خبرگزاری شبستان-رشت، مهری شیرمحمدی؛ آغاز کوچ دامداران بود یا رویش دوباره علوفه در ییلاق، نمی دانم، اما برخی پژوهشگران می گویند جشنی بود برای به بند کشیده شدن ضحاک ماردوش که مغز و فکر جوانان نخبه ایرانی را می بلعید و به فرمان سروش و بدست فریدون در کوه های البرز به بند کشیده شد.
آیین «نوروزبل»، جشن خرمن نبود. چه؛ هرچند متقارن با برداشت محصول در نیمه مرداد برگزار می شود، ولی جشن های خرمن بعد از اسلام به شکل آیین «علم واچینی» با بن مایه های مذهبی در میان کوه نشین ها به حیات خود ادامه داد. برخی هم می گویند، آتش نوروز بل، در آخرین شب سال روشن می شد تا فرارسیدن آغاز سال نوی دیلمی را نوید دهد.
در گذشته، جشن نوروز بل، در کوههای شرقی گیلان، دیلمان و املش و کوههای غربی مازندران، رامسر و جواهر ده و کوههای شمالی قزوین، الموت و کوههای استان البرز در طالقان برگزار می شد.
جشن نوروزی در نیمه مرداد آغاز و بین ۱۳ تا ۱۷ مرداد در نوسان بود. علت این اختلاف علاوه بر عدم محاسبه کبیسه، به نحوه محاسبه هر سرگالش در مناطق مختلف کوهستانی گیلان و مازندران بستگی داشت.
«نوروز بل» جشنی بود که در عصِر آخرین شب سال از تقویم دیلمی، یعنی آخرین روز «اسپندارما» و شب اولین روز سال یعنی «نوروز ما» برگزار می شود.
اَمرداد طبق نجوم قدیم، ماه «شیر و خورشید» است. زیرا، هرسال جدید از امرداد و از خانه خورشید آغاز می شود. از این رو به «افتو شومار» هم معروف بود.
حالا، سال نوی دیلمی آغاز شده و دوباره کوه نشینان هیزم آتش نوروز بل را گرد می آورند. نیمه اَمرداد که می شد، سرگالش ها(چوپان های کوه نشین) آتش نوروز بل را در بلندترین نقطه کوه روشن می کردند، تا باقی گالش ها خبر دار شوند، آغاز کوچ تابستانی آغاز شده است و باید گله های خود را برای کوچ به پایین دست ییلاق جمع کنند.
سرگالش وظیفه داشت، محاسبه آغاز سال نو را داشته باشد و به بقیه هم با شعله ور کردن آتش خبر دهد. حالا این سنت دیرینه گیلان کارکرد گذشته خود را از دست داده است.
اما جشن نوروز بل که آغاز سال نوی دیلمی را نوید می داد، چند سالی است بصورت نمادین در کوه های دیلمان و املش برگزار می شود. آغاز سال نوی دیلمی از سال ۱۳۸۵ به این سو، توسط جمعی از دوستداران فرهنگی در کوه های ملکوت (دیلمان) و خصیل دشت(املش) برگزار می شود. هرسال پررونق تر از سال پیشین.
با مجوز مسئولان محلی یا بی مجوز. هرچه هست، نسلی که به دنبال بهانه ای برای شادی است، در این سنت دیرینه شرکت می کند. همچون سنت های نوروز باستانی لباس نو می پوشد، تنقلات می خورد، دید و بازدید کرده و در آغازین ساعت های شب دور آتش نوروزی می گردد و پیوند خود را با طبیعت گیلان محکم می کند. هرچه هست، سنتی است که می تواند با برنامه ریزی متولیان میراث فرهنگی به عنوان یک پتانسیل گردشگری بدل شده و برای کوه نشینها هم درآمدزایی کند.
نظر شما