خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- مریم داوری: «ناصر پروانی» از نویسندگان و شاعران کشورمان است که کتاب اخیرش با عنوان «دو فنجان غزل» را که در نمایشگاه بین المللی کتاب امسال رونمایی شد، نذر کودکان بیمار کرد. گفتگویی با پروانی به منظور اطلاع از آثاری که در دست چاپ دارد ترتیب دادیم که بدین شرح است:
در حال حاضر چه کتابهایی در دست نگارش و یا در مرحله چاپ دارید؟
قرار است، کتابی در مورد یکی از فرماندهان نیروی هوایی جنگ بنویسم. این کتاب در حقیقت برشی از زندگی یکی از فرمانده هان دوران هشت سال دفاع مقدس است.
این فرمانده چه کسی هستند؟ آیا به درجه شهادت نائل شدند و یا در قید حیات هستند؟
اجازه بدهید فعلا اسم ایشان را نگویم. ایشان همرزم شهید اردستانی، شهید بابایی و شهید ستاری بودند که خاطرات زیادی از این شهدای والامقام دارند و در قید حیات هستند.
نوشتن این کتاب را شروع کردید؟
نه. در حال حاضر در مرحله تحقیق و مصاحبه هستم. برنامه ریزی که کردم، بدین صورت است که کار تحقیق و مصاحبه تا پایان تابستان تمام شود و نگارش را نیز تا آخر پاییز به اتمام برسانم. زمستان هم انتخاب ناشر و نشر و توزیع کتاب صورت می گیرد. شاید هم زمان بندی تغییر کند و پخش اولیه کتاب به نمایشگاه بین المللی کتاب سال بعد برسد.
تاکنون با چه افرادی مصاحبه کردید؟
در حال حاضر درحال مصاحبه با این فرمانده هستم. بخشی از مصاحبه ها ضبط شده است. در ضمن، داستان خودنویس است یعنی از زبان فرمانده است نه راوی برای همین در برشهایی از داستان لازم است که اطلاعاتی از همرزمان فرمانده بگیرم. لازم است که ویدئوهای تصویری را از آن عزیزان بگیرم البته هنوز مصاحبه با آنها را شروع نکردم.
کتاب در چه قالبی نوشته می شود؟
کتاب ژانر حماسی عاطفی دارد. این کتاب زندگینامه داستانی خواهد بود که بعدا می شود آن را تبدیل به فیلمنامه و فیلم و سریال کرد. این کار به بنده پیشنهاد شده است و شاید علت این بود که قبلا کار عاشقانه انجام دادم و این کار نیز بدین صورت پیشنهاد داده شد که جلوه هایی عاطفی آن زیاد باشد.
خواننده با خواندن این کتاب چه دریافتهایی خواهد داشت؟
در این اثر جلوه های حماسی و افتخارات ملی بروز پیدا می کند . اقتدار ایران، جنگاوری ، رشادت ، گذشت و ایثار فرماندهان ما به رخ کشیده می شود. در واقع در این کتاب نشان داده می شود که در چهره دیگر فرمانده ای قوی، استوار، اسطوره و با صلابت می تواند مردی با احساس، عاطفی و با ملایمات همسرانه و پدرانه باشد. این فرمانده شخصیت شناخته شده ای هستند اما بنده شناختی از رشادتها، جنگاوری، قدرت مدیریت نظامی و تکنیکی پرواز ایشان در عملیاتها و ماموریتها نداشتم. خیلی خوشبختم که در مورد زندگی ایشان می نویسم. با مطالعه زندگی فرمانده هان، مخاطبان با این انسانهای بزرگ آشنا می شوند و همچنین متوجه می شوند که آنها چه کارهای بزرگی انجام دادند و ما مدیون آنها هستیم.
چقدر تاثیر گذار است که کتاب و فیلم با محوریت زندگی شهدا آمیخته ای از زندگی عاطفی و خانوادگی آنها باشد؟
فیلم «شوق پرواز» شهید بابایی را همه دیدیم. در این فیلم به غیر از مسایل جنگاوری شهید بابایی، به ظرایف عاطفی ایشان با همسر و فرزندانشان پرداخته شده بود. پرداختن به مسایل خانوادگی و عاطفی خیلی مخاطب را جذب کرد. فیلم نشان داد که در پشت فرمانده ای با صلابت، پدر و همسری مهربان و ملایم هست. فیلم «کانی مانگا» رشادت فرماندهان هوانیروز را نشان می دهد اما این فیلم مانند «شوق پرواز» مخاطب نداشت. نشان دادن جلوه های عاطفی در فیلم و کتاب دامنه مخاطبان را افزایش می دهد. حضرت امیرالمومنین (ع) با آن همه جنگاوری،رشادت و دلیری با بچه های یتیم بسیار مهربانانه و دلسوزانه رفتار می کردند. ایشان در میدان جنگ اسطوره شجاعت و دلیری بودند و در میدان عاطفه و خانوادگی نیز جلوه عاطفه و مهربانی بودند.
پرداختن به زندگی فرماندهان دوران هشت سال دفاع مقدس در قالب فیلم و سریال را در حال حاضر چقدر ضروری می دانید؟
حفظ اسطوره های ملی و مذهبی در کشور ما سابقه دیرینه ای دارد. فردوسی چندین هزار بیت در قالب شاهنامه از رستم می سراید تا اسطورها را حفظ و برای نسل های بعدی الگوسازی کند. ادبیات ما از این الگوسازی ها برای حفظ اسطوره ها کم ندارد. ادبیات انقلاب هم به این موضوع پرداخته است اما واقعیت این است که در مورد رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس حق مطلب را ادا نکردیم. هنوز فرماندهان بسیاری هستند که حتی نام آنها را نشنیدیم چه برسد به اینکه آنها را بشناسیم. ادبیات می تواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد. به هر حال فیلمها هم خروجی فیلمنامه هستند. در قالب کتاب ، فیلم و سریال به زندگی شهدا و رزمندگان پرداخته شده است. ماجرای نیمروز و شوق پرواز از جمله آثار خوبی است که ساخته شده است. آنچه که در مورد شهدای دوران دفاع مقدس کار شده است در برابر آنچه که باقیمانده و کار نشده است، 10 درصد است و هنوز جای کار بسیاری در این حوزه وجود دارد. حتی در مورد فرماندهان جنگ مانند شهید خرازی و باکری که نام آنها بر روی بزرگراه ها گذاشته شده است ، هنوز کار نکردیم. اسطوره های زیادی داریم که خیلی شناخته شدند اما کاری در مورد آنها انجام ندادیم. یک سری از این بزرگواران شهید شدند و عده ای نیز در قید حیات هستند مانند همین فرماندهی که در مورد ایشان کتاب می نویسم. ایشان خاطرات مشترکی از شهید بابایی،شهید اردستانی و شهید ستاری دارند. خاطره ای برایم از شهید بابایی تعریف کردند که من آنرا جایی نشنیده بودم و در فیلم شوق پرواز هم ندیدم. ما از طریق همین خاطرات می توانیم با رزمندگان دیگری آشنا شویم.
از کتاب «دو فنجان غزل» چه خبر؟ به چاپ چندم رسیده است؟
چاپ چهارم کتاب «دو فنجان غزل» رو به اتمام است . هنوز فروش اینترنتی این کتاب راه نیفتاده است. علت هم عدم همکاری درگاه های اینترنتی و توقع بالای آنهاست. آنها خواستار 40 درصد از در آمد فروش کتاب هستند و این برای کتابی که خودش خوب می فروشد مبلغ بالایی است . این کتاب تا الان فقط تک فروشی داشته است و به صورت عمده به هیچ نهاد و ارگانی فروخته نشده است و با این وجود به چاپ چهارم رسیده است. از طرفی کتاب« دو فنجان غزل» نذر فرهنگی است و هزینه آن به کودکان بیمار اختصاص می یابد. وقتی کتاب به چاپ پنجم رسید باید موج دوم تبلیغات را برای آن آغاز کنیم.
نظر شما