به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، «بهناز ضرابیزاده»، نویسنده اثر پرمخاطب «دختر شینا» درباره روند تالیف کتاب «ساجی» اظهار داشت: پروسه سنگین و سختی برای نوشتن «ساجی» داشتم. نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقری راوی کتاب ساکن همدان نبود. بنابراین از جغرافیا و فرهنگی که قرار بود بنویسم، شناختی نداشتم.
وی ادامه داد: در خاطرهنویسی آنچه حائز اهمیت است این است که نویسنده باید با فرهنگ و اقلیم و آداب و رسوم جایی که قرار است از آن بنویسد آشنایی داشته باشد، تا آنچه میشنود با احساسش بهدرستی منتقل شود.
ضرابیزاده با بیان اینکه من همیشه به خاطرهنگاری اینگونه نگاه میکنم، تصریح کرد: خاطرهنویسی در حد گرفتن مصاحبه و پیاده کردن خاطرات ممکن است زحمتی نداشته باشد، اما من جزئینگر هستم و به خاطرهنگاری اینگونه نگاه میکنم. باید شناخت خودم از راوی به حدی باشد که فکر کنم خاطرات خودم را مینویسم تا بتوانم همانها را به درستی منتقل کنم. در این صورت کار در تمام اشکال تاریخ شفاهی به سختی انجام خواهد شد.
به گفته نویسنده کتاب «دختر شینا»: نوشتن «ساجی» برایم سختتر شد؛ چرا که راوی در همدان ساکن نبود. مدتی نیز حال خوشی نداشت، اما من با او خاطرات را مرور میکردم. نکته مهمتر اینکه خاطرات او بسیار پرحادثه بود. خانواده پرجمعیتی داشتند که اتفاقات بسیاری برایشان رخ داده بود. پس نوشتن خاطرات نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقری، بسیار نفسگیر بود.
وی ادامه داد: بارها در مراحل مختلف نوشتن به حدی اذیت شده بودم که چند بار میخواستم نوشتن را رها کنم، اما به دلیل جذابیت کار خانم باقرزاده و عشق زیبای او و سرانجام زندگیاش، همچنین فراز و فرودهایی که داشت، تصمیم گرفتم خودم ادامه دهم.
نویسنده کتاب «گلستان یازدهم » بیان کرد: مایل بودم تا انتها پیش روم و سرانجام زندگی او را روایت کنم. به همین دلیل با وجود اینکه برای خود و خانوادهام نوشتن «ساجی» سخت بود، اما با عنایت خدا کتاب به سرانجام رسید.
وی افزود: از سال ۹۴ نوشتن این کتاب را آغاز کردم و سال ۹۸ به پایان رسید. از کلیت کتاب راضی هستم؛ زیرا هرچه در توان داشتم برای نوشتن «ساجی» خرج کردم. در طول یک سال در هفته دو روز مینوشتم و سایر روزها به کتاب فکر میکردم و اگر نیاز به مصاحبههای بیشتر داشت آنها را پیگیری میکردم.
ضرابیزاده با بیان اینکه در حال حاضر به حدی از نوشتن خسته هستم که نیاز به استراحت دارم، اضافه کرد: بعد از «دختر شینا» و «گلستان یازدهم» این کتاب سنگینترین کارم بود. کتابی پر از شخصیت و اتفاقات گوناگون. به حدی افراد مختلف در آن دخیل بودند که فهرستی از نام شخصیتها آماده کرده بودم و با نسبت و تاریخ تولد وفات و شهادتشان روی دیوار به همراه نقشه آبادان و خرمشهر نصب کرده بودم؛ باید همه افراد مرتبط با راوی را بهخوبی میشناختم. از این رو نوشتن کمی به طول انجامید. هرچند اتفاقات پرفراز و نشیب بسیاری را در کتاب شاهد هستیم.
«ساجی» عنوان اثری است که به خاطرات نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقری، میپردازد. این کتاب از سالهای کودکی خانم باقرزاده در خرمشهر آغاز میشود و تا زمان جنگ در این شهر ادامه مییابد.همسر شهید باقری چند روز ابتدایی جنگ را در خرمشهر سپری میکند، اما بهناچار خرمشهر را ترک کرده و مانند دیگر زنان حاضر به شیراز میرود، ولی مردها در خرمشهر مانده و از این شهر حفاظت میکنند.
این دفاع تا پایان جنگ ادامه مییابد. بانوان یا به خرمشهر و بوشهر می روند یا در شهرهای دیگر پراکنده میشوند، اما راوی این خاطرات به خاطر اینکه در خرمشهر میماند و کنار همسرش قرار دارد به شهرهای مختلف مثل قم، ماهشهر و آبادان میرود و مدتی در این شهرها سکونت دارد. او روزها و شرایط سختی را سپری میکند و سالهای پایانی دوباره به خوزستان برمیگردد تا اینکه در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ سردار باقری به شهادت میرسد.
در کتاب «ساجی» جنگ تحمیلی با یک نگاه انساندوستانه روایت میشود. روایت خانمی است که هرگز فکرش را هم نمیکرده روزی جنگ وارد خانهاش شود. او بدون سلاح میخواهد از کیان و خانوادهاش دفاع کند و بسیاری از اقوامش شهید میشوند. وقتی همه چیزش را از دست میدهد، همچنان در پایان کتاب به بازسازی خرمشهر امید دارد.
نظر شما