به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، هرساله در ماه های منتهی به محرم و صفر، نهادها و گروه های مختلف فرهنگی با توجه به لزوم اجرای برنامه های فرهنگی متناسب با ایام عزاداری، ایده ها و برنامه هایی را تدارک می بینند.
تئاتر به عنوان یکی از مظاهر فرهنگی تاثیرگذار در جامعه، همچون سایر شئون هنری، هرساله در ایام محرم و صفر شاهد اجراهای مناسبتی است. در میان فعالان تئاتر مذهبی، «حسین پارسایی» نامی آشناست. او در سال های دهه هفتاد و هشتاد و سال های ابتدایی دهه نود، چندین نمایش مذهبی به صحنه برده است.
پارسایی البته در سال های اخیر از اجرای نمایش های مذهبی فاصله گرفت و با تمرکز بر گونه ای دیگر از تئاتر، اجرای نمایشنامه هایی چون «الیورتوئیست» و «بی نوایان» را پیگیری کرد. نمایش هایی که از سویی به خاطر تفاوت با رویکرد پیشین کارگردان و از سوی دیگر اجرا در سالن هتل اسپیناس پالاس و قیمت بالای بلیط ها، حاشیه هایی را برای پارسایی ایجاد کرد. گرچه او در این سال ها درگیر مدیریت بر بخش هایی از سینما و تئاتر هم بود که مسائل خود را به همراه داشت.
او در سال 96، «الیورئیست» را با فضایی متفاوت از آثار پیشین خود، با حضور بازیگرانی چون «مهناز افشار»، «نوید محمدزاده» و «هوتن شکیبا» در تالار وحدت به صحنه برد؛ نمایشی موزیکال که از دکورهای فراوان و عظیم و تعداد بسیاری هنرور بهره برد. «الیورئیست» توانست با مخاطبان عام تئاتر ارتباطی مثبت برقرار کند و بسیاری را به تالار وحدت کشاند. پارسایی در مواجهه با انتقادها نسبت به عدم همخوانی این نمایش با وضعیت جامعه ایران، «الیورئیست» را داستانی فراتر از زمان و مکان وقوع آن دانست که به تقابل خیر و شر می پردازد.
یک سال بعد اما تصمیم پارسایی برای روی صحنه بردن نمایش «بینوایان» در رویال هال هتل اسپیناس پالاس، حاشیه هایی به مراتب بیشتر از «الیورئیست» برای این کارگردان به همراه داشت. مکان اجرای تئاتر و قیمت بلیط آن واژه «تئاتر لاکچری» را بر سر زبان ها انداخت تا آن جا که کار به اظهارنظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی مسئولان قوه قضائیه هم کشید.
از این ها که بگذریم، پارسایی در این سال ها درگیر مدیریت بر بخش هایی از سینما و تئاتر هم بوده که آن هم مسائل خود را به همراه داشته است.
حالا این کارگردان قصد دارد در صورت فراهم شدن امکانات، سه اثر نمایشی مذهبی پیشین خود را -که قبلا به صورت مجزا اجرا شده اند- این بار در قالب یک تریلوژی به صحنه ببرد. «بانوی آب و آیینه»، «سردار مهر و ماه» و «خواهرانه به وقت خیزران» عنوان این سه نمایش است که همگی به قلم «محمدرضا کوهستانی» به نگارش درآمده است.
«بانوی آب و آیینه» را محمدرضا کوهستانی براساس متنی از «میلاد اکبرنژاد» برای اجرا بازنویسی کرد تا حسین پارسایی آن را در اردیبهشت ماه سال 91 و به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه(س) به صحنه تالار اندیشه حوزه هنری ببرد.
در این نمایش، «دانیال حکیمی» که پس از چندین سال به تئاتر برگشته بود به همراه «رویانونهالی» بازیگران اصلی بودند و در کنار آن ها تعدادی بازیگر مرد و زن حرکات موزون و نمایشی طراحی شده را اجرا می کردند.
«بانوی آب و آیینه» در نوع خود نمایشی با پروداکشن نسبتا بزرگ و فضاسازی بصری قابل ملاحظه بود؛ ویژگی که پیش از آن کمتر در نمایش های دینی دیده شده بود. در این نمایش «سیامک احصایی» طراحی صحنه متفاوت اثر را برعهده داشت و طراحی حرکت بازیگران، کار «نادر رجب پور» بود. «فرهاد مهندسپور» هم به عنوان مشاور پروژه در کنار پارسایی قرار گرفت.
پارسایی در «بانوی آب و آیینه» برای بیان رویدادهای تاریخی مرتبط با شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و مفاهیم مورد نظر خودزبانی غیرمستقیم برگزید و تک گویی ها و دیالوگ ها را با ظرافت های ادبی همراه کرد. این نمایش به عنوان نخستین تجربه حسین پارسایی از این سنخ، با استقبال قابل قبولی مواجه شد تا پنجره ای به روی این کارگردان برای تداوم اجرای این گونه آثار گشوده شود.
«سردار مهر و ماه» دومین نمایش این سه گانه است که پارسایی دی ماه همان سال با رویکردی شبیه به «بانوی آب و آیینه» در تالار وحدت به صحنه برد. او در این نمایش از کوروش سلیمانی(در نقش سردار) و سعید داخ(در نقش فرمانده جنگی) بهره برد. پارسایی همچنین بار دیگر از حضور سیامک احصایی و نادر رجب پور استفاده کرد و این بار «آتیلا پسیانی» به عنوان مشاور در کنار کارگردان قرار گرفت.
پارسایی «سردار مهر و ماه» را براساس برداشتی حضور حضرت عباس(ع) در واقعه عاشورا و تلاش او برای رساندن آب به کودکان تشنه خیمه های ساخت اما کوشید با نگرشی عمیق تر به ماجرای کربلا، معنای آن را از زمان و مکان رخداد، فراتر ببرد.
اما آخرین بخش از سه گانه پارسایی «خواهرانه به وقت خیزران» نام داشت که آذرماه سال 92 در تالار وحدت اجرا شد. «خواهرانه به وقت خیزران» روایتگر یک خواب از سوی سه خواهر با بازی بهناز جعفری، فقیهه سلطانی، تبسم هاشمی است که در زمینه آن، واقعه عاشورا و حوادث مربوط به آن قرار دارد.
او در این نمایش کوشید همه تجربیات دو نمایش گذاشته را به کار گیرد تا اثری متفاوت و تاثیرگذارتر از قبل، پیش دیدگان تماشاگران قرار دهد. به همین منظور بهره گیری از انیمیشن و تکنولوژی بصری در این نمایش، بیش از پیش مشاهده شد. از سوی دیگر با طراحی برخی پرده های نمایش با تکنیکی خاص، حس تماشای نمایشی سه بعدی به مخاطبان القا شد.
هر سه نمایش پارسایی که از آن ها ذکر شد، در چند ویژگی از جمله روایت امروزی آن ها و تلاش برای بسط وقایع تاریخی در طول زمان مشترک بودند. پارسایی در راه رسیدن به این ویژگی ها، از سویی از قلم محمدرضا کوهستانی برای پایه ریزی روایت مدرن خود بهره برد و از سوی دیگر از قابلیت های بصری و شنیداری استفاده کرد که دسترسی به آن از طریق تکتولوژی های جدید ممکن شد. او همچنین با همراهی طراحان حرکت و بازیگران، اجراهایی منسجم از تلفیق متن با حرکات موزون ساخت که در سال های بعد، چراغ راه دیگرانی در این عرصه شد.
حال باید دید در صورت فراهم شدن امکانات، آیا بازهم شاهد تغییراتی در این سه نمایش برای به روزتر شدن این تریلوژی خواهیم بود یا پارسایی برای اجرای نمایش هایش شیوه ای دیگر برمی گزیند؟
نظر شما