به گزارش خبرگزاری شبستان: نوبتی هم که باشد نوبت گزارشی از عزاداری مهاجران است. به محل عزاداری هیئت حسینی مهاجران که این بار در مسجد صادقالائمه گلشهر عزاداری میکنند، میرویم. هیئت مکان خاصی ندارد و هر بار در جایی برنامهاش را برگزار میکند. از ابتدا اینطور نبوده و قصهاش مفصل است. اینان مردمانی نجیب هستند که عزاداری خالصانهشان زبانزد عام و خاص است. مسجد جای سوزن انداختن ندارد. مراسمشان حال و هوای دیگری دارد. خبری از مداحیهای ریتمیک نیست و یک دست و زیبا سینه میزنند. علمشان یک چوب بلند و قطور است که بر بالای آن نماد دستی پنج انگشت قرار دارد و زیر آن تا پایین پر از پارچههای گرهزده حاجتمندان است. شب سیزدهم محرم است و آخرین شب عزاداری مهاجران. عزاداری برادران مهاجر تا دهم نیست و تا شب سوم آقا اباعبدا... و شب شهادت امام سجاد(ع) ادامه دارد. نوحهای خواندند و همگی ردیف روبهروی هم نشستند، تصور کردم به حالت سفره نشستند ولی متوجه شدم اینها ردیف سینه زدن نشستهاند. اینجا پر از حس خوب و صفا و صمیمیت است. در ادامه گفتوگوی ما با مسئولان هیئت را میخوانید.
تأسیس هیئت در سال 1360
در ابتدا با احمد رجایی، روحانی هیئت و از اولین اعضای آن، صحبت میکنیم. همه آنها اهل مسجد و هیئت هستند و تا قبل از آمدن به ایران در افغانستان یا هیئت داشتند یا در هیئتی فعالیت میکردند. بیشتر آنها سال 59 به ایران میآیند و تصمیم میگیرند هیئت حسینی مشهد را تشکیل دهند. آقای رجایی میگوید: «بعد از آمدن به ایران و زندگی در گلشهر همدیگر را پیدا کردیم و سال 60 بود که هیئت تأسیس شد.»
مسجد امام زمان(عج) وقف عزاداری مهاجران
حلقه اولیه هیئت را آقایان انصاری، شهید سجادی و واثق تشکیل میدهند. در ابتدا این هیئت جایی نداشت تا اینکه زمین مسجد امام زمان(عج) در سال 1361 به وسیله آقای محمودآبادی برای مهاجران وقف میشود و آنها دست به کار میشوند و آن را میسازند. میگویند که در وصیتنامه آن مرحوم هم قید شده تا زمانی که مهاجران در ایران هستند این مکان محل مراسم عزاداری و دینی و مذهبیشان باشد. آقای رضایی هم که متولی مسجد امام زمان(عج) بوده است با مسئولان هیئت همکاری میکند و زمان برگزاری مراسم مسجد را در اختیارشان قرار میدهد. رجایی میگوید: «مسجد امام زمان(عج) در آوینی31 است قدیم آنجا مراسم را برگزار میکردیم تا اینکه مشکلاتی پیش آمد.»
هیئت حسینی در تهران و قم هم فعال است
او توضیح میدهد: «تأسیس این هیئت مربوط به شورای اتفاق اسلامی افغانستان است. این شورا اولین گروهی بود که در برابر ارتش سرخ شوروی قیام کرد. رهبری این شورا را آیتا... بهشتی به عهده داشت. این شورا بعدها به حزب وحدت اسلامی تبدیل شد. در این حزب شهید مزاری، شهید صادقی و... بودند. این هیئت اکنون مربوط به حزب وحدت اسلامی است. این هیئت در قم و تهران هم به همین نام وجود دارد. در خراسان هم نیاز بود این هیئت وجود داشته باشد.»
هر آنچه داریم از امام حسین(ع) است
خودش را محمد یوسف صابری، فرزند ضامن علی، معرفی میکند و میگوید: «در بامیان متولد شدم و سال61 به ایران آمدم. سال63 و در تهران عضو این هیئت شدم. بعد از آن به مشهد آمدم و همینجا هم ماندگار شدم. سال74 مسئول هیئت شدم.»
صابری درباره اینکه چرا نام هیئت حسینی است. میگوید: «هر آنچه داریم از امام حسین(ع) است. به فرمایش حضرت امام خمینی(ره) محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. اگر محرم و صفر نبود. دستگاه یزید اجازه نمیداد اسلام زنده بماند. ما نیز پیروان راه و مسیر امام حسین(ع) هستیم و انقلابی عمل میکنیم. »
مراسم هیئتهای مهاجران ساده است
صابری ادامه میدهد: «مراسم هیئتهای مهاجران ساده برگزار میشود و تنها نوحهخوانی و سینهزنی داریم. تا سال92 هر هیئتی که در حوزه مهاجران میخواست تشکیل شود باید مسئولش ایرانی میبود. درحالی که با رایزنیهای انجام شده و تعامل خوبی که مسئولان هیئات مذهبی مشهد با مجمع هماهنگی هیئتهای مذهبی مهاجران دارد توانستیم این قاعده را تغییر دهیم و هیئتهای مهاجران را با نام خود آنها به ثبت برسانیم. مسئولان آمدند و اجرای برنامه هیئات مذهبی مهاجران را دیدند، با مردم و روحانیون صحبت کردند و برایشان اطمینان حاصل شد.»
آشنایی مسئولان با مراسم هیئتهای مهاجران
نفر بعدی جوان با انگیزه جمعشان است. محمد حسین خاوری، مسئول فرهنگی هیئت حسینی مشهد، مؤسس و نائب رئیس مجمع هماهنگی هیئات مذهبی مهاجران در مشهد است. این مجمع سال91 برای هماهنگی هیئات مذهبی مهاجران تشکیل شده است. او متولد سال 55 است و خانوادهاش سال 54 به ایران آمدهاند. وقتی درباره نیاز به تشکیل مجمع هماهنگی هیئات مذهبی از او میپرسم، میگوید: «مسئولان نسبت به برنامههای برگزار شده از طرف مهاجران شناخت کافی نداشتند و در ارائه خدمات به آنها دچار مشکل میشدند. بعد از تشکیل این مجمع بود که هیئتهای مهاجران به ثبت رسید. از طریق این مجمع درخواست هیئتهای مذهبی را به اداره اتباع دادیم. از این طریق بود که مسئولان از نزدیک با مراسم هیئتهای مهاجران آشنا شدند و از آنجا بود که بیشتر هیئتها مجوز دریافت کردند. هیئت حسینی نیز در سال92 مجوزش را دریافت کرد.»
صدورکارت شناسایی و شناسنامه برای هیئات مهاجران
از آقای خاوری درباره کمک به هیئات مهاجران سؤال میکنم و او جواب میدهد: «2 نوع کمک وجود دارد. اول تخفیف 20درصدی ارزاق به تمامی هیئات و دوم دفتر آیتا... وحید خراسانی است. البته دفتر آیتا... وحید در ایام شهادت امام جعفر صادق(ع)، دهه فاطمیه و شهادت حضرت علی(ع) کمکهای خود را به هیئتهایی که دستهشان برای سینه زنی و عزاداری به خیابانها و حرم مطهر میرود، انجام میدهد. خدمات دیگر شامل صدورکارت شناسایی و شناسنامه برای هیئات است و کد استانی برایشان صادر میکنند. در تلاشیم تا کد کشوری برای هیئت صادر شود تا بتوانیم به زیارت اماکن متبرکه و عزاداری در شهر قم نیز برویم.»
مشکل ثبت مسجد و حسینیه
خاوری بخشی از خاطراتش را روی برگه نوشته است و میگوید: «زمانی که هیئت حسینی تشکیل شد با اینکه هنوز کودک بودم برای مراسم عزاداری به هیئت حسینی مراجعه میکردم. آن موقع هیئت در مسجد امام زمان(عج) مراسم برگزار میکرد. یادم میآید مسجد نیز در حال ساخت بود. ساخت مسجد با خود مهاجران بود. آن زمان سنی نداشتم و قدرتم کم بود و به زور آجر بلند میکردم و به دست بنا میدادم. تا سال 85 این مسجد در اختیار ما بود. تا اینکه تعدادی از فریمانیها به اینجا آمدند و خواستند تا در این مسجد مراسم برگزار کنند. از آنجا که بیشتر مهاجران کارگر هستند و دیر وقت به خانه برمیگشتند مراسمشان هم دیرتر برگزار میشد. ابتدا بعد از اذان مغرب فریمانیها مراسم داشتند و بعد ما مراسمهایمان را برگزار میکردیم. چند سال به همین منوال گذشت. هیچ اختلاف و مشکلی وجود نداشت و روابط برادرانه بود تا اینکه طرح امور مساجد مطرح شد و امام جماعت ایرانی شد. بعد از آن گفتند هیئت امنا باید ایرانی باشد. بر همین اساس چند نفر از دوستان خودمان را معرفی کردیم. به مرور تصمیمگیریها با آنها شد. تصور بر این شد که مسئول مسجد و مراسم آنها هستند و اختلافها شروع شد. از آن به بعد مراسم خانگی برگزار میشود یا مساجد مختلف میگیریم که برای آن هزینه هم پرداخت میکنیم. ما عاشق ائمه و راهشان هستیم و به هر قیمتی که باشد این مراسم را برگزار میکنیم. یکی از مشکلات عمده مهاجران این است که نمیتوانند مسجد یا حسینیهای را با نام خودشان بنا کنند.»
عزاداری با رسم و رسوم خاص
خاوری ادامه میدهد: «اوایل که به اینجا آمدیم به هیئتهای ایرانی یا همان انصار میرفتیم اما گیرایی این مراسم به حدی نبود که ما را جذب کند. از طرفی تعداد مهاجران که به ایران هجرت کردند در دهه شصت بیشتر شد و مهاجران لزوم تشکیل هیئت برای خودشان را بیشتر از گذشته احساس کردند. تفاوت فرهنگی در بحث برگزاری یکی از دلایل تشکیل هیئتهای مهاجران است. مهاجران در برگزاری این مراسم رسم و رسوم خاص خودشان را دارند.»وقتی میپرسم تمام مساجد گلشهر در محرم مراسم دارند، صابری پاسخ میدهد: «همگی مراسم دارند و در حد توانشان این مراسم را برگزار میکنند. هیچ وقت 2 هیئت همزمان با هم و در یک مکان مراسم برگزار نمیکنند. هیئتهای مهاجران نیز مثل هیئتهای ایرانی هرکدام از یک شهر افغانستان هستند و آرم، اسم و مراسم خاص خودشان را دارند. 2هیئت موسیبنجعفر و هیئت حسینی مشهد 2هیئت بزرگ سینهزنی مهاجران هستند و به جرئت میتوانم بگویم در مراسم روزهای تاسوعا هر 2هیئت بیش از 3هزار سینهزن دارند. امثال این مساجد بسیار برای تعداد اعضای هیئت ما کوچک است.»
سینهزنی نشسته در افغانستان
محمدعلی قنبری متولد بامیان سال 83 به مشهد آمده است و اکنون علمدار هیئت حسینی است. از او درباره نحوه عزاداری که میپرسم، پاسخ میدهد: «نوع عزاداری هیئت حسینی شبیه عزاداری دیگر هیئتهای شیعه در افغانستان است. غرب، شرق، شمال و جنوب افغانستان هم تفاوت ندارد. ما در این مراسم نشسته سینه میزنیم. عزاداری ما به حرمت خون پاک امام حسین(ع) است. ما خادم امام حسین(ع) و در خدمت تشیع هستیم.»
13 شب عزاداری
خاوری صحبتهای قنبری را کامل میکند و میگوید: «شیوه عزاداری مهاجران در ابتدا به این صورت بود که لباسهای خود را درمیآوردند و شروع به سینهزنی میکردند. همه اینها به این سبب است که ما در ابتدای مراسم شعری در وصف عزای امام حسین(ع) میخوانیم که با این مضمون شروع میشود: «سینه زنانیم به عشق حسین(ع)» بعد از آن هر بیت این شعر میگوید عزاداران امام حسین(ع) باید چگونه باشند. بر روی زانو بنشینند و زانوی غم بغل گیرند. کلاه بر سر نداشته باشند که امام حسین(ع) در راه دین و اسلام سر مبارکش را از دست داد و پیراهن بدرند که امامشان کفنپوش شد. این مراسم بر مبنای همین شعر شکل گرفته است و به دهه 50 و60 برمی گردد. در گذشته و در مراسم عزاداری در افغانستان مکان عزاداری بانوان از آقایان جدا بود. آنجا مردان لباس از تن خارج میکردند و سینه میزدند اما از وقتی به اینجا آمدیم زنان به مراسم دید دارند، مردان نیز لباس بر تن دارند و سینهزنی میکنند.»
علم چوبی نماد دست ابوالفضل(ع(
خاوری درباره موضوع هر شب عزاداری با صبر و حوصله برایمان توضیح میدهد: «از شب اول محرم مراسم هیئت حسینی شروع میشود و تا سیزدهم ادامه دارد. برای هر شب نیز موضوع خاص خودش را دنبال میکنیم. شب اول ورود به کربلا، شب دوم مسلم بن عقیل، شب سوم مربوط به حبیب بن مظاهر و دیگر یارانی است که به امام پیوستند. شب چهارم فرزندان حضرت زینب(س)، شب پنجم حضرت قاسم (ع)، شب ششم حضرت علی اکبر(ع)است و اوج عزاداریهای هیئت حسینی از این شب آغاز میشود زیرا اولین کسی است که از بنیهاشم وارد میدان شده است. شب هفتم و هشتم متعلق به حضرت ابوالفضل(ع) است چرا که از این شب آب را روی کاروان امام حسین(ع) بستند و برای اولین بار وظیفه آوردن آب را برعهده ایشان گذاشتند. طبق سنتهای روایت شده زمانی که پرچم حضرت ابولفضل(ع) را به کوفه و پیش ابنزیاد بردند تمام پرچم خونی بود جز یک قسمت آن وقتی میپرسند چرا این قسمت پرچم سفید است، میگویند تا لحظه آخری که حضرت ابوالفضل(ع) داشتند این بیرق از دستشان نیفتاد. برای همین علم را طراحی کردیم که یک چوبدست است و بر بالای آن نماد دست حضرت ابوالفضل را قرار دادیم که معرف پنجتن آلعبا(ع) نیز هست. اطراف چوب را هم مردم با دستمالهای مختلف برای حاجتشان پوشاندند. هر موقع علم را جابهجا میکنیم برای آن نذر میدهیم. شب هفتم در منزل یکی از بزرگان آن را گردگیری و تمیز میکنند. عزاداران را دعوت و گوسفندی قربانی میکنند.»
گهوارهای با پارچه سبز و نشان تیر و کمان
خاوری ادامه میدهد: «شب نهم که مصادف است با شب تاسوعا متعلق به حضرت علیاصغر(ع) است. گهواره را با پارچه سبز و نشان تیر و کمان آماده میکنند و در خانه یکی از بزرگان و ریشسفیدان میگذارند و سینهزنان به آنجا میروند و نذر شیر به آنها میدهند و بعد گهواره را روی دوش میگذارند و همراه با روضهخوان مسیر را تا رسیدن به هیئت ادامه میدهند. زمانی که روضه به تیرخوردن حضرت میرسد گهواره را وارد هیئت میکنند و شور و حال عجیبی بر فضا حاکم میشود. بعد از آن گهواره وارد قسمت بانوان میشود و خانمها به این گهواره دخیل میبندند و نذر خود را در آن قرار میدهند. شب دهم شب وداع و روضه است. روز عاشورا با دسته حرکت میکنیم و شب یازدهم شب شام غریبان و مرثیه حضرت زینب(س) را داریم. شب دوازدهم شب حرکت اسرا به سمت کوفه است. شب سیزدهم شب شهادت حضرت امام سجاد(ع) و شب سوم روضه شهدای کربلاست. اینجا هم درباره حضرت ابوالفضل(ع) روایت میشود که نگهبان خیمهها و پاسدار آنها بوده است.»
قسم راست افغانستانیها
صابری میگوید که قسم محکم مهاجران به علم حضرت ابوالفضل(ع) است و برایمان تعریف میکند که فردی حکم اعدام را به جان خریده ولی در مقابل قسم به علم حضرت ابوالفضل(ع) دروغ نگفته است.او ادامه میدهد: «بعد از شب سیزدهم علم را پایین میآوریم و باز پایش نذر میکنیم. علم برای مهاجران قداست بالایی دارد و قسممان را به نام حضرت ابوالفضل(ع) میدهیم و کسی نمیتواند بیاحترامی به این علم کرده یا قسم دروغی به آن بخورد. بعد از پایان مراسم پارچههای وصل شده را به عنوان تبرک بین عزاداران تقسیم میکنیم.»
ضرب و ریتم نوحههای افغانستانی
درباره نوحههایی که در این ایام خوانده میشود، سؤال میپرسم، آقای خاوری میگوید: «قسمتی از اشعار از افغانستان آمده و بخشی از آن اشعار شعرای ایرانی و نوحهسرایان اینجاست. ضرب و ریتم افغانستان چیزی بین سنگین و شور ایرانیان است کمی تندتر از سنگین وکمی آرامتر از شور و به «لم» معروف است. در آخر هم نوحه خوانده میشود که شور دارد. در هر شب نوحه مخصوص به آن شب را انتخاب میکنیم.»او درباره ترکیب سنی هیئت هم میگوید: «زمانی که روضه شروع میشود بیشتر اعضا ریشسفیدان هستند. سینهزنی که شروع میشود سن و سالدارها میروند و جوانها میمانند. اینطور تصور میشود که روضه برای سن بالاهاست و سینهزنی برای جوانها. مخاطبان هیئت هم سن و سالدارهاست و هم جوانها. خوشبختانه جوانها هوای بزرگان هیئت را دارند و برای عزاداری حرمت و احترام قائل هستند. نوحهخوان جوان و قدیمی هم داریم.»
چرایی سینی گرداندن
درباره تأمین هزینههای هیئت که میپرسم صابری میگوید: «هزینهها به وسیله هیئت امنا تأمین میشود. مسجد میگیریم، کتیبه تهیه میکنیم، بنر نصب میکنیم. هیئت امنا قدیمی هستند که حدود20 تا 30 نفر میشوند. برای مداحها و سخنرانان بین عزاداران سینی میگردانیم. پولهای دیگری هم که جمع میشود هیئت امنا تصمیم میگیرد چطور خرج کند. هزینهها مختلف است تعمیر علم، باند، خرید آب، چای و قند و... را شامل میشود.»
بگویید مهاجر و انصار نه اتباع بیگانه
آقای خاوری به عنوان مسئول هیئات مذهبی مهاجران گلهای دارد و میگوید: «بارها پیش آمده که اعلام کردند مسئولان هیئتها برای گرفتن نذری بیایند. وقتی مراجعه میکنیم، میگویند نذری به اتباع تعلق نمیگیرد یا باید برای عزاداری در حسینیهها و مساجد به نوعی اجارهبها بدهیم. این درست نیست وقتی فرزندان ما زمان دفاع مقدس حضور داشتند. ما انقلاب را متعلق به خودمان میدانیم. اینجا را متعلق به خود میدانیم و فرهنگمان با اینجا یکی شده است. تقاضا داریم با این دید به ما نگاه نکنند و در نذری که برای امام حسین(ع) است اینگونه نگاه نکنند. همه خادم امام حسین(ع) هستند.کاش مثل ما همان لفظ مهاجر و انصار را استفاده کنند نه اتباع بیگانه.»
منبع: شهرآرانیوز
نظر شما