«مصطفی مجیدی»، هرمند نقاش و مجسمه ساز درباره وجود اصالت در آثار هنری در دنیای امروز به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان توضیح داد: اصالت از میان رفته است، هر روز در نگارخانه ها شاهد تقلید از روی دست استادکارانی هستیم که برخی آن ها را گمنام می دانند ولی در غرب نام آور و شهره هستند؛ در دانشگاه ها به سیاقِ روز به دانشجو امر می کنند«پیکر نما نقاشی کن چرا که حرف روز است»؛ روزگاری آن ها دم از انتزاع می زدند.هنوز «نقاشی» نمرده در کارگاه های نقاشی به هنرجو می گویند کمی از این نقاش را با کمی از آن نقاش ترکیب کن مربای تلخی که حتی خود نمی تواند بخورد.هر روز شاهد نسخه های بدل هنرمندان گذشته ایم.«لوسین فروید» و «فرانسیس بیکن» تقلبی و باقی را خود بنویسید.
این هنرمند اظهار کرد: در نگارخانه ها به هنرمند می گویند انتزاع فروش خوبی دارد بی آن که خود ایمانی به هیچ یک از نحله های پیش و پس از خود داشته باشند؛بازار هنر متاسفانه در دست مشتی دلال مآب است که تنها خون عمر هنرمند را می مکند و با مثقالی که هرگز در قد و قواره یِ اثر هنری آن هنرمند نیست بهای او را به سنجش می کشند.
مصطفی مجیدی تصریح کرد: سیاهه ای از آثار بی درد و خون بی آن که معنایی در خود داشته باشند بر روی دیوارها می روند شعار زدگی در هنر همچون برهه ای از دهه های چهل و پنجاه خورشیدی بار دیگر رخ نشان می دهد.در آن زمان با آن که شاهد رشد در هنر این مرز و بوم بودیم ،اما هنرمندی مثل سپهری به حاشیه رانده شد.هنرهای اتفاقی یا مفهومی هم چون چاقوهای معلق مرتضی ممیز در آن طوفان خشم و خون فراموش شد و در دهه ی 60 بار دیگر شاهد روی آوردن به نقاشی هایپر رئال هستیم که در همان سال های ظهورش از خاطر رفت.
نظر شما