکه درجات نظامیاش را نصب کند، وارد اتاق عملیات شد. عدنان خیرالله وزیر دفاع به او گفت: سرور من، جوانها بیست دقیقه قبل به پرواز درآمدند و صدام گفت: تا نیم ساعت دیگر کمر ایران، خواهد شکست.»
جنگنده های دشمن در ساعت 14 سی و یکم شهریورماه فرودگاه مهرآباد تهران و مناطق دیگر را بمباران و نیروهای متجاوز نیز از مرزهای ایران عبور کرده تا به اشغال برخی مناطق کشور بپردازند.
تهران، اهواز، کرمانشاه، بوشهر، دزفول، سنندج، همدان، تبریز و اصفهان شهرهایی بودند که در آن روز آماج بمباران جنگنده های بعثی قرار گرفتند.
روزنامه کیهان فردای آن روز درباره تعداد مجروحین و مصدومین حمله عراق به تهران نوشت: «تا ساعت یک بامداد امروز تعداد مجروحین حادثه فرودگاه 38 نفر اعلام شد که 150نفر به بیمارستان امام خمینی، 8 نفر به بیمارستان شریعتی، 3 نفر به بیمارستان صنایع هواپیمایی، 8 نفر به بیمارستان میمنت و سه نفر به درمانگاه بیمههای اجتماعی منتقل شدهاند. از این تعداد گروهی که جراحاتشان سطحی بود مداوا و از بیمارستان مرخص و برخی دیگر بستری شدهاند.»
اما واکنش امام راحل به این تجاوز رژیم بعث بسیار جالب بود. در کتاب «انقلاب در بحران» آمده است که: «مردم شعلههای آتش را در نقاط مختلف شهر تماشا میکردند. همه مضطرب بودند، حتی نمایندههای مجلس که فریاد میزدند: پس نیروهای نظامی ما کجا هستند؟ همان روز هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس به دیدار امام خمینی رفت. آیت الله خمینی آرام و مطمئن بود و میگفت صدام مرگ خودش را نزدیک کرد. آنقدر نیرومند و مصمم این را گفت که هاشمی هم روحیه گرفت.»
آیتالله خامنهای به عنوان نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع، در پیام رادیویی اعلام کردند: «دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغازکرد و به چند پایگاه هوایی حمله نمودهاست. ما تاکنون نخواسته بودیم حمله کنیم اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثیهای دست نشانده را تحمل نمی کند و درس تلخی به صدام خواهد داد.»
گرچه مرزنشینان در روزهای آغاز جنگ در برابر دشمن ایستادند اما مقاومت آنان به علت عدم آمادگی و همچنین عدم دارا بودن امکانات لازم به سرعت درهم شکسته شد تا شهرها و روستاهای زیادی مورد تسلط قرار گرفته و بسیاری از این مناطق با خاک یکسان شدند.
اما جهانیان که اعجاز انقلاب اسلامی با دست های خالی را باور نداشته بودند، ایستادگی ملتی را مشاهده کردند که با امکانات اندک در برابر ده ها کشوری قرار گرفتند که به حمایت گسترده از آمریکا پرداختند.
نیروهای ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهادهای نظامی به مقابله با تجاوزهای ارتش بعثی ایستادند اما به دلیل عدم ساماندهی و همچنین درگیری های داخلی نمی توانستند به تنهایی در برابر دشمن مقاومت کنند تا اینکه امام خمینی(ره) فرمان تشکیل بسیج را داد تا خیل مردم به سوی جبهه های جنگ حق علیه باطل روانه شوند.
گرچه آمارهای مختلفی از شهدا و مجروحان هشت سال جنگی تحمیلی شنیده می شود، اما آمارهای ثبت شده حاکیست 226 هزار و 600 از شهروندان ایرانی در این جنگ به شهادت رسیده که 16 هزار تن از آنان در بمباران ها به شهادت رسیده و سایر افراد در جبهه به مقام شهادت دست یافتند.
583 هزار و 64 تن نیز جانباز شده و ۴۳ هزار و ۳۰۸ نفر آزاده سرافراز به کشور بازگشتند در حالی که تعداد فراوانی از رزمندگان کشور همانند کسانی که پای خود را در زندان جا گذاشتند، جان خود را بر اثر شکنجه و جراحت در زندان از دست دادند تا فقط خبر شهادت این افراد به خانواده هایشان برسد.
شهروندان قمی نیز همانند دوران انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی در جنگ با رژیم بعث داشته و بیش از 6 هزار شهید در جنگ حق علیه باطل تقدیم کردند.
جنگی که قرار بود کمر ایران را شکسته و بر کودک نوپا و 19 ماهه جمهوری اسلامی فائق آید، سبب شد تا جمهوری اسلامی ایران با قدرت روی پای خود ایستاده و هم اکنون به قدرت بزرگی در برابر استکبار جهانی مبدل شود.
جنگ تحمیلی که به مثابه جنگ جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران بود 2887 روز طول کشید تا چیزی به نام جمهوری اسلامی ایران در جهان وجود نداشته باشد اما این سرزمین همچنان مقاومت کرد تا اینکه دشمنان گفتند جمهوری اسلامی جشن 40 سالگی خود را نخواهد دید.
22بهمن سال گذشته میلیون ها ایرانی به خیابان ها آمدند تا جشن 40 سالگی را با شکوه هرچه تمامتر برگزار کنند و به دشمنان نشان دهند جمهوری اسلامی ایران به صورت پایدار و مستحکم در رأس محور مقاومت ایستاده است تا منطقه جدید را نه بر اساس نقشه آمریکا و رژیم صهیونیستی بلکه بر اساس نقشه کشورهای عضو محور مقاومت ترسیم کند.
نظر شما