خبرگزاری شبستان،م شرف:جایگاه اخلاق در حوزه های گوناگون فعالیت افراد در جامعه،جایگاهی بس لغزنده است.رعایت هنجارها و بایسته های اخلاقی نه تنها به عنوان یکی از میزان های سلامت روانی افراد یک جامعه محسوب می شود بلکه همچنین می تواند به مثابه معیاری لحاظ گردد که عدم رعایت اش،افراد را در معرض آشفتگی و نابسامانی های روحی و روانی قرار دهد.
مسئله اخلاقی بودن زمانی اهمیت دو چندان می یابد که افراد مورد نظر از شان ومنزلت اجتماعی متفاوت تری از دیگر افراد برخوردار باشند و لذا سبب آن می شود که این افراد با قاطعیت بیشتری در محکمه اخلاق ارزیابی شوند.
در این میان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردیAPPLIED ETHICSمباحث اخلاق در ورزش است.اخلاق در ورزش مسئله مهمی است که این روزها جامعه ما را به خود مشغول داشته است.شاید یکی از مهم ترین مسائلی که ذیل این رویداد مطرح شده است آن است که فضائل و رذائل دراین رویداد ورزشی می تواند فضائل و رذائل حاکم بر آن جامعه را مشخص کند.
در مقاله حاضر سعی می کنیم که از منظر روان شناسی اخلاق یکی از عوامل مهم اخلاقی زیستن فرد در جامعه ورزشی را بررسی کنیم.در روان شناسی اخلاق به مولفه های روانی اخلاقی زیستن فرد در جامعه پرداخته می شود و نشان داده می شود که معیارهای روانی اخلاقی زیستن چه معیارهایی هستند.
بحث از معیارهای روان شناسانه اخلاقی زیستن را هم از جانب علل و هم از جانب معلول ها میتوان مطرح کرد.در این جا سعی می کنیم به یکی از علت ها و یکی از معلول های اخلاقی زیستن بپردازیم.به بیان دیگر در جستار حاضر به یک معیار روانی اخلاقی زیستن به مثابه علت و یک معیار روانی اخلاقی زیستن به مثابه معلول خواهیم پرداخت.
خویشتن داری یا کف نفس
یکی از علت هایی که برخی از جامعه شناسان همچون امیل دورکهایم در رابطه با اخلاقی زیستن و روحیه اخلاقی مطرح کرده اند داشتن کف نفس و خویشتن داری است.به بیان دیگر از منظر آن ها فردی در جامعه دارای روحیه اخلاقی است که از نظر روانی دارای کف نفس باشد.هر چه قدر انسان از خویشتن داری بیشتری برخوردار باشد زندگی او اخلاقی تر است و هر چقدر انسان از کف نفس کمتری بهره ببرد به همان اندازه نیز کمتر اخلاقی است.به تعبیر دیگر می توان گفت علت روانی اخلاقی زیستن فرد در جامعه بستگی به روحیه خویشتنداری فرد در جامعه دارد.هراندازه که فرد در جامعه از خویشتنداری بیشتری برخودار باشد او از نظر جامعه اخلاقی تر است نسبت به فردی که از خویشتن داری کمتری برخوردار است.البته علت های روانی دیگری هم برای اخلاقی زیستن فرد در جامعه لحاظ می گردند که ما در این جا به آن نمی پردازیم.
-قواعد نزاکت در ورزش ایده آل
قبل از آن که به قاعده نزاکتDecencyکه آن را می توان به عنوان معلول روانی اخلاقی زیستن در ورزش برشمرد بپردازیم بایستی نکاتی را مطرح کنیم.
نکته نخست:یکی از مباحث مهمی که در ناحیه معلول های روانی اخلاقی زیستن مطرح است ناظر به شکل ایده آل یا مطلوب آن حیات یا زندگانی است.زندگی مورد نظر ما در اینجا یک زندگی ورزشی است و بنابراین باید از شکل ایده آل یا مطلوب ورزش بحث کنیم.
نکته دوم:یکی از اقوالی که در باب ورزش مطلوب وایده آل مطرح است قول باکسیل است.در نظر باکسیل بررسی شکل ایده آل ورزش می تواند اخلاقی زیستن و اخلاقی نزیستن را نشان دهد.وی برای ورزش ایده آل چهار ویژگی ذکر می کند که یکی از آن ها قاعده مند بودن است.یکی از قاعده ها،قاعده نزاکت است که مربوط به نزاکت،امنیت و بازی منصفانه اند.به زعم باکسیل قاعده نزاکت در ورزش یکی از معلول های روانی اخلاق است که فاصله گرفتن از آن،هم باعث فاصله گرفتن از ورزش ایده آل است و هم سبب اخلاقی نزیستن ورزشکار در جامعه.
بر اساس دو نکته بالا می توان گفت که ورزشکار در جامعه باید به سمت ورزش مطلوب یا ایده آل حرکت کند و حرکت کردن به سمت ورزش مطلوب از طریق رعایت کردن قواعدی است که در آن ملحوظ است.یکی از قواعدی که در اینجا معلول اخلاقی زیستن فرد ورزشکار در جامعه است رعایت قواعد نزاکت است.به بیان دیگر عدم رعایت قاعده نزاکت در فرد ورزشکار همچنان که معلول اخلاقی نزیستن فرد در جامعه ورزشی است نشان از طرحی برای ورزش ایده آل است.در واقع می توان بر اساس معلول روانی عدم نزاکت اخلاقی،به فقدان تصوری از ورزش ایده آل اشاره کرد که اخلاقی زیستن فرد ورزشکار بسیار به آن بستگی دارد.
اکنون بر اساس علت روانی اخلاقی زیستن فرد در جامعه ورزشی می توان گفت که فرد ورزشکاری که دچار بی اخلاقی در آن جامعه می شود کف نفس ندارد ونمی تواند در مقام یک ورزش کار خویشتن دار باشد.از نظر روانی، فرد ورزشکاری که دارای شان و منزلت اجتماعی متفاوت تری نسبت به دیگران است بایستی از خود خویشتن داری بیشتری نشان دهد و به همین سبب هر گونه کاستی از خویشتن داری به عنوان علت روانی اخلاقی زیستن در جامعه فرد را به اخلاقی نزیستن سوق می دهد.کف نفس به عنوان یکی از علت های روانی اخلاق زیستن فرد ورزشکار در جامعه است و عدم رعایت آن می تواند فرد ورزشکار را در معرض اخلاقی نزیستن و نداشتن سلامت روانی قرار دهد.
با توجه به مطالب فوق می توان در یک جمع بندی کلی عدم رعایت ملاک های اخلاقی را هم از جانب علت های روانی اخلاقی زیستن برشمرد که همانا نداشتن کف نفس است و هم می توان معلول روانی اخلاقی زیستن فرد ورزشکار در جامعه ورزشی را در نداشتن تصوری حداقلی از ورزش ایده آل ومطلوب دانست.
پایان پیام/
نظر شما