عزاداران محرم در سوگ سیدالساجدین/به پای این کبوتر، نامه‌ای از جنس زنجیر است

دوازدهم محرم مصادف با سومین روز شهادت شهدای کربلا و یادآور مصیبت های اهل بیت امام حسین علیه السلام به ویژه سیدالساجدین، شورعزاداری را مضاعف کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از راین، همزمان با دوازدهم محرم الحرام، سالروز شهادت امام سجادعلیه السلام(طبق روایتی) مراسم عزدارای و سوگواری در مسجد جامع راین برگزار و عزاداران در سوگ شهادت آن امام همام به غم نشستند.

 

 

دوازدهم محرم همچنین مصادف با سومین روز شهادت شهدای کربلا و یادآور مصیبت های اهل بیت امام حسین علیه السلام به ویژه سیدالساجدین است که شورعزاداری را مضاعف کرد.

 

 

مداحان و نوحه خوانان با ذکر مصیبت تدفین شهدای کربلا پس از سه روز در بیابان تفتیده نینوا توسط امام سجاد علیه السلام و نیز با بیان زبان حال آن امام همان در آن لحظات جانکاه به خصوص هنگام دفن پیکر مطهر پدر و شهدایی که طبق زیارت ناحیه مقدسه قطعه قطعه بودند، حال و هوای مجلس عزاداری را منقلب کردند.

 

 

روز دوازدهم محرم همزمان است با روزی که اجساد شهدای کربلا پس از آنکه مدت بسیاری بر روی خاک مانده بودند با حضور امام سجاد (ع) به خاک سپرده شد و نیز اسرای کربلا در این روز وارد شهر کوفه شدند.

 

 

امام سجادعلیه السلام در واقعه عاشورا بر اساس حکمت الهی بیمار بودند  اما شاهد همه مصیبت های غمباری که بر پدر و اهل بیت گذشت؛ خفقان شدید حاکم بر جامعه اسلامی پس از واقعه عاشورا اقتضا کرد تا حضرت برای هدایت امت اسلامی قالب دعا را انتخاب کنند؛ ادعیه ای که ۵۴ مورد آن امروز در قالب صحیفه سجادیه برای شیعه به یادگار مانده است.

 

سیدحمیدرضا برقعی شاعر نامی کشورمان در یکی از سروده های خود از مصیبت حضرت سجاد (ع) در مشاهدات غم‌انگیز ایشان از واقعه کربلا گفته است:

 

 

همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست

امامت از دل آتش چنان ققنوس برمی‌خاست

 

علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟ 

خدا او را به بزم عشق بازی شعله‌ور می‌خواست

 

علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر

علی از شعله سوزان‌تر علی بودن هنر می‌خواست

 

نباید شعله این ماجرا یک لحظه بنشیند

عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می‌خواست

 

به پای این کبوتر نامه‌ای از جنس زنجیر است

که فریاد بلند تشنگان پیغامبر می‌خواست

 

مصیبت تازه بعد از کربلا آغاز شد یعنی

به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر می‌خواست

 

خرابه، خیزران، خنیاگری‌ها، خارجی خواندن

نمک از زخم‌هایش زخم‌های تازه‌تر می‌خواست

 

امامت را زنی با خود به هر جان کندنی می‌برد

که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر می‌خواست

 

پدر لب‌تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر

صدای گریه باران چه از جان پسر می‌خواست

 

غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش

که استعلام حقانیتش را از حجر می‌خواست

 

 

 

کد خبر 831190

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha