برپایی ایستگاه‌های صلواتی در مساجد و تکایا

محرم در منطقه ما خیلی پیش‌تر از این‌ها شروع شده است؛ از همان روزی که بچه‌های مسجد فکر می‌کردند طرح داربست‌ها را کجا بریزند بهتر جواب می‌دهد...

به گزارش خبرگزاری شبستان: محرم در منطقه ما خیلی پیش‌تر از این‌ها شروع شده است؛ از همان روزی که بچه‌های مسجد فکر می‌کردند طرح داربست‌ها را کجا بریزند بهتر جواب می‌دهد. از چند وقت مانده به آن که بیرق‌ها و پارچه‌های سیاه بیرون کشیده شوند، یکی دنبال مجوز بود و یکی قرار مداح‌ها و سخنران‌ها را هماهنگ می‌کرد.

نوجوانان داربست را که علم کردند، زن‌همسایه با سینی پر از چای آمد توی کوچه و بفرمایی زد تا گلویی تازه کنند و بلافاصله بعد از آن پارچ خنک شربت بود و مهربانی یکی دیگر از هم‌محلی‌ها که دوست داشت همان ابتدای کار دعوتمان کند.

طلاب، محله‌ای قدیمی با مساجد و حسینیه‌های قدیمی‌تر است، با کوچه‌های توبه‌تو و تنگ، با خانه‌های امروزی. با هر اتفاق کوچک و بزرگی که شاید جغرافیای خاکی آن را تغییر داده، اما به اعتقادات اهالی‌اش دست نزده است و رنگ همان گذشته‌های دور را دارد. گره‌خورده به باورهای آدم‌های گذشته و پاک، همان‌هایی که نام اباعبدا... ‌(ع)از زبانشان نمی‌افتاد

کاری به حسینیه‌ها، مساجد و عزاداری‌هایشان نداریم که پیرغلام‌های زیادی را به‌خاطر دارند و علم و دسته کم ندیده‌اند و هنوز به‌نام امام‌حسین(ع) زنده‌اند و نفس می‌کشند، این‌بار به بخش دیگری از محله پاگذاشته‌ایم.

ایستگاه‌هایی که بیشترشان قدمتی ندارند و نوپا هستند و ازسوی جوان‌ها اداره می‌شوند. تاریخ دقیقش را کسی درست به‌خاطر ندارد که اولین ایستگاه چای نذری امام‌حسین(ع) در محله را چه کسانی پایه‌گذاری کردند، اما هر سال که محرم تازه می‌شود، جانمایی کیپ به کیپ آن‌ها که جوان‌ها مدیریتشان می‌کنند بارقه امیدی را در دل و نگاهمان می‌گذارد که چه فراوان‌اند انسان‌هایی که دل به کربلا و حسین(ع) دارند.

 

میزبانی با چای

تقریبا هر جور نذری را می‌توان در این ایستگاه‌ها دید، اما بازار چای داغ‌تر از بقیه است. غروب که به شب و اذان نزدیک می‌شود رفت‌وآمد زیاد است و جوان‌ها همت می‌کنند میزبانی را به‌شکل کامل به‌جا آورند. انگار بد وقتی را برای گفت‌وگو انتخاب کرده‌‌ایم، چون همه گرم کارند و فرصت گفت‌وگو ندارند. اما از همان صحبت‌های ابتدایی پیداست که معمولا بانی‌ها چند جوان هستند که خیلی‌هایشان برای خودشان هیئت راه‌انداخته‌اند و برنامه دعای هفتگی دارند.

چندنفری که خیلی هم به شستن وارد نیستند تمام تلاششان را می‌کنند تا استکان‌ها تمیز آب‌کشی شوند. مثل جوان مشکی‌پوشی که حتی حاضر نمی‌شود خودش را معرفی کند. چای و لیمو تازه ایستگاهشان که مقابل مغازه کت‌وشلوار فروشی است طرف‌دار زیادی دارد. در پاسخ به پرسش ما که چندنفره ایستگاه را اداره می‌کنید، می‌گوید: این که چند نفر هستیم آمارش را ندارم، ولی هم‌صنف هستیم، کت‌وشلوار می‌دوزیم و اولین بار است که تصمیم گرفته‌ایم جلو مغازه چای صلواتی بدهیم، نمی‌دانستیم این‌قدر لذت دارد

 تعداد ایستگاه‌ها که در فاصله‌های کوتاه از هم خیمه زده‌اند خیلی زیاد است. یکی از همین جوان‌ها که مشغول دستمال‌کشیدن استکان‌هاست و انگار فرصت حرف‌زدن برای او هم کوتاه است، می‌گوید: قدیمی‌ها فکر می‌کردند جوان‌ها همه چیز را خراب می‌کنند، گرچه درخیلی از موارد قدیمی‌ها درست فکر می‌کنند، اما حرف دل که باشد همه‌چیز فرق می‌کند. من هیچ جوانی را ندیدم که نام امام‌حسین(ع) را ببرند و قلبش نلرزد.

 

جای خالی گفت‌وگوهای چالشی

پشت یکی از میزهای همین ایستگاه‌های‌صلواتی جوانی طلبه و روحانی را مشغول کار می‌بینم، با خنده می‌گوید: ما شبیه پزشک هستیم که به دنبال بیمار است. او درباره علت آمدنش به خیمه امام‌حسین(ع) توضیح می‌دهد: معمولا شبهه و سؤال برای هرکسی پیش می‌آید ولی جایی برای  پاسخ‌دادن نیست. من هم خیلی فرصت ندارم اما تا حدی که بتوانم با استفاده از منابع معتبر پاسخ‌گویشان هستم.

 یزدان‌پرست ادامه می‌دهد: برپایی ایستگاه‌ها از دل و قابل قبول است، اما درباره محرم و عاشورا پرسش‌های چالشی زیادی هست که نیاز به پاسخ دارد و بهتر است حالا که این ایستگاه‌ها بین جوان‌ها باب شده، متولیان فرهنگی شهرداری هم از این فرصت به‌منظور خوراک‌دادن فرهنگی استفاده کنند. مبلغ‌های زیادی در این ایام به شهرستان‌ها و روستاها اعزام می‌شوند، چه خوب است بخشی از آن‌ها که علمش را دارند و اهل مشاوره هستند برای ایستگاه‌ها در نظر گرفته شوند.

 او ادامه می‌دهد: به‌نظرم محرم و صفر بهترین فرصت فرهنگ‌سازی است. اینکه قبل از انجام هرکاری در این رابطه تحقیق شود که محدوده زندگی آدم‌ها از نظر فرهنگی و عقیدتی به چه شکل است و حتی میزان اطلاعات مذهبی درچه جایگاهی است، سپس در همان رابطه برنامه‌ریزی شود. از سؤالات و حتی گفت‌وگوهایی که انجام می‌شود دغدغه‌های فکری و اعتقادی آن‌ها را می‌شود فهمید.

 طلبه جوان پیشنهاد می‌دهد: در برخی از نقاط و مسیرهای اصلی مثل ایستگاه‌مترو که شلوغ‌تر به‌نظر می‌آید با استقرار مجموعه کتاب‌های اعتقادی و عقیدتی درباره ماه محرم و آگاهی درباره این ماه، معرفت را هم در کنار چای خوردن تقویت کنند.

 

سنگ‌اندازی نکنیم

سعید سیدی هم که با کمک دوستان هم‌سن‌وسالش از سال82 هیئتی را از جوانان محله راه‌انداخته‌اند و هفت، هشت سالی است که دهه اول محرم را خیمه می‌زنند و چای می‌دهند، می‌گوید: بچه‌ها این شب‌ها را معمولا خانه نمی‌روند و از غروب تا 11شب خیمه هستیم و بعد هم به مسجد می‌رویم.

  او تعریف می‌گوید: انگار این موضوع فطری است که ائمه و کارکردن برای آن‌ها همه را باهم مهربان می‌کند، برای هیچ‌کس بزرگی و کوچکی فرقی نمی‌کند و این قضیه شیرینی خاصی به این ایام می‌دهد.

 اما گلایه‌ای هم دارد که خیلی کوتاه به آن اشاره می‌کند: این همه حسینیه و مسجد توی طلاب هست و این همه جوان راغب به‌کار دین هستند، اما کافی است بخواهیم یک دورهمی کوچکی داشته باشیم باید کلی هزینه کنیم، این‌ها دلسردی می‌آورد دیگر. بعضی‌ها اگر سنگ‌اندازی‌ها را کمتر کنند خیلی عالی می‌شود.

 

منبع: شهرآرانیوز

 

 

 

کد خبر 830225

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha