خبرگزاری شبستان: مسافر جوان، در تاکسی را با عصبانیت بست، راننده می گوید چه فرقی دارد این سمت خیابان پیاده شود یا آن سمت خیابان می بیند که ترافیک است. دختر جوانی در شلوغی واگن متر به مسافر کناری خود فریاد می زند به سمت من هول نده، دخترک که یک لحظه جا می خورد و با صدای بلندتر می گوید می بینی که شلوغه مگه دسته خودمه، از خدامه هل ندم اعصاب ندارم امروز کار دستت می دما... . پسر جوانی که از شلوغی اتوبوس به سمت خانم ها آمده بود، پیرمردی گوشزد کرد که چرا به سمت جایگاه خانم ها رفته است که پسرک به شدت عصبانی شد و گفت: چرا اینقدر به ما گیر می دهید دیگر خسته شده ام هر جا می روم باید جنگ اعصاب داشته باشم، مگر خانم ها به جایگاه آقایان می آیند ما حرفی می زنیم، پسرک را نمی شد دیگر کنترل کرد که یک مسافر باصلوات ماجرا را ختم به خیر کرد. در کلاس درس استاد خطاب به دانشجویان می گوید چرا آنقدر کم تحمل شده اید، پسرک با نیشخندی گفت؛ به دلیل گرانی تخم مرغ!
گفته های بالا واقعیت هایی است که با زندگی ما گره خورده است، افزایش نزاع و درگیری ها در این چند ماه اخیر خود مصداق خوبی برای کم تحمل شدن افراد است، پیرامون کم تحملی و افزایش نزاع با سعید عبدالملکی، عضو هیئت علمی روانشناسی دانشگاه پیام نور به گفت و گو نشسته ایم، آنچه در پی می خوانید گزیده ای از این گفت و گو است.
تعریف کم تحملی یا بی طا قتی چیست؟
- همانگونه که از عنوان آن پیداست کم تحملی یعنی نداشتن صبر و تحمل در رفتار و گفتار. افراد کم تحمل یا کم طاقت معمولا اضطراری عمل می کنند. اضطرار و ضرب الاجل به عنوان یک روش و راهبرد سرلوحه عملکرد آنهاست که البته علل روان شناختی دارد که به آن خواهیم پرداخت.
به نظر بنده کم تحملی را می توان به دو دسته تقسیم کرد یکی کم تحملی طبیعی و دیگری کم تحملی مرضی. کم تحملی در حد معمول آن را به عنوان یک خصلت شخصیتی می توان دانست که افراد گاهی اوقات و بر حسب شرایط از خود نشان می دهند، اما زمانی که این امر از حالت طبیعی خود خارج می شود بر شخصیت انسان غالب می شود و بر کارکردهای فرد تاثیر می گذارد به عنوان یک حالت مرضی قلمداد می شود.
ریشه کم تحملی افراد را در چه عواملی می توان جستجو کرد؟
-کم تحملی افراد معمولا ریشه در عوامل روانی دارد، اختلالات اضطرابی را می توان مهمترین علت کم تحملی و ناشکیبایی دانست. افراد مضطرب مدام عجول، دست پاچه و هول هستند و اضطراب مدیریت رفتار را از آنها سلب نموده است که البته محیط ناایمن خود ریشه همه این مسایل می باشد. اضطراب معلول استرس و استرس معلول محیط خانوادگی و اجتماعی پریشان و ناامن است. در دنیای مدرن امروز ساختارهای حاکم بر جامعه افراد را به سمت الف شدن سوق داده است و این حس اول شدن و ممتاز بودن نوعی انتظار غیر منطقی را در افراد نسبت به خودشان ایجاد کرده است. رقابت طلبی، مبارزه جویی، بی حوصلگی و پرخاشگری از ویژگی های این قبیل افراد است. حس اول بودن و بی همتا بودن در دراز مدت تمامی کارکردهای روانی و رفتاری فرد را مختل می کند. این افراد معمولا با عجله راه می روند، در پیاده رو به دیگران تنه می زنند، به چراغ قرمز توجه ندارند، تند تند غذا می خورند، تمرکز ندارند، مدام هیجان زده هستند و عجولانه حرف می زنند. این افراد از هر قشری که باشند و در هر موقعیت اجتماعی که قرار داشته باشند سعی می کنند بهترین و اولین باشند، چه کارگری که ساعت 6 صبح در صف مترو منتظر قطار است تا از غرب تهران به شرق تهران سرکارش برود و با ایجاد فضای هول و هراس می خواهد اولین نفری باشد که وارد واگن می شود و چه دانشجویی که برای کسب نمره بیشتر تحمل دیدن همکلاسی های خود را ندارد.
جنسیت تا چه حد در بروز کم تحملی افراد تاثیر گذار است؟
-اگرچه شاید خونسردی یک ویژگی مردانه است و زن ها به علت ظرافت طبع و منش در برابر محرک های محیطی زود واکنش نشان می دهند و به علت عاطفی تر بودن زودتر تصمیم گیری می کنند. اما کم تحملی مرضی را بیشتر در مردان می توان یافت، چرا که مسوولیت سنگین زندگی و اقتصاد خانواده بر دوش مرد است و مردان جامعه به علت تعهدی که در برابر خانواده خود دارند فشار بیشتری را متحمل می شوند. اضطراب کسب کردن و اضطراب از دست دادن دو مقوله ای است که مردان بیشتر با آن درگیر هستند.
زندگی شهری بر کم تحمل بودن افراد تاثیر گذاشته است؟
-از دیدگاه روان شناسی اساسا تمدن و شهرنشینی ملالت آور و طاقت فرسا است. ازدحام یکی از ویژگی های جوامع پیشرفته و کلان شهرهاست و خود مقوله ازدحام ذاتا خشونت زاست. زندگی در کلان شهرهای پیشرفته و صنعتی که فرد با انواع تکنولوژی سر و کار دارد تجربه یک سیر روزمره ملال آور را موجب می شود. فرد شهری نسبت به فردی که در روستا زندگی می کند با افراد گوناگون زیادی بر خورد می کند ازدحام و شلوغی و سر و صدای ماشین ها و ماندن در ترافیک بر اعصاب او تاثیر می گذارد و آستانه تحمل فرد را ضعیف می کند.
طبق آمار های اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی نزاع میان زنان در شش ماه نخست سال 90، 2.5 درصد نسبت به مدت زمان مشابه سال پیش افزایش پیدا کرده است، عوامل اصلی موثر بر افزایش آمار نزاع زنانه نسبت به سال گذشته چیست؟
-یکی از عواملی که نهاد خانواده را نشانه رفته است فردگرایی افراطی است که شیوع پیدا کرده و این وضعیت سبب شده که افراد هدف اصلی زندگی را گم کنند. غرور و اعتماد به نفس کاذب و توقعات بیجا و غیر منطقی که به علت روند بیمار مدرن شدن جامعه رخ داده است، افراد را وادار نموده که به هر قیمت به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. افرادی که مدام بر خواسته های فردی خود تاکید دارند ناخودآگاه اسیر زرق و برق های زندگی روزمره می شوند و کانون گرم و آرام خانواده را فدای رسیدن به این خواسته ها می کنند.
به نظر شما اشتغال زنان یا افزایش ساعت کاری که به معنایی به منزله حضور طولانی مدت زن در خارج از خانه تا چه حد بر این قضیه تاثیر داشته است؟
-این موضوع بیشتر در شهرهای بزرگ مصداق دارد و نمی توان به عنوان یک متغیر فراگیر و معنادار آن را عامل اصلی نزاع خانوادگی دانست، گرچه بی تاثیر هم نیست، چرا که اشتغال زن برای وی نوعی استقلال در پی دارد و این استقلال اگر جنبه افراط به خود بگیرد مقدمات نزاع و اختلاف را فراهم می آورد. از طرفی دیگر اشتغال زن و غایب بودن طولانی مدت وی در خانه به فضای عاطفی خانواده لطمه وارد می کند.
باور های دینی تا چه میزان در افزایش آرامش افراد تاثیر گذار است؟
-خداوند در آیه قرآن می فرماید: که یاد خدا آرام بخش قلب هاست و این خود نشان می دهد که پناه بردن به دین و معنویت، تا چه اندازه میزان آرامش و شکیبایی افراد را بالا می برد. انسانی که زندگی اش را بر مدار دین و معنویت قرار داده است یک انسان صبور، پایبند، صرفه جو و شکرگزار است، اصل را فدای فرع و متن را قربانی حاشیه نمی کند. انسان معنوی به قول حضرت امیر (ع) طوری زندگی می کند که انگار برای همیشه در این دنیا خواهد بود و به گونه ای به یاد مرگ است که انگار تا چند لحظه دیگر مسافر دیار باقی خواهد بود.
چه عواملی در صبور بودن افراد می تواند تاثیر گذار باشد؟
-به غیر از باورهای دینی چند مکانیزم مهم اجتماعی را می توان اشاره نمود که از آن طریق می توان آستانه طاقت و تحمل افراد را افزایش داد که مهمترین آن ایجاد فضای امن روانی و اجتماعی است و یکی دیگر انتقاد پذیری است. فردی که انتقاد پذیر است به جای فرافکنی و شاخ و شانه کشیدن، مسوولیت اعمال، رفتار و اشتباهات خود را می پذیرد. دیگر مولفه تاثیرگذار، ایجاد و نهادینه کردن فضای رقابتی سالم در نهادهای اجتماعی و دانشگاهی است افراد باید یاد بگیرند با خود رقابت کنند با تنبلی ها، کم کاری ها، وقت کشی ها و سهل انگاری های خود رقابت کنند و نه با دیگران. افرادی که با خود رقیب و با دیگران رفیق هستند برای رسیدن به اهداف خود ایجاد تنش نمی کنند.
پایان پیام/
نظر شما