خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: به منظور بررسی ویژگی های خانواده تمدن ساز و کیفیت سبک زندگی ای که به خانواده چنین ظرفیت و استعدادی می بخشد با حجت الاسلام «سید صمصامالدین قوامی»، مجتهد نظريهپرداز در عرصه مديريت اسلامی و امام جمعه پردیسان قم گفت وگویی داشته ایم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
خانواده علوی و اساسا خانواده ای که زیر بیرق زمامداری پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) تشکیل شد، چه ویژگی هایی داشت و این شاخصهها چه قدر برای امروز جامعه ما می تواند چراغ راه باشد؟
باید دید رویکرد این خانواده چیست و چگونه در مقاطع مختلف تا این اندازه با یکدیگر پیوستگی داشتند. سه بُعد را در این مورد میتوان بررسی کرد. با توجه به اینکه فرهنگ متشکل از سه لایه اندیشهها، ارزشها، اخلاقیات و رفتارها است، فرهنگ خانوادگی را عملا باید در این سه بُرش مد نظر قرار دهیم. باید دید این موارد اصولا چگونه در خانواده حضرت امیر(ع) به ظهور می رسند و حضرت(ع) چه سیاستی را در پیش میگیرد.
از سوی دیگر باید ذیل تعریف فرهنگ ببینیم که رویکرد خانواده معصوم چگونه است.اخلاق و رفتار آنان ملاک است. رفتاری که «حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س)» با یکدیگر دارند، رفتارشان در قبال فرزندان خود، رفتار فرزندان با یکدیگر و رفتار این خانواده با پیامبر(ص) در جزئی ترین موارد الگو بوده و مشخص است که سنجیده و از روی حساب است.
نقشها و کارکردها در خانواده حضرت امیر(ع) چگونه سامان یافته است؟
ببینید، حضرت امیر(ع) مرد این خانواده است، راهنمایی هم به نام پیامبر اکرم(ص) دارد، اینکه امیرالمومنین چگونه این خانواده را تشکیل میدهد، خود جای توجه ویژه دارد. از آن اول که کلید تشکیل این خانواده خورد، از نوع خواستگاری، سادگی، ادب و متانت، نوع مهریه و ... یک الگو به نسل های بعد معرفی شده است. این موارد در ازدواج حضرت(ع) همگی ترویج ازدواج آسان است.
حضرت امیر(ع) در منزل نقش رهبری دارد و حضرت زهرا(س) نقش مدیریتی. رهبری جهتدهی و هدایت و چارچوبسازی است اما در منزل مدیریت با مادر خانواده است. اصولا ما میتوانیم این خانواده را مادرمحور قلمداد کنیم، چون وقتی جبرئیل از خدا سوال میکند که این افراد تحت عبا چه کسانی هستند؟ پاسخ عجیبی میشنود بر این مبنا که: «هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها». همه ضمیرها به فاطمه بر میگردد و تنها اسمی که از سوی خداوند برشمرده میشود نام فاطمه(س) است، آن هم به جبرئیل، آن هم از ناحیه آسمان که در حقیقت ناحیه ملکوتی است. سوال را فرشته وحی میپرسد و خداوند نام فاطمه را میبرد و همین نشان می دهد که محوریت این خانواده را با وجود پیامبر(ص)، علی(ع) و حسنین، زهرا(س) میداند.
در این خانواده مادر نقش مقوم و ستون دارد، معمولا می گویند حرف اول و آخر در تربیت را مادر می زند و پدر به دلیل فعالیتهای اجتماعی فرصت هایی را که لازم است، نمیتواند فراهم کند و تقسیم کار پیامبر(ص) هم حاکی از آن است که حضرت امیر(ع) کار بیرون را انجام دهد و حضرت زهرا(س) امور منزل را به عهده بگیرد، تفکیک بین رهبری و مدیریت بسیار میتواند راهگشا باشد و برای زندگیهای امروز یک الگو قرار گیرد. خانواده حضرت امیر(ع) این چنین اداره میشود.
همان طور که اشاره داشتم قرآن از واژه «قوام» استفاده کرده است. معنای واژه می تواند ناظر بر حامی، رهبر، بودجه آور در شاکله این بحث بررسی شود. پدر قوام و نگهبان است و امنیت ایجاد می کند. مادر به مثابه ستون محکم است و نقش بسیار مهمی دارد به گونه ای که مادر می تواند تربیت فرزندان را بدون پدر به سرانجام برساند اما پدر بدون مادر نمیتواند از عهده این مهم بر بیاید.
به نظرتان خانواده تمدنساز با استعانت از سبک زندگی علوی، اگر بخواهد در مسیر رشد و به ویژه در راستای تحقق منویات رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب برآید، باید چه رویکردی داشته باشد؟
رویکرد باید هم در خانواده و هم در بیرون از آن و از سوی دولت باشد. از نظر من در وهله اول دولت باید مادری و خانه داری را به عنوان یک شغل سخت وارد مشاغل کند و کاملا مثل یک کارمند برایش حقوق در نظر بگیرد. 45 هزار تومان کافی نیست، باید حقوق کامل به مادر بدهند تا او بتواند بدون نیاز به کار و بیرون رفتن زیاد، در کنار همسر از پس امور بر بیاید.
بنابراین مادر باید تحت حمایت دولت باشد، باید از هر نظر حمایت شود و منزل برایش تهیه شود. اگر همسرش فوت کرد با حقوق خودش زندگی کند و آسیب اجتماعی نبیند. من در خطبههای نماز جمعه پردیسان قم مطرح کردم که برای مادر باید به مثابه یک کارمند حقوق در نظر گرفته شود. اگر فرزندان و افراد موفق و فعال برای فردای جامعه می خواهیم باید مادر را حمایت کنیم. بهترین مهدکودک برای فرزندان در جوار مادر است.
در حال حاضر هم اگر با آسیبهای مختلفی مواجه شدهایم از آن جهت است که از نهاد خانواده حمایت حداکثری نداشته ایم. اکنون در جامعه تشکیل خانواده حداقلی است چون جوان با مشکل اقتصادی مواجه شده، خانه و شغل که حداقل ضروریات تشکیل خانواده است را ندارد. چه طور می توانیم انتظار معجزه داشته باشیم؟
ما برای ساخت تمدن اسلامی نیروهای تمدنساز میخواهیم. مادران باید آموزش ببیند، باید فرزندآوری کنند و با حمایت های اقتصادی دولت با خیال راحت به تربیت بچه ها بپردازند. این مادر است که نیروهای آینده یک مملکت در عرصه های مختلف را تربیت می کند، بنابراین باید در منزل حضور داشته باشد، دریافتی ثابت از دولت داشته باشد و شوهر هم نفقهای را به او اختصاص دهد.
باید مادر را نیروی دولت اسلامی بدانیم، مادران مربیانِ نیروی انسانی آینده نظام هستند. وقتی این حمایت انجام شود در وهله بعد، باید از جنبه نرمافزاری، از طریق کانال تلویزیون ویژه، مادران با روش های مختلف فرزندپروری آشنا شوند. حتی اگر مادر خود سرپرست خانوار هم باشد ذیل این حمایت ها می تواند فرزند خوبی را تربیت کند و از هر نوع آسیب اجتماعی در امان باشد.
باید به مادر حقوقی مانند کارمند عالی رتبه اختصاص داده شود، اگر حقوق نجومی میخواهند بدهند به مادران بدهند، این اختلاس ها به این دلیل است که فرزندان خوب تربیت نشده و در آینده عقده ای و دزد بار می آیند و تبدیل به دزدان مدرنی می شوند که تا هزار میلیارد تومان هم اختلاس می کنند. بنابراین در راستای شکل گیری تمدن نوین اسلامی و لبیک به آنچه که در بیانیه گام دوم انقلاب آمده است، باید مادر را مورد حمایت رسمی دولت اسلامی قرار دهیم.
نظر شما