خبرگزاری شبستان ، فاطمه عسگری _قم: امام علی (ع) در حدیثی میفرماید: «در روز قیامت، تنها چیزی که ترازوی اعمال انسان را سنگین میکند و از بار گناهان میکاهد، گریه بر فرزندم حسین (ع) است» این اشک آنچنان گرانبهاست که امام صادق (ع) می فرمایند: «کسی که به یاد امام حسین (ع) باشد و گریه کند، بهشت برای اوست» همچنین می فرمایند: «هر کس در عزای امام حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند او را میآمرزد و بهشت را برای او واجب می داند».
آیت الله العظمی بهجت گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام را افضل مستحبات و حتی از نماز شب بالاتر میدانست. ایشان میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند. خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.خیال میکنم گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب!
آیت الله بهجت معتقد بود: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید. میگویید یا خداوند وارد شوم؟ یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست.ایشان تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
در همین خصوص گفتگویی انجام داده ایم با حجت الاسلام و المسلمین «ابوالفضل سبزی»، نویسنده و پژوهشگر دینی که در پی می آید:
براساس احادیث وارد شده، اشک بر امام حسین (ع) دارای ارزش بسیاری است، به طوری که خود امام حسین (ع) میفرماید: «أنا القتیل العبرات»؛ منظور حضرت از این حدیث چیست؟
ارزش این گریه آنچنان بالاست که امام حسین (ع) فرمودند: «أنا القتیل العبرات؛ من کشته اشکها هستم» و سپس فرمودند که: «هیچ مومنی نام مرا نمیشنود، مگر این که محزون و گریان میشود»؛ البته این روایت بدین معنا نیست که حضرت برای اشک کشته شده باشد، بلکه مقصود امام از این جمله این است که زمانی که دید دیوی همچون یزید، دلها را فریفته و قلبهایی را که باید گلستان خدا باشد، به شورهزار شیطان مبدل کرده است حاضر شد تا برای نجات آنها کشته شود.
امام حسین (ع) حاضر شد که کشته شود تا شاید قلبها بر مظلومیت آن حضرت بشکند و آسمان دلها بارانی شود و قطرات باران اشک بر این دلهای خفته ببارد تا این شورهزار به خواب رفته ترک بردارد و گلهای زیبای انسانیت را در خود جای دهد، سیدالشهدا (ع) حاضر شد که جان دهد تا جان مردم و بلکه بندگان خدا از گمراهی نجات یافته و دل هایشان سبز شود.
چطور می شود یک قطره اشک، پیش خداوند آنچنان ارزش داشته باشد که خداوند به واسطه آن بهشت را بر انسان واجب کند؟
سید بحرالعلوم برایش این سوال پیش آمده بود که چگونه ممکن است که یک قطره اشک، پیش خداوند آنچنان ارزش داشته باشد که خداوند به واسطه اشک گناهان را بیامرزد و بهشت را بر انسان واجب کند، شبی وجود مقدس امام زمان (عج) را زیارت کرد که آن حضرت به سید بحرالعلوم فرمود که پادشاهی شب در بیابان گرفتار شد و مجبور شد که شب را در خانه پیرمرد و پیرزنی بیابانی سپری کند، آن خانواده تنها یک گوسفند داشتند که از شیر و پشم آن استفاده میکردند، اما وقتی که پادشاه به خانه آنها آمد، آن گوسفند را که همه دارایی آنها بود، کباب کردند و از پادشاه پذیرایی کردند.
پس از مدتها که پیرمرد، به قصر پادشاه آمد، پادشاه از وزرای خود پرسید که من چگونه لطف پیرمرد را جبران کنم، هر کس نظری داد، یکی گفت: 10 گوسفند و دیگری گفت که 100 گوسفند و ...؛ اما پادشاه گفت که من اگر تمام پادشاهی و دارایی خود را به او بدهم، شاید محبتش جبران شود، چون او هرچه داشت، به من داد پس من نیز هر چه دارم باید به او بدهم؛ در اینجا حضرت به سید فرمود: امام حسین (ع) نیز هر چه داشت برای خدا داد، پس خدا هم هر چه به امام حسین (ع) و محبین آن حضرت عنایت کند، جا دارد.
این اشکها آسمانی است و حتی ملائکه، مامور به نگهداری از آن هستند، تا جایی که روایت داریم که ملائکه، این اشکها را گرفته و در بلوری خاص نگهداری میکنند و در هنگامی که ترازوی اعمال به پا میشود و انسان گرفتار مکافات عمل میشود، این بلور حسینی است که به فریاد انسان میرسد.
سلیمان اعمش فردی بود که منکر فضایل زیارت امام حسین (ع) بود، اما از شیفتگان زیارت و گریهکنندگان امام حسین (ع) شد، زیرا در عالم رویا دید که حضرت زهرا (س) امان نامه ای از جهنم را به زائران و گریه کنندگان حسین اش هدیه میکند.
ما در روایت داریم که اگر قطره ای از این اشک در جهنم بیفتد، آتش و حرارت آن را خاموش میکند؛ کدام آتش جهنم، همان آتشی که قرآن کریم میفرماید: «لهم فیها زفیر و شهیق؛ چنین آتشی را که زبانه میکشد و خاموشی برای آن معنا ندارد»، این خیلی عجیب است و شوخی نیست، این آتش برای گریهکنندگان سیدالشهدا سرد و خاموش است.
برخی اعتقاد دارند چون گفته میشود اشک بر امام حسین (ع) باعث آمرزش گناهان میشود، هر چه میخواهی گناه کن و بعد اگر در مجلس امام حسین گریه کنی، آمرزیده میشوی، برای این افراد چه پاسخی دارید؟
البته باید با تمام این حرفها توجه داشت که اشک بر امام حسین (ع) مجوزی برای گناه نیست و این را هر عاشقی میفهمد؛ زیرا کسی که فریاد بر بیداد و ظلم برآورد و بر مظلوم گریه کند، در واقع از ظلم اعلام برائت و از مظلوم حمایت کرده است؛ پس چگونه ممکن است که در جریان زندگی به خود اجازه دهد که به خود و یا به دیگران ظلم کند؟
ما برای امام حسینی گریه میکنیم که از بیداد یزید برآشفت و حاضر شد جان دهد تا انسانیت بماند، بنابراین کسی که بر جان دادن حسین (ع) گریان است، باید عَلَم انسانیت را هم بلند کند، باید عَلَم اخلاق را هم بلند کند، کسی که بر امام حسین (ع) گریه می کند، باید پشت سرش بگوید: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و ال محمد و مماتی ممات محمد و ال محمد»؛ یعنی خدایا زندگی و مردن من حسینی باشد، مرام، کلام، نیت، کاسبی و همه اعمال من حسینی باشد.
ما برای امام حسینی گریه میکنیم که فرمود: «شیعه من هرگز اهل غل و غش و فریبکاری نیست»؛ بنابراین ما با گریه بر سیدالشهدا (ع) خود را به اقیانوس انسانیت و اخلاق متصل میکنیم، نه این که خدای ناکرده فکر کنیم که میشود گناه کرد و بعد رفت در مجالس روضه و خود را پاک نمود.
امروز برخی افراد تنها به شور حسینی توجه ویژه دارند و برخی افراد نیز با تصور این که باید به شعور حسینی رسید، عزاداری را رها کردهاند، نظر شما در این رابطه چیست؟
این مساله وجود دارد که شور حسینی باید با شعور حسینی تکمیل شود؛ این موضوع، یک حقیقت است و هر دو هم لازم است، این طور نیست که عده ای بگویند که این عزاداریها و اشک و آه لازم نیست و فقط باید اعمال خود را حسینی کنیم و این هم صحیح نیست که ما فقط گریه کنیم و دل بسوزانیم، ولی در مسیر امام حسین (ع) حرکت نکنیم، به هر حال کوفیان نیز در همان زمان، بر امام حسین (ع) بسیار گریستند، اما به وظیفه خود عمل نکردند، پس هر دو باید در کنار هم باشد تا مکتب حسین (ع) شکل گیرد.
همان طور که دلیل و استدلال و برهان میتواند راه را نشان دهد و بیراهه را رسوا کند، شور و گریه و عاطفه و احساس هم میتواند دلهای خواب را بیدار کند و به سوی راه هدایت کند.
نظر شما